ضربه مهلکی که به اقتصاد کشور وارد شد؛ این هم نتیحه «زمستان سخت»!
شرایط امروز ایران نشان میدهد که توافق نکردن در تابستان به امید زمستان، یک استراتژی غلط بوده و ضربه مهلکی به اقتصاد کشور وارد کرده است.
به گزارش تازهنیوز، مصطفی داننده در عصرایران نوشت: میخواهم به آخرین ماه تابستان برگردیم. زمانی که ایران و کشورهای ۱+۵ بیش از هر زمان دیگری در دولت سیزدهم، به توافق نزدیک بودند. در آن زمان برخی از چهرههای سیاسی و روزنامههای اصولگرا به رئیس جمهور توصیه کردند که صبر کند تا زمستان سخت از راه برسد تا طرف مقابل در نقطه ضعف قرار بگیرد.
به طور مثال روزنامه کیهان نوشت:« قطعا اوضاع امروز بهتر از یکسال قبل است و طبق پیشبینیهای این مراکز معتبر بینالمللی، اوضاع رفتهرفته بهتر هم خواهد شد. دولت سیزدهم هم نشان داده بدون برجام و افایتیاف میشود کارهای بزرگی کرد. بنابراین، آن طرفی که باید عجله کند ما نیستیم. دو ماه! فقط دو ماه دیگر اگر اوضاع به همین شکل ادامه یابد، اوضاع زمین تا آسمان تغییر خواهد کرد.»
آن دو ماه مورد نظر کیهان گذاشت و نفسهای سال ۱۴۰۰ به شمارش افتاده اما شرایط آنگونه پیش نرفت که این به اصطلاح نظریه پردازان فکر میکردند. شرایط امروز ایران نشان میدهد که توافق نکردن در تابستان به امید زمستان، یک استراتژی غلط بوده و ضربه مهلکی به اقتصاد کشور وارد کرده است.
نگارنده اگر جای رئیس جمهور بود دیگر به سراغ کسانی که باعث ایجاد شرایط فعلی شدند نمیرفتم و سعی میکردم طرحهای جدیدی برای اداره کشور دراندازم.
بیشتر بخوانید:
این جریان مدام میگوید ما احتیاجی به توافق هستهای نداریم و بودن یا نبودن برجام برای ایران فرقی ندارد. برای نشان دادن حقیقت اما کافی سفری در تاریخ داشته باشید و به دولت اول روحانی برگردید. زمانی که مذاکرات هستهای آغاز و به برجام منتهی شد. قیمتها برای چند سال ثابت بود یا کاهش را تجربه میکرد و قیمت دلار را هم تقریبا ۴ سال تمام حول و حوش ۳ هزار تومان ماند. آنقدر ثبات تجربه شده بود که در زمان انتخابات ریاست جمهوری هشدار میدادند اگر رئیسی رئیس جمهور شود، دلار به ۵ هزار تومان خواهد رسید. اتفاقی که اگر امروز بیفتد و دلار به ۵ هزار تومان برگدد، لبخند چهره ایرانیان را زیبا خواهد کرد.
بعد از خروج آمریکا از برجام و به کُما رفتن توافق هستهای، شرایط اقتصادی کشور را دیدیم. همان دولتی که نماد ثبات شده بود، تبدیل به نماد بیثباتی شد و قیمتها سوار آسانسور افزایش شدند و دیگر پایین نیامدند.
همین اتفاق در دولت سیزدهم هم افتاد و تغییری در شرایط اقتصادی کشور پدید نیامد و چه بسا بدتر هم شد.
این حقیقت نشان میدهد که اقتصاد ایران جدا از توانمندیهای داخلی، احتیاج مبرمی به رابطه با جهان دارد. دیگر چقدر باید شاهد تکرار این تجربه باشیم؟ اقتصاد ایران آسیب پذیر است و بهتر است به واسطه همین ضعف، دایره دوستان خود را در جهان افزایش دهد. همان کاری که چین آن را انجام میدهد و روسیه قبل از جنگ اوکراین آن را انجام میداد.
وقت آن است که راه خروج، به مخالفان مذاکره و توافق نشان داده شود و دولت سیزدهم استراتژی سیاست خارجی خود را تغییر دهد.