پرویز ثابتی، سرشکنجه‌گر معروف ساواک که اکنون درخواست محاکمه‌اش را دارند، کیست؟

روز گذشته تصویری از پرویز ثابتی سرشکنجه‌گر معروف ساواک در تجمع ضدانقلاب منتشر شد. انتشار عکس جدید وی در رسانه‌ها بسیار واکنش‌برانگیز شد اما دلیل اهمیت ثابتی بعد از این همه سال چیست؟

به گزارش تازه‌نیوز، تسنیم نوشت: انتشار تصویری از پرویز ثابتی نفر دوم اداره ساواک در تجمع ایرانیان آمریکا در روز گذشته خبرساز شد. از زمان خروج وی از ایران در آبان ماه ۵۷ تا امروز، کمتر تصویری از وی منتشر شده بود و به‌شدت رسانه‌گریز بود. چند تصویری هم که از او پخش شده بود در کنار خانواده و مربوط به سالهای قبل است.

در همین ارتباط بخوانید: درخواست محاکمه پرویز ثابتی، شکنجه‌گر ساواک

آخرین‌بار که نام ثابتی بر سر زبان‌ها افتاد در ماجرای مصاحبه با صدای آمریکا به بهانه انتشار کتاب خاطراتش با نام «در دامگه حادثه» بود. کتابی که خشم بسیاری از زندانیان سیاسی دوران شاه و مبارزان و فعالان آن زمان را برانگیخت. تصور چاپ کتاب خاطرات ثابتی به این امید که وی حقایق ناگفته از تاریخ ساواک و رژیم پهلوی را گفته باشد خبر خوشحال‌کننده‌ای بود اما ثابتی در پیشگاه تاریخ صادق نبود و عمده‌ی مطالب وی نه تنها کذب بود بلکه بیشتر زاییده تخیلات و در راستای تطهیر ساواک و دستگاه پهلوی بود.

 

شاید به‌همین دلیل است که وی ترجیح داد در طول این سالها هیچگاه با هیچ رسانه‌ای (جز همان یک مصاحبه‌ی از پیش ضبط شده) با خبرنگار دیگری ننشیند؛ وی حتی با پروژه تاریخ شفاهی هاروارد نیز حاضر به مصاحبه نشده بود اما حرکت دیروز او و حضورش در میان مردم را باید به فال نیک گرفت از این جهت که ثابتی بماهو ثابتی نمادی از تجمیع دشمنان ایران در قامت یک شخص است.

او یک بهایی زاده است که همه‌کاره‌ی یکی از مخوف‌ترین و جنایتکارترین دستگاه‌های امنیتی تاریخ ایران بود و با تابعیت اسرائیلی و آمریکایی در سالهای اخیر اسپانسر مالی جمهوریخواهان آمریکا و همچنین بخشی از اپوزیسیون حامی سلطنت بود. ثابتی را از چند منظر می‌توان بررسی کرد: در مقام یک بهایی، یک ساواکی و یک آمریکایی!

_ ثابتی در مقام یک بهایی: پرویز ثابتی به گواه کارگزاران رژیم پهلوی بهایی‌زاده بود. وی را مرد شماره ۲ ساواک و البته می‌توان مرد همه‌کاره این دستگاه امنیتی دانست. «فلیکس آقایان» نماینده ارامنه در مجلس شورای ملی در مصاحبه با پروژه تاریخ شفاهی هاروارد، ثابتی معاون سازمان امنیت و نصیری هم در حقیقت یک figurehead (رئیس پوشالی) بود و کارها دست ثابتی بود.

 

این قدرت ثابتی ناشی از نفوذ بهائیان در دستگاه حکومتی شاه بود. به گفته فلیکس آقایان «ییش‌تر کارها به دست بهایی‌ها سپرده شد به ترتیبی که اکثر پست‌های مهم را در کانون بهایی‌ها تعیین می‌کردند و بعد می‌آوردند پیش شاه که شاه تصویب می‌کرد و ابلاغ می‌کردند.»

اگرچه ثابتی در کتاب خاطراتش خود را «غیردینی و غیرمذهبی» معرفی می‌کند اما رسیدن وی به پلکان ترقی در رژیم سابق مرهون انتساب به حزب بهائیت بود. تیمسار ایادی، سرهنگ نصیری، امیرعباس هویدا و بسیاری دیگر از سرسپردگان رژیم سابق بهایی بودند.

