دختر ۳ساله کرجی در چنگال سگهای ولگرد! +عکس
حمله گله سگهای ولگرد به زنی جوان و دختر ۳سالهاش در کرج حادثه تلخی را رقم زد و دختر خردسال را تا یک قدمی مرگ پیش برد.
به گزارش تازهنیوز، حمله سگهای ولگرد به ماهور کوچولو و مادرش آسیب شدیدی زده و آنطور که مادر ماهور میگوید با گذشت چند روز از این حادثه دختربچه مدام کابوس میبیند و علاوه بر جراحتهایی که به بدنش وارد شده، دچار مشکلات روحی زیادی نیز شده است. رؤیا صلاحی، مادر ماهور درباره لحظات هولناکی که از حمله سگها به دخترش دیده به میگوید: ما از خانه مادرم در شهرک بعثت خارج شده بودیم که این اتفاق افتاد. نمیدانم چطور شد که یک سگ ولگرد بزرگ دخترم را قاپ زد. او داشت ماهور را با خودش میکشید و میبرد. همان موقع ۷، ۸تا سگ دیگر هم رسیدند و یک گله سگ روی دخترم ریخته بودند و من با دیدن این صحنه فقط جیغ میکشیدم و کمک میخواستم. آنها دختر ۳سالهام را مثل یک عروسک روی زمین انداخته بودند و هرکدام به او چنگ میکشید و گازش میگرفت. نمیدانم چطور توضیح دهم، اما امیدوارم این صحنه برای هیچ مادری اتفاق نیفتد که جگرگوشهاش در معرض خطر باشد، اما کاری از او ساخته نباشد.
به نقل از همشهری، این زن با صدای گرفتهاش ادامه میدهد: چند نفر با داد و فریاد من متوجه ماجرا شدند، اما هیچکدامشان جرأت نداشتند جلو بروند. تا اینکه یک پژو پرشیا را دیدم، خودم را جلوی آن انداختم و از رانندهاش خواستم کمکم کند. او هم با قفل فرمان سراغ سگها رفت اما آنها باز هم ماهور را رها نمیکردند تا اینکه وقتی راننده به ناچار قفل فرمان را به طرفشان پرتاب کرد بالاخره سگها دخترم را رها کردند. این زن درباره وضعیت دخترش پس از حمله سگها میگوید: بعد از این حادثه دخترم را به خانه بردم و وقتی لباس هایش را درآوردم دیدم بدنش غرق در خون است. روی همه بدنش جای گازگرفتگی و چنگ بود. او با همان لحن کودکانهاش میگفت: مامان هاپوها منو خوردند. در این شرایط دخترم را به بیمارستان بردیم و در آنجا او را فورا به اتاق عمل بردند. در آنجا دخترم را بیهوش کردند و زخمهایش را که عمق زیادی داشت شستوشو دادند و مجبور شدند تعداد زیادی بخیه به زخمها بزنند.
این زن در ادامه میگوید: دخترم از آن روز تا حالا مدام کابوس میبیند و با وحشت از خواب میپرد.
از ترس یک لحظه هم از من جدا نمیشود و مدام از سگها میگوید. شرایط روحی بدی دارد، اما هرچه بود تا حالا به خیر گذشته است چون این اتفاق میتوانست بدتر از این هم باشد. سگها چند مرتبه سر دخترم را به زمین کوبیدند و ممکن بود حادثه تلختری اتفاق بیفتد. اگر مردی که به کمک ما آمد کمی دیرتر میرسید معلوم نبود چه بلایی بر سر دخترم میآمد. اگر این سگها به بچه دیگری، یا زنی که باردار است حمله کند، چهکسی جوابگو خواهد بود؟ ما قصد داریم این حادثه را از طریق قانونی پیگیری کنیم. من میخواهم دخترم آخرین کودکی باشد که سگها در این منطقه به او حمله کردهاند و خودم هم آخرین مادری باشم که چنین صحنه وحشتناکی را به چشم دیده است.
بیشتر بخوانید: