مجسمه جنجالی کنار تابلوی دانشگاه شریف برچیده شد +تصاویر

بر همگان روشن است که انتشار تصویر مجسمه جانمایی شده مقابل ایستگاه متروی دانشگاه شریف، در شبکه‌های مجازی تلاش برای ایجاد موج‌های رسانه‌ای و تخریب عملکرد مدیریت شهری تهران است. از این رو موضوعاتی اینچنین را دستمایه این تخریب قرار می‌دهند، غافل از اینکه اینچنین آثاری یادگار دوره مدیریت شهری پیشین است.

به گزارش تازه نیوز و به نقل از فارس، طی روزهای گذشته تصویر مجسمه‌ای که توسط سازمان زیباسازی شهرداری تهران نزدیک تابلوی ایستگاه متروی دانشگاه شریف نصب شده بود در شبکه‌های اجتماعی در حال انتشار است و موجب اعتراض کاربران فضای مجازی شده است. در این باره ذکر نکاتی ضروری است که پیش روی شما مخاطبان قرار می‌گیرد.

پیش از ورود مبسوط به گزارش، ذکر این نکته حائز اهمیت است که شهرداری تهران علاوه بر اینکه حجم عظیمی از بدهی‌ها، معضلات، خرابکاری‌ها و پروژه‌های ناقص مدیریت قبلی را افزون بر برنامه‌های گسترده و پیشروی خود دارد، از یک سو نیز باید وقت و انرژی قابل ملاحظه‌ای برای مبارزه با همان‌هایی صرف کند که شهرداری را با این وضعیت دو دستی تقدیم مدیریت جدید کرده و به صورت شبانه‌روزی در تلاش برای بدنام کردن پیکره شهرداری در دولت سیزدهم هستند. ازینرو همین معضل هر از گاهی هجمه‌ای مجازی بر پیکره مدیریتی شهرداری وارد می‌آورد و بر همه مبرهن است که در این دشمنی‌ها که لباس تزویر، نفاق و کارشکنی در آن موج می‌زند، کور سویی از دلسوزی واقعی برای کلان شهر تهران به چشم نمی‌خورد و نیتی نیست الی بدنام کردن مدیریت فعلی که در این راه معاندین انقلاب هم با ایشان همداستان می‌شوند.

* جنجال مجسمه «خانه تکانی» و ضرورت توجه به هنرهای شهری

این روزها ساخت مجسمه با نمادهایی از کار خانه در نزدیکی یکی از دانشگاه‌های مشهور کشور باعث جنجال‌های فراونی شده است. مجسمه‌ فیگور زنی سنتی که چادر به کمر بسته و جارو در دست در حال خانه تکانی است.

به نظر می‌رسد سازمان زیباسازی این مجسمه را برای نوروز ۱۴۰۰۱در محل مورد نظر نصب کرده است. اما حقیقت ماجرا این است که مجسمه مورد نظر که عنوانش «خانه تکانی»است، اسفند ۱۳۹۹ در دوره مدیریت پیشین از سازمان زیباسازی مجوز ساخت و نصب گرفته و منطقه طبق همان مجوز اقدام به نصب آن کرده است. این مجسمه بعد از جنجال‌های بسیاری که در فضای مجازی پیرامونش شکل گرفت، توسط سازمان زیباسازی شهرداری تهران برچیده شد.