این مطالب را هم ببینید:

در سالهای اخیر وابستگان به فرقه بهائی در ضربات ضدامنیتی به نظام مشارکت مستقیم داشتند و بارها اخباری مبنی بر دستگیری تعدادی از آنها منتشر می‌شد. وجود کعبه‌ی بهائیان(بیت‌العدل) در اراضی اشغالی و ارتباطشان با رژیم صهیونیستی آنها را به یکی از دشمنان درجه اول ایران قرار داده است.

وین مدسن خبرنگار آمریکایی سال ۹۳ بعد از بازدید از موزه عبرت در یادداشتی تحلیلی نوشت پرویز ثابتی بعد از خروج از ایران به‌عنوان افسر موساد فعالیت خود را در اسرائیل و بعد از آن در فلوریدا ادامه داد.

ثابتی در مقام ساواک: ثابتی همه‌کاره ساواک بود و در خشونت ورزیدن گوی سبقت را از همه ربوده بود. راهبرد وی اعمال خشونت حداکثری و سکوب شدید بود تا جایی مدعی بود در عرض ۴۸ ساعت می‌تواند بساط انقلاب را جمع کند. حسن علوی‌کیا قائم مقام ساواک در مصاحبه‌ای می‌گوید ثابتی به وی گفته ” اعلی‌حضرت اجازه نمی‌دهند اگر اجازه بدهند ما در ظرف دو روز کلک‌همه‌شان را می‌کنیم…  اگر اجازه می‌داد من در ظرف ۴۸ ساعت به تمام این غائله خاتمه می‌دادم!”

 

کریم سنجابی رهبر جبهه ملی و وزیر فرهنگ دولت مصدق در مصاحبه با پروژه تاریخ شفاهی هاروارد درباره ساواک و ثابتی چنین می‌گوید: در زمان قدرت ساواک، یعنی در دوره نصیری و به‌‌خصوص آن عامل فعال و معروفش پرویز ثابتی آنها رعایت هیچ اصولی نمی‌‌کردند و هر آدم ماجراجو و مفسد و دورو و دروغگویی که ممکن بود پیدا بکنند در آن دستگاه وارد می‌‌کردند و افراد را از دانشجو گرفته تا کارگر کارخانه و کارمند اداره و روحانی و بازاری و افرادی که کم و بیش در سیاست وارد بودند تحت نظر می‌‌گرفتند. در این دوران بود که دست به کشتار و تصفیه زدند و عده‌‌ی کثیری از افراد را به‌‌طور آشکار در نتیجه‌‌ی آن محاکمات کذایی یا به‌‌طور مخفی بدون رسیدگی و بدون هیچ گونه محاکمه‌‌ای به قتل رساندند. نظیر کشتن احمد آرامش در میان پارک شهر، آرامش اولین شخصی بود که در برابر رژیم شاه علنی ایستاد و اعلام جمهوریت کرد… البته داستان خانم ثابتی هم را شنیده‌‌اید که یک وقت در یک مغازه‌‌ای مشغول خرید بوده و نگهبانی که همراهش بوده علیه شخصی که در آنجا فقط سؤالی کرده و اعتراضی هم نکرده بود هفت‌‌تیر می‌‌کشد و او را می‌‌کشد و بعد هم با آن قاتل کاری نکردند و هیچ ترتیب اثری ندادند و قتل او به‌‌طور کلی لوث شد!

پدیدار شدن ثابتی در تجمع ضدانقلاب در آمریکا شاید برای خود او یک مانور تبلیغاتی بود اما برای عقبه‌ی سلطنت و حامیان رژیم سابق خبر خوبی نبود چراکه یادآور جنایات یکی از بدنام‌ترین سازمان‌های تاریخ ایران است که در عصر پهلوی فعالیت می‌کرد. سازمانی که رژیم سابق در واپسین روزهای حیات خود برای دوام حکومتش حکم به انحلال آن داد اما دیر شده بود و این سوال مطرح است که چرا ضدانقلاب که مدعی دموکراسی و آزادی هستند، حتی با امثال ثابتی مرزبندی ندارند؟

_ ثابتی نمادِ نقض حقوق بشرِ آمریکا: ساواک در دوران فعالیت به نقض گسترده حقوق بشر متهم بود؛  در گزارش سازمان عفو بین‌الملل که در شماره ۲۶ نوامبر ۱۹۷۶ روزنامه واشنگتن پست منتشر شد، نوشته بین ۲۵ تا ۱۰۰ هزار نفر به خاطر دلایل سیاسی در ایران زندانی شده‌اند و همچنین پلیس مخفی ایران به هنگام بازجوئی آنان را زیر شکنجه مداوم قرار می‌دهد.

 

در گزارش مذکور گفته شده است سرکوبی مخالفان سیاسی به عهده ساواک – پلیس مخفی ایران – است که با بی‌رحمی شدید انجام می‌گیرد. پلیس مخفی ایران دارای یک سیستم خبرچینی است که مأموران آن در تمام سطوح جامعه ایران نفوذ دارند و بنا به گفته مسافرانی که از ایران آمده‌اند و همچنین تأکید مخالفان رژیم ایران درخارج کشور ساواک فضائی آمیخته از رعب و وحشت ایجاد کرده است.

در گزارش سازمان عفو بین‌المللی نوشته شده بود از آغاز سال ۱۹۷۲ تا زمان  انتشار گزارش (۱۹۷۶) دادگاه‌های نظامی ایران ۳۰۰ زندانی سیاسی را به مرگ محکوم ساخته‌اند؛ در ۶ ماه اول سال ۱۹۷۶ دولت ایران اعدام ۲۲ زندانی سیاسی را اعلام داشته است. گزارش مذکور ساواک را متهم می‌سازد که قبل از وارد کردن اتهام و انجام محاکمه مظنونین سیاسی را برای دوره‌های طولانی در زندان‌های مجرد نگه می‌دارد و با شکنجه مداوم گاهی منجر به مرگ می‌شود و همچنین با اعدام‌های سریع اعلامیه حقوق بشر را نقض می‌کند.

 

در گزارش مزبور گفته شده است ساواک با تکنیک‌هایی مثل زدن شلاق، شوک‌های الکتریکی، کشیدن ناخن انگشتان دست و شست پا و تجاوز به عنف مظنونین سیاسی را شکنجه می‌کند.

همچنین در ماه مه سال ۱۹۷۶ نوشته شده بود که کمیسیون بین‌المللی حقوقدانان که مرکز آن در ژنو قرار دارد طی انتشار گزارشی ساواک را متهم ساخت که با استفاده از وسایل فیزیکی و روانی نسبت به زندانیان سیاسی شکنجه سیستماتیک اعمال می‌دارد ؛ کمیسیون مزبور مرکب از حدود ۴۵۰۰۰ قاضی حقوقدان و استادان حقوق می‌باشد.

موزه عبرت یا همان کمیته مشترک ضد خرابکاری که زیر نظر ثابتی اداره می‌شد، سند جنایات رژیم شاه است که بازدید از‌ان در سالهای اخیر نیز انسان را دچار وحشت می‌کند.

باتوجه به پیشینه جنایت‌آمیز ساواک، اقامت یک شکنجه‌گر در آمریکا و فعالیت اقتصادی او سیاست دوگانه‌ی این کشور در قبال حقوق بشر را نشان می‌دهد. سال گذشته یک عضو سابق دون‌پایه ساواک به نام میرزاعلی واعظ‌زاده از کانادا به ایران مسترد شد که از سال ۴۳ تا ۴۹ در ساواک کارمند بوده است؛ اگر بنا به استرداد جنایتکاران است بهتر بود پرویز ثابتی را به ایران مسترد می‌کردند تا پاسخگوی کشتار مردم به دست ساواک باشد.

ثابتی این سالها در اولاندوی آمریکا زندگی می‌کرد؛ فرزند وی پردیس ثابتی  متخصص ژنتیک است و در حوزه تخصی ژنوم انسان فعالیت می‌کند. همچنین او در راستای انتقال ویروس ابولا از مخزن ژنتیک حیوانات به انسان‌ها فعالیت کرده است. ثابتی شرکتی با نام  Paris Enterprises دارد و به کمپین انتخاباتی جورج بوش در انتخابات ریاست‌جمهوری‌ آمریکا کمک کرده بود.

انتشار تصویر او اگرچه خبرساز و مهم بود اما بنظر می‌رسد وی همچنان ترجیح می‌دهد در پیشگاه تاریخ و مردم حاضر نشود و سهمی از نقش خود در جنایات ساواک را بازگو نکند.

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.