پایان ماه عسل با طالبان/اشتباه کردیم احمد مسعود را دلخور کردیم
ماه عسلی که با طالبان شروع کردیم حتما اشتباه بود. اشتباه کردیم که سفارت را به آنها دادیم و دوست قدیمی خودمان، احمد مسعود را دلخور کردیم/قرارداد ۱۳۵۱ به نفع ایران نبود، سد کمال خان با میلگرد و سیمان کارخانه زابل ساخته شد.
به گزارش تازهنیوز، نشست تخصصی «آب هیرمند، سیاست ها، روندها و چشم انداز آینده» به همت انجمن حامی و به دبیری جعفر حقپناه استاد دانشگاه و مسئول میز افغانستان در انجمن علوم سیاسی ایران برگزار شد تا به بررسی سیاستها، روندها و چشمانداز آینده داخلی و منطقهای مربوط به خشکسالیهای بخشهای وسیعی از مناطق شرقی کشور ناشی از قطع آب هیرمند را مورد نقد و بررسی قرار دهد.
به نقل از اقتصاد24، در این نشست با حضور «ابراهیم رحیمپور» معاون پیشین وزیر خارجه، «محمدحسین عمادی» مشاور ارشد سابق برنامه توسعه سازمان ملل در افغانستان، «سیدمحمود حسینی» استاندار اسبق سیستان وبلوچستان، «حسین فرجادامین» و «محمدتقی جهانبخش» کارشناسان مسائل افغانستان و شبه قاره برگزار شد، و میهمانان که از جمله صاحب نظران اجرایی و دانشگاهی این حوزه بودند به ارائه نقطه نظرات خود پرداختند.
اشتباه کردیم که سفارت را به آنها دادیم
ابراهیم رحیمپور، معاون اسبق وزارت امور خارجه در آسیا و اقیانوسیه در این نشست گفت:
قبل از انقلاب سال ۵۱ تا ۵۷ ما تقریبا مشکلی با افغانستان نداشتیم. در دوره حکومت کمونیستها وحمله روسها با وجودی که مخالف اشغال بودیم، ولی درروابط دوجانبه به جز مهاجرین مشکل حادی نداشتیم.
در مجموع ما همیشه در افغانستان و خیلی از کشورها در جهت تامین منافع ملیمان با حاکمیتها و حاکمین سکولار وضعمان در تامین منافع ملی بهتر از حکومتهای مذهبی بوده است. مشکلات ما با افغانستان در دوران مجاهدین که خودمان به آنها کمک کردیم شروع و رقابتهای با پاکستان انرا تشدید نمود که نهایتا منجر به روی کار امدن طالبان شد.
بیشتر بخوانید:
- آینده تنشها میان دو همسایه/ جنگ سرد بین ایران و طالبان کلید خورد
- حمله تحلیلگر لندننشین به وزیر خارجه/ دفاع از طالبان و سفیدسازی آنها!
بعد از مجاهدین، طالبان روی کار آمد و در این دوره مشکلات عدیده ما شروع شد و در نهایت هم به شهادت دیپلماتهای ما در مزارشریف و۱۱ سپتامبر ختم شد. متعاقبا حمله امریکا به افغانستان منجر به سقوط طالبان وروی کار امدن دولتهای مورد حمایت امریکا شد در این مقطع سیاستهای کشورمان منطقی و راهبردی و بنفع ملت افغانستان و منافع ملی کشورمان شد.
این دوره، ۱۸ سال طول کشید و در این مدت هم ما وضعمان خوب بود؛ و با مشکلات عمده ولاعلاجی مواجه نبودیم. بعد از خروج امریکا از افغانستان و روی کار آمدن طالبان، رسانههای رسمی و دولتی برخودی احساسی وغیر راهبردی اتخاذ کردند و از اینکه آمریکاییها از افغانستان رفتند، خیلی خوشحال و با خروج امریکا از ویتنام مقایسه نمودند، اما نتیجه چه شد؟ آیا رفتن آمریکا و کاشتن طالبان به نفع ما شد؟ دوره مذاکرات صلح افغانستان در دوحه، همزمان با معاونت من در وزارت خارجه بود؛ ما در حذف طالبان در ۲۰۰۱ تلاشگر و در آوردن مجدد طالبان نیز هم نظر بودیم. اینها همه مستند است.
ماه عسلی که با طالبان شروع کردیم حتما اشتباه بود. اشتباه کردیم که سفارت را به آنها دادیم و دوست قدیمی خودمان، احمد مسعود را دلخور کردیم. مسیر ما در دیپلماسی کاملا متفاوت بود. این طور نبود که به همه چیز در کار با طالبان ایراد داشته باشیم، ولی اعتقاد داشتیم ارتباط با طالبان باید غیر علنی میماند. بعد از روی کار آمدن طالبان وزیر محیط زیست طالبان به ایران دعوت کردیم. سفارت را به انها تحویل دادیم و نماینده سفارت را به جشن ۲۲ بهمن نزد رییس جمهور بردیم.
من نمیدانم این تبلیغات آشکار چه سودی داشت؟ نمیدانم چه چیزی گیر ما آمد؟ اگر آب گیر ما میآمد میگفتم احسنت.
یک اجماعی در افغانستان درافکار عمومی وجود دارد و آن این است که در موضوع آب با ایران همکاری نکنیم. بعد از قراردادی هم که در سال ۱۳۵۱ با ایران امضا شد، «موسی شفیق» نخستوزیر وقت افغانستان را ترور کردند. قبل از انقلاب دو قرارداد خیلی خوب منعقد شد؛ یکی قرارداد ۱۹۷۵ عراق و یکی همین قرارداد آب هیرمند که سال ۱۳۵۱ بین ایران و افغاستان امضا شد.
ما به دلایل مسائل اسلامی و انسانی، ۷ تا ۸ میلیون پناهجو را در کشورمان قبول کردیم؛ امروز میگویند این جمعیت خطرناک است، چون جمعیت اینها دارد تکثیر میشود در حالی که نرخ رشد جمعیت ما پایین آمده است اشکال ما در رابطه با افغانستان و برخی کشورها و ملل این است که فکر میکنیم مثل «تو نیکی میکن و در دجله انداز» در سیاست کار میکند. چرا باید ۷ – ۸ میلیون افغانی را بیاوریم و برای تربیت و تجهیز اینها برای خود افغانستان کاری نکنیم وبرای کمک انسانی به افغانستان از آنها استفاده نکنیم؟ نه اینکه انتظار داشته باشیم هرج و مرج ایجاد کنیم، بلکه برای اینکه نشان دهیم توان این را داریم باید اهرم سازی کنیم و از ظرفیتهای موجود برای داخل افغانستان استفاده کنیم و این در شرایطی است که ما در انتخاب و اتخاذ راهبردها خطا کردیم.
معاون پیشین وزیر خارجه در امور آسیا و اقیانوسیه میگوید:اشرف غنی چند بار به آقای روحانی پیغام داد و در حاشیه نشستها به آقای ظریف گفت که چرا با طالبان بدون اجازه ما کار میکنید؟ چرا بدون اجازه ما با اینها ملاقات میکنید؟ دو سال حرف از آب در قبال نفت نبود و مساله «آب در برابر امنیت» را مطرح کرد؛ وقتی جوابی از طرف ما نشنید، آن سخنرانی را انجام داد و حرف از «آب در برابر نفت» زد.
در مورد اتباع افغان در ایران هم من معتقدم ما باید روی تربیت و کمک به آنها برای فعالیت در داخل افغانستان و وطنشان برنامه ریزی کنیم. راهبرد ما نباید به سمت اسکان دائمی آنها باشد.
در مورد بندر چابهار هم معتقدم این پروژه برای ما چیزی نداشت. هندیها ۸۰ میلیون دلار پول آوردند و در مقابل میخواهند کل بندر را مدیریت کنند، ما در پروژه چابهار موجب رنجش پاکستان شدیم و در مورد افغانستان هم داریم مفت و مجانی جادههای چابهار را به کامیونهای افغانستان میدهیم و این سیاست سیاست غلطی بود. متاسفانه بخش تجاری ما صرفا در جهت منافع شخصی کار میکنند و منافع ومصالح ملی را کمتر مورد توجه قرار میدهد و به نوعی مغفول واقع شده است. ما در سیاستهای آبی باید بر روی ظرفیتها و تواناییهای داخلی متمرکز شویم و نباید به گونهای عمل کنیم که نشاندهنده احتیاج به افغانستان باشد.
