به نقل از اکوایران، اما گروه دوم اتفاقات را کاملا به بازار مرتبط میدانستند، نه به بازارساز. آنها معتقدند از چهارشنبه صبح روند حواله دِرهم صعودی بود و در تمام روز که قیمت اسکناس و متشکل در مسیر کاهش همجهت بودند درهم به سمت بالا رفت.
اواخر روز که معاملهگران دیدند درهم کوتاهبیا نیست راه خودشان را از بازارساز جدا کردند. نشانه دیگر این گروه موقعیت خرید در هرات بود که تایید میکند اتفاق چهارشنبه حاصل رفتار بازار است، نه اراده بازارساز.
نکته دیگری که از منظر گروه دوم عامل رشد قیمت دلار شد، خلف وعده در فروش سهمیه 5000 یورو بود. به گفته آنها یکسری از معاملهگران شایعه کرده بودند که صرافیها برای فروش ارز سهمیهای جا زدهاند؛ هرکدام هم به یک بهانهای؛ یکی گفته سامانه قطع است، یکی گفته دلار نداریم یورو داریم، یکی هم گفته اینترنت قطع شده است و دسترسی نداریم. خلاصه هرکسی به یک دلیل عرضه نکرده است.
این مطالب را هم ببینید:
نکته بعدی اطلاعیهای بود که یکسری از صرافیها به در و دیوار زده بودند و در آن به متقاضیان ارز سهمیهای هشدار میدادند که اطلاعات آنها به سازمان هدفمندی یارانهها و سازمان امور مالیاتی منعکس میشود. همین اطلاعیه موجب شد متقاضیان به جای خرید از صراف، به سمت بازار روانه شوند. این دلیل دوم البته از جنس شایعه است، چون مشاهدات نشان میداد یک صرافی سمت صادقیه تهران، یوروی سهمیهای را با قیمت 42 هزار و 900 تومان عرضه کرده است و بیش از 200 نفر جلوی آن صف بستند. وقتی هم از یکسری از آنها سوال میشد «نگران قطع یارانه نیستی؟» پاسخ میدادند با توجه به قیمتهای چهارشنبه، شکاف حدود 20 میلیون تومان است، درحالیکه ارزش یارانه هر فرد نزدیک به 4 میلیون است، اما سود خرید یورو، یارانه 5 سال را پوشش میدهد.
در بازار چهارشنبه تحلیلهای فنی هم پرطرفدار بود مهمترین تحلیل درباره کف و سقف درهم است. تکنیکالکاران معتقدند کف و سقف درهم بین 11300 تا 12800 تومان است.
در بازار اکثر معاملهگران میگفتند کسی فروشنده نیست. درباره این فروشنده نبودن هم دو دلیل گفته میشد. دلیل سرراستی که گفته میشد این بود که انتظار معاملهگران نسبت به روند کاهشی تعدیل شده است. اما دلیل دیگر این بود که آربیتراژ بین نرخ فروش بانک مرکزى و بازار آزاد جمع شده و دیگر خرید ارز سهمیهای نمیصرفد و به نقطه پایان خودش رسیده است. نظر این گروه درست مقابل مشاهده میدانی برخی از معاملهگران بود. آنها میگویند وقتی بانک مرکزی با قیمت نزدیک به بازار ارز سهمیهای را میدهد، دیگر مثل قبل خواهان ندارد و این یعنی کاسبی یکسری نوسانگیر، تعطیل.
آنها تاکید دارند ارزهایی که قبلا به بازار میآمد محصول همین خریدهای سهمیهای بود. تقاضای دلار سهمیه هم بازار ارز را همیشه یک بازار جذاب برای نوسانگیران نشان میداد. با حذف آربیتراژ، یک تیر و دو نشان شد: تقاضا کم شده و این کاهش تقاضا خودش را در کاهش عرضه نشان میدهد.