تابلوی ایستگاه شریف

سازمان زیباسازی شهرداری تهران اعلام کرده که این اثر در دوره مدیریت پیشین مجوز نصب گرفته است، اگر اینگونه است که قطعا هست چرا مدیریت حاضر، یک بازبینی مجدد از آثار تایید شده و مجوز گرفته در دوره‌های پیشین نداشته است؟ شهرداری تهران طی سال‌های گذشته و در دوره مدیریت اصلاح‌طلبان وضعیتی حاد و نامطلوب داشته از این منظر که نیروهای بی‌تخصص بسیاری در این نهاد مشغول به کار شده‌اند و از سوی دیگر به واسطه حاکمیت رانت که چون شبحی بر مدیریت و سیاست‌های شهری تهران سایه افکنده بود، بده‌بستان و رابطه‌بازی نقش اساسی را در بیشتر امور بازی می‌کرد، در حدی که هنرمندان متقاضی برای رسیدن به قرارداد یک نقاشی نیم متری بر دیواری کوچک و یا خلق یک چیدمان در فضای شهری می‌بایست وارد بازی رابطه و رانت می‌شدند. از این رو طی سال‌های اخیر مدیریت‌ها  به سمتی پیش رفته که فاصله بین هنرمندان تراز اول با نهادهایی چون سازمان زیباسازی برناگذشتنی شده است، آنقدر دور که دیگر مدت‌هاست اثر هنرمند شاخصی را در فضاهای شهری نمی‌بینیم.

در واقع در شکل‌گیری این جنجال هم کسانی که طرح را پذیرفته و مجوز نصب آن را داده‌اند مقصر هستند چرا که نگاه کارشناسانه و دقیق نداشتنه‌اند و هم کسانی که بدون بازبینی مجدد آن را به تازگی نصب کرده‌اند و این انتقاد بر ایشان نیز به قوت خود باقیست. این نظارت باید بر تمامی آثاری که در سطح شهر تهران نصب می‌شوند وجود داشته باشد. باید تیمی متخصص چه از منظر زیبایی‌شناسی و فرم، چه از منظر محتوا و مضمون، چه از نظر مکان‌یابی و فضاهای نصب و… بر آثار شهری نظارت کامل و جامع داشته باشند. باید به این عروسک‌سازی‌ها پایان داده شود و اگر قرار است اثری برای فضاهای شهری انتخاب شود، اثری در خور نام جمهوری اسلامی ایران و کلان شهر تهران باشد.

لازم به ذکر است که این اِلِمان را اصلا نمی‌توان به عنوان مجسمه و هنر شهری در نظر گرفت و همانطور که در بالا اشاره شد، از لحاظ فرم، زیبایی‌شناسی، محتوا و مضمون، مکان یابی و …در سطحی بسیار ابتدایی و نازل کار شده است.

حال این پرسش پیش می‌آید که به راستی چه کسی و یا چه کسانی اینقدر بی‌اطلاع و دور از فهم هنرهای شهری بوده‌اند که چنین حجم نازیبایی را  به عنوان اثر هنری، برای یکی از شلوغ‌ترین معابر شهر تهران تایید و مجوز نصب آن را صادر کرده‌اند؟

بی‌شک بر همگان روشن است که انتشار تصویر این مجسمه در شبکه‌های مجازی تلاش برای ایجاد موج‌های رسانه‌ای و تخریب عملکرد مدیریت شهری تهران است. از این رو موضوعاتی اینچنین را دستمایه این تخریب قرار می‌دهند، غافل از اینکه آثاری از این دست به یادگار مانده از دوره مدیریت شهری پیشین تهران است.

مجسمه های تهران

چندی پیش  یکی از لیدرهای اصلاح طلبان با انتشار این مجسمه با بیانی طنز گونه به نحوه مدیریت کشور کنایه زده بود. غافل از اینکه مجسمه‌ مورد نظرش در دوره مدیریت دوستان خودش ساخته و نصب شده بود.

جدا از اینکه این مجسمه در کدام دوره مدیریت شهرداری مجوز و در کدام دوره نصب شده است، به بهانه جنجال‌های پیش آمده لازم است درباره آن بحث و گفتگو شکل بگیرد، چرا که همین شکل گرفتن گفتگو درباره موضوع هنرهای شهری می‌تواند تلنگری باشد برای مدیران ارشد شهرداری تهران تا بیشتر از قبل به اهمیت زیباسازی شهری توجه کنند. بی‌شک زیباسازی موضوع بسیار مهمی است و توجه به آن می‌بایست در صدر سیاست‌گذاری‌های کلان شهری قرار گیرد، آن هم در تهرانی که روز به روز بلندمرتبه‌سازی‌هایش گسترش می‌یابد و فضاهای عمومی‌اش تجاری شده و یکی پس از دیگری از دست می‌روند.

