ما را تحقیر نکنید،آقای تامین اجتماعی!
فضایی که در رسانه ها به خبر رسانی درباره احقاق حق بازنشستگان مشاغل سخت و زیان آور اختصاص یافت را اگر ارزش گذاری ریالی کنیم خیلی بیشتر خواهد شد از آنچه در فیش ها آمده است! انگار فقط این بهانه ای بود تا آقایان رسانه نشین بشوند و به طرح خویش بپردازند تا فردا اگر کسی آنان را در خیابان دید بشناسد و به دیگران هم نشان دهد.
به گزارش تازهنیوز و به نقل از انصافنیوز، غلامرضا بنی اسدی، روزنامهنگار در یادداشتی نوشت:
فضایی که در رسانه ها به خبر رسانی درباره احقاق حق بازنشستگان مشاغل سخت و زیان آور اختصاص یافت را اگر ارزش گذاری ریالی کنیم خیلی بیشتر خواهد شد از آنچه در فیش ها آمده است! انگار فقط این بهانه ای بود تا آقایان رسانه نشین بشوند و به طرح خویش بپردازند تا فردا اگر کسی آنان را در خیابان دید بشناسد و به دیگران هم نشان دهد.
“سلبریتی سازی” شد این چند ماه که از ماجرای همسان سازی به متناسب سازی کاهش یافته گذشت. فلان وزیر و فلان مدیر و فلان عضو کانون و… به کرات آمدند و گفتند و نوشته شد و تصویر گذاشته شد و فیلم شد و به تماشا آمد اماو… نتیجه ای که امروز- دیروز- اعلام شد به ازای بیست و چند سال کار سخت و زیان آور، دو سال و چند ماه اضافه شد و به ازای هر سال چیزی در حد ۱۰ هزار تومان! تازه معلوم هم نیست که برای یک ماه است یا همه معوقات چند ماهه! تعجب نفرمائید لطفا! ضرب المثلِ “کوه، موش زایید” را انگار دقیقا برای این جا نوشته اند. کوهِ وعده ها و هیاهوهایی که در بوق و کرنا شد، کمتر از موش نتیجه داد برای ۴۰۰ هزار بازنشسته مشاغلِ سخت و زیان آور! تقریبا هیچ هم زیاد است برای این جا! چون با هزینه ای که به لحاظ روحی تراشیدند و آسیبی که به روان جامعه بازنشستگان وارد کردند، قطعا ذمه شان زیر دین بسیاری رفت و مهم تر از ما و ایشان، اعتماد عمومی است که قربانی عملکرد آقایان می شود.
بازنشسته، نانِ سپرده خود را می خورد. گدا نیست که برق اسکناس در چشمش بنشیند و به تعظیم برخیزد. روزه می گیرد و عزت نفس خود را پاسبانی می کند. روی هر زمینی، سجاده پهن نمی کند برای نماز و با هر آبی وضو نمی گیرد. چه خیال کرده اند متولیان امر که چنین به حرمت گونه های سرخ شده با سیلی، بی احترامی می کنند. این چندرغاز هم ارزانی خودتان. ما با گرسنگی، سرفرازتریم تا محاسباتی از این دست. اصلا سفره خالی مان را به کاسه بشقابی می دهیم ببرد و به امید این قبیل سلبریتی ها نمی مانیم که حق ما را بدهند. بالاخره این حق را جایی باز خواهند داد که دست شان از قلم و امضا و دستور، خالی باشد. این دنیای فانی نشد، دنیای باقی که هست و ابدیتی که پیش روی ماست. دیر و دور هم نیست و سوخت و سوز هم ندارد.
خیلی از ماها اگر از بحث ریالی ماجرا بگذریم قطعا از بازی با روان جامعه و اعتماد و امید مردم، نخواهیم گذشت. بازنشستگان همان طور که به لحاظ سنی به کوچ نزدیک ترند. دست های لرزانشان هم برای دعا به آسمان اجابت نزدیک تر است. بعد این ما و کارزار دعا. ما و متولیان و خدایی که احم الحاکمین و اعدل العادلین است، همین!