فقط تا مرداد ماه آب در چاه نیمههای سیستان وجود دارد
سیدمحمود حسینی استاندار پیشین سیستان و بلوچستان در این نشست گفت:
از سال ۷۶ تا ۸۱ استاندار سیستان و بلوچستان بودم. چهار سال از دوران طالبان ببین سالهای ۷۵ تا ۸۰ با طالبان همسایه بودیم. مذاکراتی هم با اینها داشتیم و به دنبال زدن یک پل روی رودخانه پریان بودیم. ملا عمر هم با این طرح موافقت کرد، اما پاکستانیها فهمیدند و توافق را ملغی کردند. وقتی کرزای روی کار آمد، کلنگ این پل زده شد.
در مورد مساله هیرمند باید بدانید فقط تا مرداد ماه آب در چاه نیمههای سیستان وجود دارد. باید حتما ستاد بحران تشکیل شود و راههای انتقال آب شرب به زابل بررسی شود. افغانها هیچ کدام قرارداد ۱۳۵۱ را منکر نشده اند، اما میگویند آب نیست. ملاک “ایستگاه آبسنجی دهراوود” است. چهار رژیم بر این آب سنجی استوار است؛ یکی پرآبی، یکی نرمال، یکی کمآبی و دیگری خشکسالی مهلک. اگر پرآبی و نرمال باشد، باید ۸۲۰ میلیون متر مکعب آب به ایران بدهند. این مقدار کم هم نیست. اگر نقیصهای در این قرارداد باشد، عدم توجه به بقیه رودخانهها و هامون است.
انصافا ایران برای دستیابی به قرارداد هیرمند خیلی تلاش کرده است. «محمود فروغی» پسر ذکاءالملک سفیر وقت ایران در افغانستان بود. این توافق مخالف زیاد داشته و فروغی تلاش زیادی کرد مخالفان را قانع کند. افکار عمومی منطقه سیستان فکر میکردند این قرارداد به ضرر ایران است؛ اما اگر همین قرارداد هم بسته نشده بود، امروز دست ما کاملا خالی بود.
از سوی دیگر در این بحران، خطر تقویت شکاف بین بلوچها و جمهوری اسلامی را باید در نظر گرفت. امروز یک بنبست کاملی ایجاد شده که اگر طالبان بتواند مساله را قومی و مذهبی کنند، خطر زیادی ایران را تهدید میکند. امروز بلوچها و پشتونها به یک نوع اتحادی رسیدهاند.
طالبان میگفت ما عوض شدیم، ولی طالبان، طالبان است
رسول اسلامی مدیرکل سابق غرب آسیای وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران گفت:
دولت اشرف غنی بدون اجازه آمریکا هیچ کاری نمیکرد. اشرف غنی هم در موضوع آب میگفت نفت در قبال آب؛ یعنی اعتقادی به قرارداد ۱۳۵۱ نداشت. طالبان هم همین طور است. اخیرا هیاتی از افغانستان قرار بود به ایران بیاید، قبل از سفر به ما گفتند میآییم، ولی صحبت از آب نکنید.
من ملاقاتی در مسکو با آقای «استانک زی» معاون وزیر خارجه طالبان که آن زمان مسئول دفتر سیاسی طالبان در دوحه بود داشتم. در این ملاقات ماجرای مزار شریف و شهادت دیپلماتها را مطرح کردم، ایشان گفتند «ما فرق کردهایم و میخواهیم رابطه خوبی با ایران داشته باشیم. این پیام ما را به مقامات ایران برسانید». بعدها استانک زی با عراقچی در ایران دیدار کرد و همین حرفها را تکرار کرد. اما طالبان، طالبان است و عوض نشده است.
طالبان الان از آمریکا پول نقد میگیرد؛ آمریکا توافقی با طالبان در قطر کرده که هیچ کس از مفاد آن خبر ندارد، اما قطعا بدانید آمریکا همینطوری افغانستان را رها نکرده و برود. وقتی پول میدهد یعنی خواستههایی از طالبان دارد؛ یکی از این خواستهها هم این است که ایران را در مساله آب و مسائل مرزی درگیر کند.