حالا که شهردار تهران ایده مهم«کلانشهر تهران؛ الگوی شهر ایرانی اسلامی» را پیش کشیده است، توجه به زیباسازی و هنرهای شهری در این راه می‌تواند پیشران ایده مورد نظر باشد.

*تخم‌مرغ‌های رنگی برجسته‌ترین بخش جشنواره!

در سال‌های گذشته رسم بر این بود که هر ساله سازمان زیباسازی ذیل جشنواره‌ای با نام بهارستان آثار هنری(مجسمه، چیدمان‌های موقت، آثار مفهومی، درختستان، نقاشی دیواری‌های قطع کوچک و تخم‌مرغ‌های رنگی) را انتخاب و در فضای شهری نصب  می‌کرد، عنوان این کمپین “استقبال از بهار” بود و متصدیان آن تلاش می‌کردند رنگ و نوری تازه به فضای شهر بتابانند.

مطالعه فعالیت‌های ۱۰ سال اخیر سازمان زیباسازی شهر تهران نشان می‌دهد که زیباسازی شهری طی سال ۲ سال گذشته کم رنگ‌ترین وضعیت خود را در مقایسه با بازه زمانی یک دهه گذشته تجربه کرده است.  نوروز هر سال کافی بود سری به خیابان‌های شهر بزنی تا شاهد حضور صد‌ها چیدمان،  نقاشی دیواری، المان، مجسمه و… در جای جای شهر تهران باشیم، این آثار رنگی نو به فضای شهر می‌بخشیدند و باعث نشاط اجتماعی می‌شدند.

درست است که کشور در ۲ سال‌ گذشته درگیر همه گیری کرونا و از سوی دیگر تغییرات گسترده در مدیریت کلان و خرد، چه در شهرداری و چه در دولت بوده است و همین امر باعث شده کمی با طمانینه موضوعات مختلف از سر گرفته شود اما با این همه نوروز امسال فرصت مناسبی بود تا بتوان دوباره هنرمندان با تجربه در حوزه هنرهای‌شهری را گرد هم آورد و برای نشاط شهر برنامه‌ریزی کرد.

 

در جشنواره نوروز ۱۴۰۱ که توسط سازمان زیباسازی تهران برگزار شد “تخم مرغ‌های رنگی” برجسته‌ترین بخش جشنواره بود، بخشی که در دوره‌های پیشین بیشتر معطوف به دانشجویان هنر بود و در حاشیه‌ دیگر بخش‌های اصلی و مهم استقبال از بهار انجام می‌گرفت. به نظر می‌رسد آنقدر دست متصدیان خالی بوده که این بخش نه‌چندان مهم جشنواره در مرکز توجه قرار گرفته است. به نظر می‌رسد نوع مدیریت سازمان زیباسازی در دوره‌های پیشین باعث شده است هنرمندان صاحب نام کمتر با سازمان زیباسازی همکاری داشته باشند. از این رو مدیریت جوان و نوپای زیباسازی شهر تهران باید از نو تلاش کند اعتماد از دست رفته هنرمندان را جلب کند و با مطالعه علمی و دقیق، ضعف‌ها و قوت‌های فعالیت‌های دوره های پیشین را شناسایی و بر اساس الگوهای شهر ایرانی اسلامی مسیرهای تازه‌ای را تجربه کنند. چرا که امروزه شهر تهران بیشتر از همیشه به نمادهایی احتیاج دارد که هم دلی را در میان شهروندان ایجاد کند و برای برداشته شدن فاصله شهروندان و حاکمیت تلاش کنند.

