اظهارات عجیب وزیر کار/ ماجرای فساد ۱۲۰۰ سکهای چه بود؟
عبدالملکی گفت: مدیری که در مجموعههای اقتصادی که متعلق به همین سیستم است، میلیاردها تومان به جیب میزند، از باب نمیدانم پاداش و مسائل دیگه. اون مدیری که میآید هزارو ۲۰۰ قطعه سکه تهیه بکند که معلوم نیست کجاها اینها دارد استفاده میشود.
به گزارش تازه نیوز، روزنامه شرق نوشت: مسائل و مشکلاتی را که آدم میبیند، غصهاش میگیرد بابت اینکه بخش زیادی از اینها نباید باشد. محصول متأسفانه مفاسدی است که گاهی شکل گرفته. در این چند سال اخیر هم یکقدری بیشتر شده»؛ اینها اظهارات وزیر کار، حجت عبدالملکی است که در گفتگو با یک برنامه تلویزیونی و پس از بازدید از یکی از نهادهای این وزارتخانه بیان شد و مشخصا ازدیاد فساد را به دولت پیشین نسبت میدهد و میگوید فساد در سالهای اخیر قدری بیشتر شده است؛ مسئلهای که در ادامه به آن خواهیم پرداخت. اما ابتدا نگاهی بیندازیم به برخی حاشیههای دیگر که حولو حوش وزیر کار چرخ میزند.
از همان روز نخست و برای رأی اعتماد که به مجلس رفت، برخی نمایندگان مجلس او را برای تصدی این وزارتخانه نامناسب میدانستند. ابتدا هاجر چنارانی، نماینده نیشابور، گفت وزیر کار برنامهاش را با سرچ گوگل نوشته است. به گفته این نماینده مجلس «برنامه وزیر پیشنهادی کار از اینترنت برداشت شده و با سرچ در گوگل هم میتوان آن را یافت. کسی که از بدنه یک وزارتخانه نیست، حداقل شش ماه فرصت میخواهد که فضا را بشناسد، ما زمان نداریم. ما به برنامه نیاز داریم.
اما وزیر کار باز هم با ژست مبارزه با فساد، حرفهایی در مجلس زد که سریعا مجبور به اصلاح آن شد. در بخشی از اظهارات وزیر پیشنهادی کار، مواردی درخصوص مقابله با فساد و نقش برخی افراد نزدیک به بیوت مراجع مطرح شد که ساعاتی بعد از سوی عبدالملکی اصلاح شد؛ اصلاحیهای که علی نیکزاد، نایبرئیس مجلس، آن را قرائت کرد و گفت: «عبدالملکی در این نامه تأکید کرده است درخصوص رانتجویان و مفسدان منصوب در زیرمجموعههای وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، مراد من از وابستگان به بیوت آیات عظام، افراد سودجو و مشخصی هستند که با ادعای کذب نزدیکی به بیوت ایشان به دنبال سوءاستفاده و تحقق نیات سودجویانه خود هستند. روشن است حفظ احترام مراجع عظام و بیوت آن بزرگواران بر همه واجب بوده و آن بیوت از نکات بیانشده مبرا هستند».
عبدالملکی دارای مدرک کارشناسیارشد معارف اسلامی و اقتصاد از دانشگاه امام صادق و دکترای اقتصاد از دانشگاه اصفهان است. عنوان غیررسمی مشاور وزیر اقتصاد دولت نخست احمدینژاد در سالهای ۸۵ تا ۸۸، معاونت اشتغال و خودکفایی کمیته امداد و عضو هیئتمدیره صندوق بیمه اجتماعی روستاییان و عشایر در رزومه او مشاهده میشود. بسیاری این رزومه را برای وزیر کار ایران که سمتی بسیار حساس است، نامناسب میدانستند. پیش از این برخی ایرانیان او را در قامت مجری تلویزیون دیده بودند. او یکی از داوران برنامه میدان شبکه سه بود.
