درگیری خونین بر سر عشق و عاشقی در تبریز! +عکس
در یک درگیری دسته جمعی در یکی از خیابان های تبریز بر سر عشق و عاشقی، مرد جوانی به قتل رسید.
به گزارش تازهنیوز، رسیدگی به این پرونده از اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۸ شروع شد، زمانی که گزارش درگیری خونین و دسته جمعی در یکی از خیابان های تبریز به پلیس ۱۱۰ گزارش شد که در این درگیری یک نفر به قتل رسیده و چندین تن دیگر از جمله ۲ زن زخمی شده بودند.
به دنبال این گزارش بلافاصله تیمی از ماموران پلیس آگاهی تبریز به همراه بازپرس ویژه قتل این شهر برای بررسی صحنه جنایت و خاتمه دادن به این درگیری خونین در محل حادثه حضور یافتند.
علت درگیری
همه ماجرا از آنجایی آغاز شد که خودروی شخصی زنی ۳۲ ساله به نام ناهید خراب می شود و وی به همراه همسر خود، نادر، برای تعمیر خودرو به نمایندگی مربوطه مراجعه می نمایند اما چون نادر به واسطه شغلش ماه ها از خانه دور بود و به جنوب سفر می کرد، همین موضوع را به متصدی پذیرش نمایندگی که مردی ۳۰ ساله به نام احسان بود بازگو می کند و می گوید: من اکثرا تا ۳ ماه منزل نمی آیم و جنوب هستم، وقتی هم می آیم نهایت تا یک هفته می مانم و دوباره سرکار برمی گردم؛
بنابراین لطفاً شماره تماس خود را به همسرم بدهید تا هروقت خودرواش خراب شد و نیاز به تعمیر داشت، بتواند با شما تماس بگیرد. احسان نیز متقابلاً شماره تماس خود را به ناهید می دهد.
روزها می گذرد و خودروی ناهید دوباره خراب شده و در یکی از خیابان های تبریز از کار می ایستد، ناهید هم با احسان تماس می گیرد و از وی برای تعمیر ماشینش یاری می طلبد؛ احسان سریع خود را به آدرسی که ناهید اعلام کرده بود می رساند و از اینجا دوستی و رابطه ناهید و احسان در غیاب نادر شروع می شود.
همین دوستی پای احسان را به خانه ناهید نیز باز می کند، اما از آنجایی که در همسایگی ناهید دو برادر، نیما و عطا، نیز زندگی می کردند و شاهد غیاب شوهر ناهید و نیز رفت و آمدهای مشکوک و گاه و بیگاه احسان به منزل آنان بودند، روزی وقتی ناهید را مقابل در منزلش می بینند از وی می خواهند طرح دوستی را با آنان نیز همچون احسان بریزد.
اما ناهید قبول نمی کند و به آنان فحش و ناسزا می گوید و با احسان تماس گرفته و از مزاحمت های نیما و عطا برای وی می گوید.
احسان نیز عصبانی شده و می گوید الان خودم را می رسانم.
احسان به همراه خانواده خود، مادر و پدر و خواهرش سریع خودشان را می رسانند و از این طرف هم نیما و عطا با دایی خود، فرهمند تماس گرفته و از وی کمک می خواهند.
احسان وقتی سر می رسد از ناهید می خواهد دختر ۴ ساله اش را بردارد و به منزل پدرش برود.
آنان می روند و احسان و خانواده وی و نیز نیما و عطا به همراه دایی خود به جلوی مسجدی می روند تا به قول خودشان این نزاع دسته جمعی در کوچه و بین زن و بچه نباشد.
اما در این درگیری که منجر به زخمی شدن همه افراد حاضر در نزاع می شود، دایی نیما به قتل می رسد.
اما این قتل چگونه اتفاق افتاده است در طی تحقیقات میدانی پلیس از محل حادثه روشن شد که در این تحقیقات سوپرمارکت محل که درگیری مقابل مغازه وی اتفاق افتاده بود رو به پلیس گفت: وسط دعوا به یکباره دیدم یکی از وسط جمعیت بیرون آمد و نوشابه شیشه ای را از مغازه برداشت و رفت. شیشه را شکست و وارد بدن مقتول کرد.
طبق تحقیقات بازپرس پرونده، مشخص شد آن کسی که مرتکب قتل شده بود محمود، پدر احسان بود و طبق اعلام پزشکی قانونی نیز علت فوت خونریزی داخلی در اثر شی برنده و تیز اعلام کرده است.
گزارش رکنا حاکی است، پرونده این متهمان بعد از صدور کیفر خواست از شعبه ویژه قتل دادسرای عمومی و انقلاب تبریز برای صدور رای به شعبه اول دادگاه کیفری یک استان ارسال شد و قضات دادگاه با توجه به محتویات پرونده و نیز درخواست قصاص از سوی اولیای دم مقتول، رای به قصاص نفس محمود دادند و بقیه افراد را به اتهام شرکت در نزاع دسته جمعی منجر به قتل به ۲ سال حبس محکوم کردند.
که این رای بعد از دوبار فرجام خواهی در دیوان عال کشور نیز مهر تایید خورده است.