روبه‌روی دانشگاه شریف مکانی است که در آن می‌توان مجسمه مشاهیر و عالمان کشور را نصب کرد. اما متصدیان زیباسازی بی‌ربط‌ترین مجسمه را برای آن انتخاب کرده‌اند. مجسمه‌ای به غایت ضعیف از لحاظ پیکربندی و به شدت بی‌ربط به مکان نصب. مجسمه‌ای که در امتداد عروسک‌های غول پیکر نصب شده در شهرهای مختلف باید آسیب‌شناسی دقیق شود.

* چرا مجسمه خانه تکانی نماینده نگاه جمهوری اسلامی به زنان نیست؟

در سال‌های اخیر احجام و مجسمه‌های شهری که طی ۱۰۰سال گذشته پیشینه‌ای درخشان در کشور و شهر تهران دارند، جای خود را به عروسک‌های زمخت و غول پیکر داده است. به واسطه همین پیشینه درخشان است که  احتمالا عموم مخاطبان این متن با شنیدن نام مجسمه یاد مجسمه فردوسی یا پیکره نبرد گرشاسب با اژدها در میدان حر تهران می‌افتند.

مجسمه فردوسی تهران

موضوع کلیشه‌ای و غیر هنری، اجرای ضعیف و از همه این‌ها مهم‌تر مکان نصب نامناسب باعث شده است مجسمه”خانه تکانی” تداعی کننده معانی و دلالت‌هایی شود که در واقعیت با رویکرد نظام جمهوری اسلامی ایران همسو نیست. منتقدان این مجسمه به این نکته اشاره می‌کنند که این المان شهری، زن را فقط ابزاری برای کار در خانه و جارو کردن و فرش تکاندن، معرفی کرده است. در حالی که کیست که نداند در  تمام دوران جمهوری اسلامی زنان قشر پویای جامعه بوده‌ و هستند و در همان دانشگاه شریف پشت همان مجسمه بانوان بسیاری در حال تدریس و تحصیل و پژوهش هستند.

برای اثبات این مدعا می‌توان به حضور ۶۰ درصدی زنان در ورودی دانشگاه‌ها، سهم بیش از ۳۰ درصدی زنان در هیئت علمی دانشگاه ها، وجود بیش از ۱۰۰ هزار پزشک زن، آمار ۴۰ درصدی زنان پزشک متخصص در کشور، نرخ ۹۰ درصدی سواد بین زنان ایرانی، وجود بیش از ۵۳۰۰ پزشک فوق تخصص در کشور، وجود بیش از ۱۲ هزار زن نویسنده در حوزه فرهنگ، وجود حدود ۷ هزار استاد زن در دانشگاه‌های کشور، حضور زنان ایرانی در ۳۸ رشته تخصصی ورزشی، کسب ۷۳۵ مدال ورزشی برون مرزی طی یک سال توسط زنان  و…اشاره کرد. این آمار بیانگر جایگاه زنان ایرانی در عرصه‌های مختلف کشور است.

در تحلیل نهایی یک مجسمه ضعیف که توسط یک مدیر غیر متخصص برای یک مکان بی‌ربط انتخاب شده، به هیچ عنوان نوع  نگاه نظام جمهوری اسلامی به زنان را نمایندگی نمی‌کند.

ساختار اثر، مکان نصب، ماده، فرم و موضوع این اِلِمان آنقدر پیش پا افتاده، ضعیف و مبتدیانه است که نیازی به نقد آن نیست. فقط برای روشن شدن اهمیت جایگاه زیباسازی شهری و هنر عمومی لازم است به چند نکته اشاره شود:

*مسئولیت هنر عمومی چیست؟

یکی از مسئولیت‌های هنر عمومی آن است که شهرها را جلوه‌ای انسانی بخشد و موجب رشد انسان‌ها شود. حضور آثار هنری در سطح شهر می‌تواند باعث بهبود سلیقه  فرهنگی شهروندان شود. به طور کلی کارکرد  هنر شهری در اکثر نقاط جهان مشخص و واضح است و همگی بر یک اصول استوار است و اثر آن بر ارتقای کیفیت بصری شهر، بر کسی پوشیده نیست. هنر عمومی(مجسمه شهری/ یا هنر شهری) می‌تواند ارزش‌های جامعه را بیان کند، محیط زیست ما را بهبود بخشد، چشم‌انداز را تغییر دهد، آگاهی ما را افزایش دهد، یا  پیش فرض‌های ما نسبت به هنر یا موضوعات عادت شده را مورد سوال قرار دهد.