طالبانی که میگفت دیگر طالبان قدیم نیست، امروز اینطور گستاخانه حرف میزند؛ این نشان میدهد پشتش به جایی گرم است. درگیری ما با طالبان خواسته بعضی کشورها از جمله آمریکاست. باید ببینیم آیا درگیری ما با طالبان که آمریکا حامی اوست به مصلحت هست یا نه؟ موضوع بسیار مهمی که باید در مراجع ذیصلاح داخلی مورد بررسی دقیق قرار گرفته و تصمیم لازم اتخاذ شود.
طالبان آرزو دارد برای به دست آوردن مشروعیت وارد جنگ شود
مقوله آب هیرمند پدیده سه وجهی و بسیار پیچیده است و میبایست با دقت و صبر سیاسی همراه با بصیرت فنی پیگیری گردد.
“محمدحسین عمادی” مشاور ارشد سابق برنامه توسعه سازمان ملل در افغانستان نشست «آب هیرمند: سیاستها، روندها و چشمانداز آینده» گفت: موضوع بسیار پیچیده و حساس است. ماهیت مساله ژئوهیدروپولیتیکال است و سه بعد مختلف دارد که باید به هر سه منظر (سیاسی، آبی و منطقه ای) نگریست. اولین حساسیت این مقوله سیاسی است.
۱-شرایط سیاسی منطقه بسیار پیچیده است. قرارداد ۱۳۵۱ از منظر حقوقی بسیار فنی و دقیق تهیه شده و ایرادات محدودی دارد. زمان عقد قرارداد از نظر تاریخی-سیاسی ایران در اوج قدرت بود و از نظر بسیاری افغانها این قرارداد از موضع قدرت و زور به آنها تحمیل شده و از همان ابتدا تا کنون و آینده نیز با همین وجه نظر با همین نگرش به قرارداد مینگرند. این توافق دقیقا زمانی امضا شد که ایران عقاب اوپک و ژاندارم اقیانوس هند بود. در خاطرات سفیر ایران (محمود فروغی) هم ببینید این مساله را تایید میکند. با تحولات سیاسی در نیم قرن اخیر و تفوق هیدرولوژیک سرزمینی افغانستان همیشه اجرای این قرارداد با مشکل روبروخواهد بود.
۲- از نظر منطقهای نیز رودخانه چه در ایران وچه در افغانستان در یک منطقه توسعه نیافته و فقیر و شکننده از نظر اجتماعی-اقتصادی و قومی ومذهبی قرار دارد. در ایران عدهای به اشتباه رمز توسعه نیافتگی سیستان و بلوچستان را صرفآ آب هیرمند میدانند که استباه است. در حال حاضر هر دو رژیم در دو سمت مرز، رژیمهای ایدئولوژیک و مذهبی هستند، مضاف براینکه طرف مقابل ما یک حکومت غیر مشروع و غاصب است که در فضای بینالملل هم به رسمیت شناخته نشده است؛ لذا طالبان آرزویش این است که برای به دست آوردن مشروعیت، وارد درگیری و جنگ شود. دفاع از مرز و کلیت افغانستان برای آنها که تاکنون به رسمیت شناخته نشده اند، با یک شروع جنگ حاصل میشود؛ بنابراین این مساله حساس و پیچیده است.
سیاستگذاری و آیندهپژوهی در آب مهم است
۳- از نظر هیدرولوژیک هم طبیعت رودخانه هیرمند بسیار پیچیده و وحشی است. هم سیلابی است و هم غیر قابل پیش بینی است و قرارداد بسیار فنی و پیچیده تنظیم شده است.
گفتگو بر سر آب هیرمند را نباید به بازی سیاسی و طنابکشی و بازی برد-باخت با طالبان تبدیل کرد. نباید برخورد را حیثیتی و آبرویی تبدیل کرد. اگر آب هیرمند را به ما بدهند ما بردیم و اگر ندهند ما باختیم. طالبان را نباید وارد بازی غیرت پشتون و غیرت و مذهبی با طالب کرد. خلاصه آنکه مقوله بسیار پیچیده و سه وجهی است و باید با کمال درایت با آن برخورد کرد.
