ایران در وضعیت تنش دائمی/ چرا با حمله نظامی آمریکا به منطقه وضعیت بازارهای ایران بهم ریخت؟
قدرت های جهانی و منطقه ای با یک ایران قدرتمند موافق نیستند و ترجیح می دهند چنین قدرتی در منطقه وجود نداشته باشد.
به گزارش تازهنیوز، در حالی که آمریکا به گروه های مقاومت حمله کرده است قیمت دلار در کشور دچار بی ثباتی شده و افزایش پیدا کرده است اما دراین چندروزه باز به روند کاهشی متمایل شده است.
به همین دلیل در شرایط کنونی وضعیت بازار ارز و اقتصاد کشور با چشم انداز روشنی مواجه نیست. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این موضوع«آرمان ملی» با دکتر بهمن آرمان اقتصاددان گفت وگو کرده است.دکتر آرمان معتقد است:« برخی در داخل کشور به دنبال این هستند که در کشور توسعه اقتصادی صورت نگیرد.این عده با آگاهی یا بدون آگاهی با کشورهای خارجی که موافق قدرتمند شدن ایران نیستند همراه و همگام هستند.به همین دلیل نیز ایران را در دهه های گذشته در وضعیت تنش دائمی قرار داده اند.واقعیت این است که یک کشور قادر نیست برای مدت طولانی فشارهایی را تحمل کند که در شرایط عادی کمتر کشوری می تواند آنها را تحمل کند.بالا رفتن نرخ بیکاری،کوچک تر شدن سفره مردم،افزایش سن ازدواج،افزایش طلاق و اعتیاد از جمله مسائلی هستند که حدی قابل تحمل هستند. ». در ادامه ماحصل این گفت وگو را می خوانید.
- شلیک موشک دیگر جواب نمیدهد/ نتیجه خشمگین کردن آمریکا چیست؟
- پشتپرده ناآرامیهای منطقه/ آمریکا و اسرائیل علیه ایران همدست شدهاند؟
*چرا با حمله نظامی آمریکا به منطقه وضعیت بازار سرمایه با نوسان مواجه شد؟
برای پاسخ به این سوال باید به گذشته و شاید هم به تاریخ ده هزار ساله ایران مراجعه کنیم. اگر به تاریخ ده هزارساله ایران نگاه کنیم متوجه می شویم که در این مدت ایران تنها دوبار به کشورهای دیگر حمله کرده که این حملات نیز به قصد کشورگشایی نبوده است.یک بار در زمان خشایار شاه ایرانیان به یونان حمله کردند که این حمله نیز برای کشور گشایی نبود و مورد دوم نیز در زمان نادر شاه افشار بود که لشکر ایران به هندوستان حمله کرد.این حمله نیز با هدف کشورگشایی صورت نگرفت و بلکه برای دادخواهی از کسانی بود که در حمله محمود افغان به ایران با وی همکاری کرده بودند.این مسأله نشان می دهد ایرانیان روحیه جنگ طلبی ندارند و به دنبال جنگ نبوده و در آینده نیز نخواهند بود. آمریکا یک ابرقدرت است که یک چهارم اقتصاد جهان را در اختیار دارد. از سوی دیگر دارای قوی ترین نیروی نظامی و پیچیده ترین سیستم مالی جهان است. عده ای در ایران گمان می کنند جمهوری خواهان جنگ طلب هستند و در مقابل دموکرات ها صلح طلب هستند.این در حالی است که مرگبارترین جنگی که پس از جنگ جهانی دوم در اروپا اتفاق افتاد در زمان کلینتون به عنوان یک رییس جمهور دموکرات رخ داد.امروز یک واقعیت اجتماعی در ایران این است که مردم ترجیح می دهند که هزینه ها بیشتری صرف رفاه آنها شود.این در حالی است که ایرانیان نسبت به تمامیت ارضی خود حساس هستند و این مسائل در طول تاریخ نشان داده اند.مردم ایران به قیمت به دست آوردن صلح، رفاه اقتصادی و آرامش به دنبال این هستند که به زندگی عادی خود برگردند.
