نفرت ملی از دولت روحانی شکل گرفته است!
الان در نقطهای قرار گرفته ایم که اگر کسی از آقای روحانی و دولتش حمایت کند تعجببرانگیز مینماید، دوگانهای چون «دولت اول موفق و پیروز و دولت دوم فلج و مفلوک!» بنابراین یک نفرت و کینه فراگیر و ملی در مواجهه با دولت شکل گرفت.
به گزارش تازه نیوز، اعتماد آنلاین گفتگوی مفصلی با محمد عطریانفر، عضو حزب کارگزاران سازندگی انجام داده و به مسائل مختلف کشور، برجام، دولت روحانی و همچنین انتخابات اینده پرداخته است. بخشهایی از این گفتگو را در ادامه میخوانید.
*برجام، دولت را فلج کرد؟
بدعهدی طرف آمریکایی دولت را فلج کرد. الان در نقطهای قرار گرفته ایم که اگر کسی از آقای روحانی و دولتش حمایت کند تعجببرانگیز مینماید، دوگانهای چون «دولت اول موفق و پیروز و دولت دوم فلج و مفلوک!» بنابراین یک نفرت و کینه فراگیر و ملی در مواجهه با دولت شکل گرفت. علیرغم مظلومیت دولت اما نمیتوان به مردم ایراد گرفت که اشتباه میکنید. مردم با نجابت هر تکلیفی که نسبت به دولت دارند انجام میدهند و انتظار دارند دولت که پیشانی نظام است به آنها پاسخ قانع کننده دهد.
مشکلی که مردم دارند این است که آنها پشت صحنه را نمیبینند. تمام مصائب را از چشم دولت میبینند ولو اینکه سهم دولت در آن اندک باشد. مردم از طریق رسانهها بین نظام و دولت فرقی قائل نیستند و تمامی عوارض را جزو مشکلات دولت قلمداد میکنند.
*آیا کارگزاران و به طور کلی اصلاحطلبان که فرمودید در دوره دوم مشتاقانه از آقای روحانی حمایت کردند در حال حاضر مسئولیت این کینه و نفرت ملی را میپذیرند؟
ناچارند بپذیرند، اما حق نیست. در مقام انصاف، حجم بزرگی از این نفرت و کینه باید بر سر بدعهدی آمریکا شکسته شود و اگر قرار باشد به داخل هم نیم نگاهی داشته باشیم، بسیاری کسان در پشت صحنه هستند که نسبتی با دولت ندارند اما باید این مسئولیت مشترک را بپذیرند.
*آقای روحانی که گفتند مسئولیت مذاکرات با من است؟
مذاکره ظاهر ماجرا است. وقتی در دیپلماسی خارجی دولت اختیار مطلق ندارد پس نمیتوان پاسخگویی مطلق را از او انتظار داشت. در فقه عبارت «من کان له الغنم فعلیه الغرم» را داریم که یعنی اگر کسی غنیمت میبرد باید غرامت بدهد و اگر کسی غرامت میپردازد غنیمت هم از آن اوست و این ازباب تقریب به ذهن برای بحث ما گویای مسائلی است.
موضوع برجام فراتر از دولت بود و البته به جا همبود. از منظر واقعیت خارجی امروز جامعه ایرانی تمامی دغدغهها و ناراحتیها و دلخوریها و گلایهها و کینه و نفرت خود را بر سر دولت تخلیه میکند، اما حقیقتاً آیا دولت مستحق این میزان فشار است؟ مردم هم چارهای ندارند چون گرفتارند و دچار بار سنگین زندگی شده اند و معیشت آنها بهم خورده است، نسبت به آینده امیدی ندارند و نمیدانند باید چه کنند لذا فریاد و نفرین خود را روانه دولت میکنند.اگرچه روحانی هم شیوه تعامل با مردم را در این آشفته بازار نمیداند و یا قصد توجیه منطقی شهروندان را ندارد.
*اصلاحطلبان میپذیرند که در کوچک شدن سفره مردم نقش داشته اند؟
فرض بفرمائید شما مسئول خانواده ۵ نفره ای هستید، تلاش هم میکنید شغلی داشته باشید تا زندگی را تأمین کنید. در خبرگزاری مهر کار میکنید و خبرگزاری هم به خاطر ناتوانی اقتصادی حقوق شما را سر موقع نمیدهد و شما نمیتوانید هزینه خانواده خود را تأمین کنید و تک تک اعضای خانواده نسبت به این عدم تأمین از ناحیه شما ناراحت میشوند و میگویند چرا پدر نیاز ما را تأمین نمیکند. درظاهر امر شما مسئولید اما اگر خانواده شما از فهم منطقی برخوردار باشند متوجه میشوند که پدر مقصر نیست و در مییابند که خبرگزاری حقوق پدر را نداده است. این مثال ساده را اگر بزرگ کنید در سطح کشور همین وضع حاکم است. بله دولت به یک معنا مسئول و اصلاحطلبان هم پاسخگو هستند، اما آیا اصلاحطلبان مقصرند؟ خیر مقصر نیستند، آنها پاسخگو و شارح وضع موجود هستند.