سد کمالخان با میلگرد و سیمان ایران ساخت شد
حسین فرجاد امین معاون سابق ستاد افغانستان وزارت امور خارجه گفت:
قرارداد ۱۳۵۱ در زمان خودش اصلا به نفع ما نبود. ایران تحت فشار آمریکا و اجبار زیر بار این قرارداد رفت. یکی از کارهای محمود فروغی سفیر وقت ایران در کابل این بود که به افغانها پول بدهد تا این قرارداد امضا شود، چون گروههای کمونیست بسیار فعال بودند و انقلاب دهقانها در وضعیتی بود که آمریکا نگران بود اتحاد شوروی به آبهای گرم اقیانوس هند نزدیکتر شود و این آب برای دهقانهای افغانستان اهمیت داشت. برای همین بود که بعد از روی کار آمدن نظام جدید در افغانستان وزارت نیرو موافق ادامه قرار داد نبود وزارت خارجه اعتقاد داشت تا هنگامی که قرار داد بهتری امضا نشود بهتر است که این قرار داد را ادامه بدهیم و لذا یک سال مذاکره بین وزارت خارجه و وزارت نیرو بر سر مقبولیت یا عدم مقبولیت قرارداد ۱۳۵۱ بود و در نهایت نظر وزارت خارجه مورد تایید قرار گرفت. ا
ز همان اولین جلسات کمیساریای آب هیرمند، کمیسار هیرمند طرف افغان بر این موضوع تاکید داشت که همانند گذشته رودخانه هیرمند آب ندارد و ما دیگر همانند سنوات گذشته ذخیره برف نداریم و نمیتوانیم طبق معاهده آب به شما بدهیم و لذا در هر جلسه کمیساران روی این موضوع که آیا سال آبی نرمال است یا غیر نرمال دو طرف اختلاف داشتند. طرف ایرانی تقاضای بازدید از دهراوود را داشت و طرف افغان نبود امنیت را مانع از بازدید اعلام میکرد جالب است که در آن دوران طالبان عامل ناامنی برای بازدید از دهراوود معرفی میشد. افغانها بدون مدرک مدعی بودنده جمهوری اسلامی ایران در سی چهل سال گذشته بیش از سهمش آب برداشت کرده است. این ادعا بر اساس آمار ورودی ایستگاه آب سنجی دهراوود مطرح میشد، جالب اینجاست که در حالی که نظام افغانستان در همه این سالها فروپاشیده بود، «ایستگاه آبسنجی دهراوود» همیشه فعال بوده و هر روز «دبی» آب را بررسی و ثبت میکردند. به عبارتی افغانها آب انتقال یافته به هامونها را نیز به حساب ما گذاشته بودند.
بر اساس همین ادعای واهی امروز افغانها مطرح میکنند که باید اول صورتحساب آبهای اضافی را که این سالها برداشت کرده ایم را پرداخت کنیم. ما از روز اول بر اساس همین ادعاهای بی اساس و بهانه تراشیدن برای آب ندادن به مسؤلین گفتیم اگر افغانها کنترلشان را بر آب عملیاتی کنند، به ما آب نمیدهند و باید بروید دنبال منابع جایگزین، چون این آب پایدار نیست و نباید روی آن سرمایهگذاری کنید. در هیچ مقطعی مسئولان درک واقعی از ادامه وضع نداشتند، با ادامه این وضع، افغانها این قرارداد را هم پاره میکنند. اینها میگویند شما نفت دارید ما آب داریم. در همه این سالها جهاد کشاورزی میبایست نوع کشت در سیستان را تغییر میداد و یا الگوهای کشت جایگزین برای مقابله با کم آبی معرفی میکرد و این سرمایه گذاریهای گسترده که در این سالها انجام شد نمیبایست انجام میشد.
ما به نمایندگان استان گفتیم بروید دنبال سرمایهگذاری روی طرحهای صنعتی و مسیرهای ترانزیتی و مولد سازی تردد اتباع خارجی و وسایط نقلیه عبوری، همانگونه که در دنیا در مسیرهای ترانزینی علاوه بر پولی که باید بر اساس کیلومتر شمار مسیر ترانزیتی پرداخت کنند هزینههای دیگری نیز از رانندگان بابت ارایه خدمات دریافت میشود و رونق مسیرهای ترانزیتی از این طریق عملیاتی میشود. مثل خدمات بهداشتی و تعمییر و سرویس کامیونها و محلهای استراحت، در حالی که در حال حاضر کامیونهای افغانی در مسیر ترانزیت بدون پرداخت یک ریال هزینه تردد میکنند در سایه کامیون خودشان استراحت میکنند و در کنار جاده قضای حاجت میکنند و نه پول حمام میدهند و نه پول استفاده از سرویس بهداشتی و در سایه کامیون خودشان چراغ پیک نیک را روشن میکنند و املت خودشان را میخورد و ریالی پول در رستورانها خرج نمیکنند و دست آخر هم با باک پر از گازوئیل خاک کشور را ترک میکند. در حالی که سازمان راهداری میتواند این روند را نظاممند کند و آنها را مجبور کند در جای خاصی استراحت کنند خدمات بگیرند و پول پرداخت کنند و این میشود زمینه کار برای مردم استان.
نکته جالب این است که ما هیچ اقدام بازدارندهای برای توقف ساخت سد کمال خان با این مشخصات نکردیم و حتی اقدامات عجیبی هم انجام دادیم که با منافع ملی ما در تضاد بود. اگر ما مثل پاکستان عمل کرده بودیم سد ساخته نمیشد. افغانستان طرحی داشت در ولایت ننگرهار که کانال گمبیری را بر روی رود کابل احداث کنند و شرکت «طوس آب» مشهد برنده مزایده شد. شرکت طوس آب و پرسنل آن تهدید شدند که در این پروژه مشارکت نکنید و شرکت طوس آب گوش نکرد. وقتی در ۲۸ اسفند ۱۳۹۰ مهندس آشوری سرپرست کارگاه را ترور کردند ما پروژه را جمع کردیم و انصراف دادیم و از پروژه خارج شدیم. اینها حتی دکتر ناکامورا ژاپنی را که برای استفاده بهینه از آب در شرق افغانستان و استان ننگرهار فعالیت میکرد را ترور کردند. متاسفانه یک نوع نگاه خوش بینانه در میان مسؤلین ما وجود داشت که در کمال خوش خیالی میگفتند «نگران نباشید ما با افغانها برادریم و آنها به ما آب میدهند.» حتی وقتی مقامات ایرانی نزد کرزی، رئیس جمهور وقت افغانستان میرفتند و موضوع آب را مطرح میکردند ایشان به صراحت گفت: «آب که چیزی نیست، از ما جان بخواهید.» حتی وقتی پیش اسماعیل خان میرفتند او هم میگفت: «آب که اصلا موضوع انسانی است و ارزش این را ندارد که ما با شما دعوا داشته باشیم» و همه اینها در زمانی بود که دولتهای سکولار در افغانستان بر سر کار بودند.
جالب است عبدالله عبدالله که همواره مورد حمایت ما بود در ظرفیت رییس اجرایی افغانستان به تهران آمد و جلسهای با خانم ابتکار داشت. خانم ابتکار نیم ساعت برای ایشان توضیحات مبسوطی در مورد خطر بی آبی هیرمند و تاثیر آن بر محیط زیست هامون ارایه کرد، اما در نهایت عبدالله گفت ما آبی که به شما بدهیم و شما بریزید در هامونها و آفتاب بزند و خشک شود، نداریم” الان هم هر گونه امید بستن به طالبان برای اینکه آب به ما بدهد، امید واهی است. وقتی شما برای افغانها راه ترانزیتی درست کردید و اینها را به صادرات محصولات کشاورزیشان امیدوار کردید دیگر نباید انتظاری داشته باشید که آب به ما بدهند، وگرنه افغانستان محصور در خشکی چرا باید امیدوار میشد به صدور محصولات کشاورزی. ما در چابهار به اینها زمین دادیم و هندیها سرمایهگذاری کردند و موجب سؤتفاهم در روابط ما با پاکستان شدند، آخرش چه فایدهای برای ما داشت؟ امتیاز استفاده از چابهار در مقابل آب محیط زیست هامون و قرارداد استفاده از آب هریرود میبایست اعطا میشد.
ما در این سالها خیلی با افغانها مماشات کردیم. در سال ۱۳۸۸ آقای کرزی برای انتخاب مجدد به شدت به حمایت ایران نیاز داشت. ما میتوانستیم از این نیاز او برای تعییت تکلیف رژیم حقوقی هریرود استفاده کنیم با همین هدف نامه مشترکی از سوی روسای جمهور ایران و ترکمنستان به کرزی نوشته شد و از ایشان دعوت کردند که یک مبنای حقوقی قابل قبول برای سه کشور در مورد استفاده از آب هریرود وضع کنیم. ما در اداره حقوقی وزارت خارجه متنی را برای این تفاهم اولیه آماده کردیم، ولی آقای احمدی نژاد ملاحظه آقای کرزی را کردند وگفتند اگر کرزی چنین بیانیهای را امضا کند ممکن است رای نیاورد این کار را بگذارید برای بعد. اما وقتی کرزی انتخاب شد موقعی که طرح قرارداد همکاری بلند مدت را با افغانستان را به ایشان پیشنهاد کردیم گفت بخش مربوط به آب را با دولت بعدی امضا کنید بقیه اش را من امضا میکنم. خوب اگر ما قبل از کمک به ایشان کارمان را محکم کرده بودیم او نمیتوانست از زیر بار تبعات آن فرار کند. به نظر من الان هم دیر نشده است و ابزارهای کارآمدی برای اجبار افغانها به اجرای معاهده در اختیار داریم به شرطی که ملاحظات گذشته کنار گذاشته شود.
اگر سدهای هریرود ساخته شود آب مشهد قطع میشود
جهانبخش، کارشناس مسائل افغانستان و شبه قاره گفت:
مناسبات آبی ما با افغانستان به قبل و بعد از سد کمال خان تقسیم میشود و لزوما با سکولار و کمونیست بودن حاکمان افغانستان ارتباطی ندارد.
افغانها سند مدیریت منابع آب را به کمک مشاوران خارجی تهیه کردند و این سند در دوره وزارت اسماعیل خان بر وزارتخانه آب و انرژی امضاء و برای اجرایی شدن ابلاغ گردید. سد کمال خان و سایر تاسیسات برآیند آن سند است؛ بنابراین در این فقره هم تفاوتی میان مقامات افغان نیست.
ما هیچ جایگزینی برای آب سیستان نداریم. طبیعت و محیط زیست سیستان وابسته به آب هیرمند است و حتی اگر بخواهیم نمیتوانیم از آب حوضه آبریز هیرمند بگذریم. خشک شدن هامونها زندگی کردن در شرق ایران، غرب و جنوب افغانستان و شمال پاکستان را با دشواری جدی مواجه خواهد ساخت.
همچنین آب شرب مشهد وابستگی زیادی به آب سد دوستی دارد که توسط هریرود تامین میشود. جریان سدسازی روی هریرود نیز برای ما مشکلاتی ایجاد خواهد کرد. نباید اجازه داد که تامین آب مشهد با مشکل مواجه شود. در این راستا باید هم از منابع داخلی به درستی استفاده کرد و هم اقداماتی در تعامل با افغانستان اتخاذ کرد.
مسئله دیگر، رویکرد حاکمان جدید در زمینه احداث انهار است. در دوره قبل سدسازی به طور جدی دنبال میشد و پس از روی کار آمدن طالبان نهرکشی مورد توجه قرار گرفته است. این رویکرد میتواند حقابه ما از رود هیرمند را تحت تاثیر قرار دهد و این مشخصا خلاف معاهده ۱۳۵۱ است.
باید برای این مسائل راه حلهای عینی و عملیاتی تدبیر کنیم و همه امکانات داخلی و ظرفیتهای دیپلماسی را برای ممانعت از بروز مشکلات در آینده بسیج کنیم. اگر امروز غفلت کنیم در آینده حتما پشیمان خواهیم شد.