قاتل «افسر یگان ویژه»: اگر قصاص نشوم خودم را میکشم!
سارق سابقه داری که هنگام سرقت موتورسیکلت در جمعه بازار مشهد، افسر نیروی انتظامی را با ضربه چاقو به شهادت رسانده بود، صبح روز گذشته در اولین جلسه بازپرسی گفت: بعد از آن که مامور را با چاقو نقش بر زمین کردم به منزلم رفتم و پای بساط شیره کشی نشستم!
به گزارش تازهنیوز، جوان ۳۲ ساله ای که پس از هفت روز تلاش شبانه روزی کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی در یکی از روستاهای مرزی شهرستان سرخس دستگیر شده است، صبح روز گذشته مقابل میز عدالت ایستاد تا به سوالات تخصصی قاضی دکتر صادق صفری پاسخ دهد. ضارب افسر یگان ویژه پلیس مشهد که سعی داشت ارتکاب این جنایت تلخ را به نشئگی ناشی از استعمال مواد مخدر ارتباط دهد، درباره چگونگی شهادت مظلومانه ستوان دوم «احسان پای خسته» گفت: قبول دارم، چاقوی حدود ۲۰ سانتی متری را به ران پای چپ و شانه مامور انتظامی زدم و از محل گریختم. او در یک لحظه دستش را به ناحیه کمرش برد که احساس کردم قصد دارد دست بندهای پلیسی را بیرون بیاورد و مرا دستگیر کند. من هم فرصت این کار را به او ندادم و قبل از آن چاقویی را که لای کمربندم گذاشته بودم بیرون کشیدم و اول به پای چپش زدم تا مرا رها کند ولی وقتی دیدم هنوز هم نمی توانم از چنگ او بگریزم ضربه دیگری هم به شانه اش زدم البته وقتی تیغه چاقو حدود ۷ یا ۸ سانتی متر به درون پای او فرورفت، ضربه دیگر را به صورتی زدم که روی دستش خط بیندازم اما چون چاقوکش حرفه ای نبودم، نتوانستم به درستی این کار را انجام دهم. عامل شهادت افسر نیروی انتظامی در ادامه اعترافاتش به قاضی ویژه قتل عمد مشهد گفت: زمانی که بین موتورسیکلت های پارک شده پرسه می زدم، آن افسر که لباس فرم نیروی انتظامی را پوشیده بود به من نزدیک شد و از من خواست تا جیب هایم را خالی کنم اما من که چاقو به همراه داشتم و می ترسیدم آن را ببیند، استرس پیدا کردم و با چاقو به او حمله ور شدم!
به نقل از خراسان، متهم این پرونده جنایی در پاسخ به سوال قاضی صفری که پرسید اگر چاقو را می دید، چه اتفاقی می افتاد؟ گفت: بالاخره چاقو، سلاح سرد است و احتمالا مجازاتی مانند حبس یا جریمه دارد! از سوی دیگر هم من سابقه دار و معتاد بودم که باید هرطور شده از چنگ او می گریختم چرا که من معتاد به «شیره» (مواد مخدر سنتی) هستم و قرص متادون هم مصرف می کنم. آن روز هم ۲۰ هزار تومان شیره کشیدم و نصف قرص متادون ۴۰ میلی گرمی را هم خورده بودم به همین دلیل در عالم نشئگی به سر می بردم وتحت تاثیر موادمخدر بودم، بعد از آن که مامور را با چاقو زدم با پای پیاده می دویدم تا این که به نوجوان موتورسواری رسیدم و او را با همان چاقوی خون آلود تهدید کردم که مرا از محل فراری دهد! به او گفتم در جمعه بازار مزاحم دختری جوان شدم که نیروهای انتظامی در تعقیب من هستند. در همین هنگام موتورسیکلت او را از روی جک پایین انداختم و گفتم روشن کن! در حالی که تیغه چاقو را به او نشان می دادم، سوار موتورسیکلت شدم که بعد از آن موتورسوار نوجوان در اختیار من قرار گرفت ولی در مسیر فرار یک جوان آپاچی سوار ما را تعقیب کرد که با چاقو او را هم تهدید کردم که اگر به تعقیب ما ادامه بدهد، با چاقو او را می زنم! البته چند ضربه هم به سمت او پرتاب کردم ولی تیغه چاقو به آن جوان موتورسوار اصابت نکرد. بعد هم چاقوی خون آلود را در شهرک شهید باهنر (قلعه خیابان) درون گاری زباله انداختم که هر ۱۲ ساعت تخلیه می شود. پس از آن هم به منزلم رفتم و پای بساط شیره کشی نشستم. فقط به همسرم گفتم که با کسی دعوا کرده ام!
وی با بیان این که سه فقره سابقه سرقت موتورسیکلت و احشام دارد، درباره سابقه مواد مخدر خود نیز به قاضی دکتر صفری گفت: من به دلیل اعتیادم سرقت می کردم ولی وقتی در زندان بودم روزی از درون کش لباس زیرم حدود ۵ گرم کراک بیرون آوردند و همان هم برایم سابقه شد.
مواد مخدر به اعماق روح و روانم نفوذ کرده بود به گونه ای که اگر مصرف نمی کردم خودم را می کشتم! در واقع مخ من در لحظه خماری کار نمی کند!
وی همچنین در پاسخ به سوال قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد که پرسید چه زمانی و چگونه از شهادت افسر یگان ویژه مشهد مطلع شدی؟ نیز گفت: حدود چهار روز بعد از این ماجرا کنار یکی از دوستانم ایستاده بودم که مشغول جست و جو در اینستاگرام بود ولی ناگهان خبر شهادت افسر نیروی انتظامی بالا آمد! او گفت: جوان مردم را در جمعه بازار کشتند! من هم که رنگم سیاه شده بود در همان حال گفتم خدا لعنت کند کسی که این کار را کرده است! چون ما هم وجدان داریم! به دوستم گفتم، «جوان مردم حیف شد!»
حالا هم فقط می خواهم مراقصاص کنید! اگر قصاص نشوم خودم را می کشم! چون در دوران کودکی هم سابقه خودکشی دارم! در ادامه اولین جلسه بازپرسی، «داریوش.ر» (متهم به قتل) در پاسخ به سوال مقام قضایی که چرا چاقو با خودت حمل می کردی؟ نیز گفت: چون در جایی سکونت دارم که خلاف و زورگیری زیاد است و من برای آن که گوشی تلفنم را زورگیری نکنند با خودم چاقو حمل می کردم! شما (خطاب به قاضی) در این مناطق زندگی نکرده اید! که بدانید چه خبر است؟ از سوی دیگر هم آدم معتاد برای تامین هزینه های اعتیادش دست به هر کاری می زند مانند من که موتورسیکلت سرقت می کردم اما زمانی که پای بساط مواد مخدر می نشینی دیگر در عالم نشئگی برای خودت کاخ می سازی، ماشین می خری، اما ساعتی بعد تازه می فهمی که هیچ کاری هم نمی توانی بکنی و همه این خیالات مربوط به زمانی است که سیم را داغ می کنی و به مواد می چسبانی!
با پایان یافتن اعترافات صریح عامل شهادت افسر نیروی انتظامی، وی با صدور قرار بازداشت موقت روانه زندان شد تا بررسی های تکمیلی در این باره صورت گیرد.
بیشتر بخوانید: