اعترافات قاتل ۶۲ ساله؛ روانگردان مصرف کردم، مردی را با ۱۴ ضربه چاقو کشتم
قاتلی که بعد از ۱۰ ماه فرار دستگیر شده است، میگوید تحت تاثیر روانگردان دست به جنایت زد.
به گزارش تازهنیوز، مردی که متهم است در جریان نزاع مرتکب قتل شده، مدعی است هنگام حادثه قرص روانگردان مصرف کرده بود.
به نقل از جوان، پنجم اسفندماه سال گذشته قاضی مهدی براعه، بازپرس جنایی از حادثه قتل در جنوب تهران باخبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل حاضر شد. بررسیها نشان داد مقتول در جریان نزاع با ۱۴ ضربه چاقو هدف قرار گرفته و جانش را از دست داده است. یکی از شاهدان به پلیس گفت: در حال عبور بودم که دیدم سه نفر با هم درگیر شدهاند. آنها با چاقو به سمت هم حمله میکردند که به پلیس خبر دادم. همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی، تحقیقات برای بازداشت عامل قتل به جریان افتاد.
مأموران پلیس همزمان با شناسایی متهم متوجه شدند او به خارج از کشور گریخته است. بعد از آن نام متهم در لیست پلیس اینترپل قرار گرفت. درحالیکه بررسیها در جریان بود، مشخص شد متهم به کشور برگشته است که مخفیگاه او در محله جوادیه شناسایی و بازداشت شد.
متهم وقتی برای تحقیق به شعبه سوم دادسرای امور جنایی منتقل شد در شرح حادثه گفت: شب حادثه من برای خرید به سوپرمارکت یکی از دوستانم به نام رضا رفته بودم. یک ماشین سراتوی سفید جلوی در مغازه ایستاد. من و رضا سرنشینان آن را نمیشناختیم. یکی از سرنشینان خودرو سراغ رضا را گرفت. رضا که به آنها مظنون شده بود خودش را معرفی نکرد برای همین آنها رفتند. خودروی سراتو چند باری آمد و رفت. رضا که به آنها مظنون شده بود از من خواست با موتور تعقیبشان کنیم که قبول کردم. وقتی به خودروی سراتو رسیدیم رضا به سراغ آنها رفت. من هم به مغازه جگرکی رفتم. در حال سفارش بودم که صدای درگیری شنیدم. وقتی از مغازه بیرون آمدم، دیدم با چاقو به رضا حمله کردهاند. من هم قرص روانگردان مصرف کرده بودم که با چاقو به سمت آنها رفتم. بدون توجه به اطرافم شروع به ضربه زدن کردم، بهطوریکه نمیدانستم به چه کسی ضربه میزنم؛ که رضا، مرا گرفت و به عقب کشید.
گفتوگو با متهم
*چند سال دارید؟
۶۲ سال.
*به چه دلیلی با مقتول درگیر شدید؟
او با دوستم رضا درگیر شد، من رفتم که آنها را از هم جدا کنم، اما، چون قرص مصرف کرده بودم و حالت طبیعی نداشتم با چاقو به آنها حمله کردم.
*چرا به مقتول حمله کردید؟
او بارها با خواهرم دعوا میکرد و در نیمههای شب شیشههای خانهاش را میشکست و باعث سلب آسایش ما شده بود از همان موقع ما با هم اختلاف داشتیم.
*نقش رضا در قتل چه بود؟
هیچ نقشی در قتل نداشت.
*قصد قتل داشتید؟
نه فقط رفتم آنها را جدا کنم، اما، چون در حالت عادی نبودم، متوجه نشدم دارم با چاقو به مقتول ضربه میزنم.