در همان روز رأیگیری، عبدالحسین روحالامینی، نماینده تهران نیز در مخالفت با او گفته بود: «وزارت کار جای سیاستگذاری و تئوریپردازی نیست. عبدالملکی داور موفقی در مسابقه تلویزیونی میدان بودند، اما به حوزه این وزارتخانه اشرافی ندارد. تفاوت کمیته امداد با یک وزارتخانه خیلی زیاد است».
راز موفقیت کره، درِ کوتاه پارکینگشان است!
او اظهارات جنجالی فراوان هم داشته است؛ ازجمله آرزوی مرگ و عذاب الهی برای متصدیان فرهنگی دولت روحانی! اما در مجلس هم حرفهایی زد که برخی آن را به حساب جوانی و ناپختگیاش گذاشتند. برای مثال در برنامهای تلویزیونی که ایشان دستی در آن داشت، گفت آغاز کار من پایان کار مافیاست که آدم را به یاد فیلم پدرخوانده یا سریالهای آمریکایی گانگستری میاندازد.
او کلکسیونی از این اظهارات عجیب دارد. مثلا اینکه راز موفقیت کرهایها این است که از درِ پارکینگشان خودروی آمریکایی نمیتواند وارد شود از بس کوچک است! این متن دقیق آن سخنان که در حاشیه یک راهپیمایی درباره راز موفقیت صنعت خودرو در کرهجنوبی گفته بود: «درِ پارکینگ خانهها در کرهجنوبی بهگونهای طراحی شده که ماشین آمریکایی نمیتواند وارد پارکینگ شود؛ فقط ماشین کرهای و این راز موفقیت صنعت خودرو در کره است». هنوز هم مانده. او در جوانی معتقد بود در میانمدت میتوانیم ایران را به دوازدهمین و در بلندمدت به سومین قدرت اقتصادی جهان! تبدیل کنیم.
متن کاملتر سخنان عبدالملکی در سال ۹۴ در دیدار استادان و اعضای هیئتهای علمی دانشگاهها با مقام معظم رهبری اینهاست: «ما میتوانیم با یک بهرهبرداری مناسب از منابع موجود کشاورزی، در میانمدت به دوازدهمین قدرت اقتصادی جهان تبدیل شویم. همگام با این اقدام، اگر از ظرفیتهای نخبگان در اقتصاد دانشبنیان بهرهبرداری کنیم و همچنین نفت و گاز را محور توسعه صنعتی کشور قرار دهیم (بهجای خامفروشی)، در بلندمدت میتوانیم به سومین قدرت اقتصادی جهان تبدیل شویم» و سپس در ادامه شاهکار خود را کامل کرد و گفت: «و اگر همگام با آنها از ظرفیتهای بخشهای دیگر همچون بخش تجارت، بخش ترانزیت، بخش خدمات مالی و دریا و معادن استفاده کنیم و جمعیت ما به ۱۵۰ میلیون نفر ارتقا پیدا کند، میتوانیم حتی به قدرت اول جهان در افق تمدنی تبدیل شویم». او اکنون در دوره وزارت خود همچنان اندر خم یک کوچه است و حرفهایی میزند که بعضا اصولگرایان حامی خود را هم شوکه میکند.
مثل معروف یک میلیون تومان یک شغل!
مثل معروفش همان اشتغالزایی با یک میلیون تومان است که سه سال پیش گفته بود، ولی دوباره هم از آن دفاع کرد. او که به نمایشگاهی در استان البرز رفته بود، گفت: «در این نمایشگاه ۱۲۰ شغل از ۴۳۰ شغل که با سرمایه یک تا ۱۰ میلیون تومان قابل اجرا بوده و کمسرمایهبر و مهارتمحور هستند، معرفی شده است. اگر آموزش مهارت را توسعه بدهیم و بتوانیم مهارتمحوری را ترویج کنیم، میتوانیم مشاغل زیادی را بدون احتیاج به سرمایه بالا ایجاد کنیم». این حرف وزیر تبدیل به یکی از مؤلفههای شوخیها در فرهنگ عامه ایران شده و هر وقت بحث یک میلیون تومان میشود، مثل امروز که یک میلیون تومان پول یک گونی برنج اعلای ایرانی است، یک جا در فضای مجازی حتما یک لطیفه دراینباره میخوانید. اما این بار بحث سخنان لطیفهپردازانه در میان نیست و او تهمتی به یکی از دستگاهها زده است که حقیقت ندارد.