مجسمه شهری می‌تواند دارای کارکردی در راستای آگاه‌سازی، بهبود و اصلاح، یا احیاء محیط  باشد. بنابراین، هنر عمومی، می‌باید برای عموم مردم دارای وضوح و شفافیت بوده و هدفش برقراری ارتباط با آن‌ها باشد، چرا که، به طور اجتناب‌ناپذیر وارد تجربه‌ زندگی روزمره‌ عمومی می‌شود. این هنر برای همه مردم و شهروندان وجود دارد، و شکلی از بیان جامعه جمعی است. مسئولیت هنر عمومی این است که کیفیت زندگی شهری و حس اجتماعی را ارتقاء بخشیده، و شهرها را انسانی‌تر کند.

*مجسمه شهری فرصتی برای کاهش آلودگی‌ بصری شهر

تاکید بر موضوعاتی چون دیده شدن، کار بر روی فضا و جنبه‌های تعاملی آثار با مخاطب از زمره موارد با اهمیت در سیاست‌گذاری‌های هنر شهری است که باید در دستور کار سازمان زیباسازی قرار گیرد. مجسمه شهری فرصتی است برای تنفس و آسودگی در میان آلودگی‌های بصری شهر.

همانگونه که گفته شد مجسمه‌های شهری پیشینه درخشان در شهر تهران دارند و طی سه دهه گذشته نیز پیشرفت‌های اولیه‌ای در زمینه‌ رویکردهای متاخر به هنر عمومی و مجسمه شهری در تهران صورت گرفته است، اما به طور کلی به واسطه  بلند مرتبه سازی‌ها و ناهمخوانی‌های منظر شهری و آلودگی بصری،  این  شهر آنگونه که باید از مزایای شهرسازی و زیباسازی شهری بهره‌مند نشده و نیاز به بازخوانی اساسی در زمینه زیباسازی شهری دارد.

*سهم مدیران در موفقیت و عدم موفقیت زیباسازی

اما مسئله تاثیرگذار این است که اگرچه قسمت عظیمی از هنرهای شهری بر آثار و ایده‌های هنرمندان استوار است، اما تمامی محورهای این اثربخشی تنها بر دوش هنرمندان نیست، بلکه بخشی از مسئله به توان اجرایی مسئولان برمی‌گردد که تا چه حد بتوانند ایده‌ها را کارشناسانه و دقیق و درست در شهر عملی سازند. متاسفانه در این راه همواره مشکلاتی وجود داشته و دارد.

مجسمه شهری به عنوان هنری عمومی باید برای عامه‌ مردم دارای معنی و مفهوم باشد، زیرا بهره‌برداری نهایی از هنر عمومی متعلق به عامه مردم است اما این نباید با نگاهی ساده انگارانه اشتباه گرفته شود. اتفاقا همین عمومی بودن آثار است که نشان می‌دهد که این موضوع از چه اهمیتی برخوردار است. فضای شهر نباید درگیر آزمون و خطای هنرمندان کم تجربه و تازه کار شود باید بزرگترین هنرمندان کشور را بسیج کرد تا برای فضای شهر اثر هنری خلق کنند.

*آثار می‌بایست، برای محل مورد نظر «مکان‌سازی» شوند

کارشناسان مکان‌یابی و هنرمندان مجسمه‌ساز باید به این امر توجه داشته باشند که تمایزی میان «هنر عمومی» و «هنر در مکان‌های عمومی» وجود دارد. هنر عمومی، محل قرارگیری‌ و موضوعات اطرافش را با خود همراه می‌کند، ولی دیگری، تنها باعث ایجاد تنش در فضا و موقعیت مکانی می‌شود، از این رو به جای اینکه اثر هنری صرفا در یک مکان به نمایش گذاشته شود، آثار می‌بایست، برای محل مورد نظر «مکان سازی» شوند.

برای نصب آثار شهری همواره باید کیفیت‌ها و خصوصیات مکان را در ابتدا و پیش از شروع ایده‌پردازی در نظر گرفت تا فضاهای شهری بتواند آثاری متناسب با روحیه‌ خویش را پذیرا باشد. چرا که توجه به این ویژگی‌ها است که می‌تواند شهروندان را تحت تاثیر قرار دهد.

هنر عمومی هنری است که برای یک مکان خاص ساخته می شود نه اینکه در جای دیگری ساخته شود و بعد به مکان نصب پرتاب شود. جالب است که برای این موضوع اصطلاح هنر شلاپی(plop art: کلمه‌ی plop به صدای چیزی که بر روی آب می‌افتد اطلاق می‌شود)  به کار برده می شود. این اصطلاح درباره آثاری است که هیچ ربطی به مکان نصبشان ندارند.

«تبدیل مکانِ هنر، به هنرهای مکان» بهترین تعریفی است که می‌توان برای درک بهتر موضوع به کار برد، به زبانی ساده‌تر مجسمه در فضای شهری باید معطوف به مکان، ساختار یابد. یعنی مکان‌مند باشد. هر مکانی هویت تاریخی اجتماعی خودش را دارد و نمی‌توان به راحتی در آن مداخله کرد، چرا که هر مداخله می‌تواند دلالت‌ها و معنای آن مکان را سراسر عوض کند.

*رشد هویت جمعی و ستایش از تاریخ

در تحلیل نهایی، مدیران شهرداری و سازمان زیباسازی باید به این نکته توجه داشته باشند که هنر عمومی می‌تواند بر روی شکاف میان هنرمندان و مخاطبان‌شان، پل ارتباطی برقرار کند. می‌تواند جوامع را به یکدیگر نزدیک‌ کرده و همچنین مخاطبان را به مشارکت دعوت کند. هنر عمومی جلوه‌ای است از آنگونه که جهان را می‌بینیم و بازتاب هنرمند از محیط اجتماعی، فرهنگی، و جسمانی ما است. در نتیجه، هنر عمومی می‌تواند جلوه‌های زیبایی‌شناختی را به نمایش بگذارد که در ارتباط با نیاز و خواست عامه‌ مردم، در راستای توانمندسازی اجتماعی باشند، نه اینکه با یک انتخاب اشتباه باعث فاصله گرفتن مردم از حاکمیت شوند.

شهرها از طریق هنر عمومی باارزش می شوند. هنر عمومی بخش متمایز تاریخ عمومی و فرهنگ در حال تحول ما است. این هنر، منعکس کننده و نشان دهنده جامعه ما بوده، به شهرهای ما معنا می‌بخشد و برای جامعه، یگانگی به ارمغان می‌آورد. هنر عمومی، محیط زیست ساخته  ما را انسانی کرده و به فضاهای عمومی روح می‌بخشد. هنر عمومی، پیوندی میان دیروز، امروز و فردای یک ملت ایجاد می‌کند.

ایجاد تعامل بین شهروندان و گرامیداشت حوادث تاریخی از دیگر موضوعاتی است که هنرهای شهری می‌تواند دنبال کند. در آخر اینکه”هنر شهری” هویت(فردی/ اجتماعی) جمعی را شکل می‌دهد و باعث انسجام اجتماعی می‌شود. آثار شهری برای عموم شهروندان حسی خوشایند ایجاد می‌کنند، از این رو است که به عنوان یک ضرورت برای جامعه وجود دارند و باید بسیار جدی گرفته شوند.

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.