افترای ۱۲۰۰سکهای و اصل ماجرا
پس از اتهام به دولت پیشین که فساد را گسترش داده، عبدالملکی گفت: «مدیری که در مجموعههای اقتصادی که متعلق به همین سیستم است، میلیاردها تومان به جیب میزند، از باب نمیدانم پاداش و مسائل دیگه. اون مدیری که میآید هزارو ۲۰۰ قطعه سکه تهیه بکند که معلوم نیست کجاها اینها دارد استفاده میشود. ما شروع کردیم واقعا ریشه اینها را خشکاندن، با اینها مقابلهکردن… ما معتقدیم اگر دست نامحرمها، دست افراد مفسد اقتصادی کوتاه شود بخش زیادی از این مسائل قابل حلشدن هست».
خب این اظهارات آقای وزیر که میگوید با مدیری که هزارو ۲۰۰ قطعه سکه پاداش داده یا معلوم نیست چه شده. رقم بسیار بزرگی است که باید به دنبال منشأ آن میرفتیم و رسالت روزنامهنگاری ایجاب میکرد در جهت مبارزه با فساد به کمک وزرای فسادستیز دولت برویم؛ آنهم درباره فسادی که یک قلمش فقط هزارو ۲۰۰ سکه و نزدیک ۱۴ میلیارد تومان پول پاداش است؛ یعنی بنا بر برآورد آقای وزیر میشود ۱۴ میلیون شغل با آن ایجاد کرد و ریشه بیکاری را به کل در ایران از بین برد. نتیجه آنکه نه ایشان با کسی برخورد کرده بود و نه هزارو ۲۰۰ سکهای در کار بود. اصل ماجرا این است که در شرکت ذوبآهن اصفهان سالانه ۳۰۰ تا ۴۰۰ نفر بازنشسته میشوند و روی برگه پایان کار یک سکه دو گرمی الحاق میشود و مدیرعامل ذوبآهن از مدیرعامل وقت بانک مرکزی درخواست کرده بود روی این سکههای دوگرمی به رسم قدیمی این شرکت آرم ذوبآهن را ضرب کنند.
تصویر این نامه اکنون برای «شرق» ارسال شده و حقیقت ماجرا را تأیید میکند. در این نامه مدیرعامل ذوبآهن از مدیرکل بانک مرکزی میخواهد برای سکههای دوگرمی پاداش بازنشستگان هزارو ۲۰۰ سکه را به آرم ذوبآهن ضرب کند. اینکه وزیر یکی از مهمترین وزارتخانههای دولت چطور بدون قطعیت در صداوسیما چنین اتهاماتی را بدون هیچگونه پایه و اساسی مطرح میکند، جدا جای سؤال دارد. وقتی بالاترین مقام کشور از همه میخواهد امید را در دل مردم زنده کنند و بساط تهمت و افتراهای اینچنینی را برچینند، آیا چنین کاری توجیهشده است که فسادی را که حتی وجود ندارد، برای قهرمانسازی از خود بر سر چوب کنیم؟
میگویند اخبار فساد واقعی را هم تا حدی انتشار ندهید که مسئله اولا برای مردم عادی شود و قبح آن از بین برود و ثانیا امید در دل آنها خشکانده شود و بگویند آقا همهجا فساد است و راهی برای اصلاح نیست و ثالثا نگویند حالا که همهجا را فساد میلیاردی برداشته، من بر فرض مثال این یک میلیون تومان را به نادرست بگیرم اتفاقی نمیافتد. وزیر کار همین حالا هم پرونده مناسبی نزد مجلسیان ندارد و زمزمه استیضاح او زودتر از هر وزیری آغاز شد. با این حرکات محیرالعقول ظاهرا قصد دارد خود را زودتر از موعد مقرر هم در دام استیضاح و سؤال نمایندگان مردم بیندازد.