*آیا این واقعیت توسط مسئولان جامعه درک می شود؟
دولت ایران باید این واقعیت های درونی را درک کند.درک کردن این واقعیت نیز بدون شعار دادن و بلکه براساس منافع ملی خواهد بود.به همین دلیل مردم ایران تمایل دارند دولت وارد گفت وگویی بشود که زمینه ساز رفع تحریم ها شود.در شرایط کنونی بسیاری از پروژه ها به دلیل تحریم های بین المللی قابلیت اجرایی پیدا نمی کنند.عدم اجرای این پروژه ها نیز منجر به یک نارضایتی عمومی،بیکاری شده است.این مسائل نشان می دهد توانایی مردم در تحمل سختی های بیشتر محدود است. این در حالی است که برخی عنوان می کنند پذیرش اف ای تی اف برای کشور ضروری نیست و تحریم ها نتوانسته اند اقتصاد ایران را تحت تأثیر قرار بدهند.واقعیت این است که تحریم ها برای هر تراکنش مالی 35 درصد هزینه اضافی به کشور تحمیل کرده است.در چنین شرایطی اگر یک کالا وارد ایران شود که قیمت آن یک یورو باشد ما مجبور هستیم یک یورو و سی و پنج سنت پرداخت کنیم. واقعیت این است که قدرت هایی مانند چین و روسیه که در بازار ایران دارای حضور زیادی دارند و جریان های فاسد مالی که از تحریم ها منتفع می شوند به صورت طبیعی تمایلی به برداشته شدن تحریم ها و بهبود شرایط اقتصادی ایران ندارند.
*چرا این کشورها چنین رویکردی را دنبال می کنند؟
روسیه چه در زمان رژیم پهلوی دوم و چه در زمان جمهوری اسلامی هیچ گاه تمایل نداشته ایران به عنوان یک قدرت بزرگ اقتصادی در مرزهای جنوبی این کشور وجود داشته باشد. علی رغم اظهارنظرهایی که برخلاف این مسأله صورت می گیرد مسأله نفوذ قدرت های خارجی در روابط ایران با کشورهای جهان کاملأ مشهود است.اگر ایران بتواند رابطه خود را با کشورهای اروپایی که به شکل سنتی تأمین کننده تکنولوژی ایران بوده اند را تقویت کند چین نمی تواند در اقتصاد ایران تأثیر زیادی بگذارد.در نتیجه مسأله تنها مختص به ایران نیست و این قدرت های جهانی و منطقه ای هستند که با یک ایران قدرتمند موافق نیستند و ترجیح می دهند چنین قدرتی در منطقه وجود نداشته باشد.ترکیه دیگر کشوری است که دارای چنین رویکردی است. ترکیه دوست ندارد در مرزهای شرقی خود کشوری مانند ایران حضور داشته باشد که دارای ویژگی های ابرقدرتی است. به همین دلیل نیز ترکیه تمایل ندارد ایران رابطه مناسبی با غرب داشته باشد تا به واسطه آنها بتوان سطح تکنولوژی خود را افزایش بدهد.این وضعیت درباره عربستان نیز وجود دارد و این کشور نیز به خوبی به این نکته آگاهی دارد که قدرت اقتصادی به صورت طبیعی با خود قدرت سیاسی به همراه می آورد.به همین دلیل نیز با توسعه اقتصادی ایران موافق نیست.
قدرت های جهانی و منطقه ای با یک ایران قدرتمند موافق نیستند و ترجیح می دهند چنین قدرتی در منطقه وجود نداشته باشد.ترکیه کشوری است که دارای چنین رویکردی است. ترکیه دوست ندارد در مرزهای شرقی خود کشوری مانند ایران حضور داشته باشد که دارای ویژگی های ابرقدرتی است. به همین دلیل نیز ترکیه تمایل ندارد ایران رابطه مناسبی با غرب داشته باشد تا به واسطه آنها بتوان سطح تکنولوژی خود را افزایش بدهد.این وضعیت درباره عربستان نیز وجود دارد و این کشور نیز به خوبی به این نکته آگاهی دارد که قدرت اقتصادی به صورت طبیعی با خود قدرت سیاسی به همراه می آورد.به همین دلیل نیز با توسعه اقتصادی ایران موافق نیست
*در درون ایران نیز گروه هایی وجود دارد که علی رغم شعارهایی که در زمینه توسعه اقتصادی و سیاسی می دهند اما در عمل با ارتباط اقتصادی با کشورهای جهان مخالف هستند.
در درون کشور نیز چنین گروه هایی وجود دارند. برخی در داخل کشور به دنبال این هستند که در کشور توسعه اقتصادی صورت نگیرد.این عده با آگاهی یا بدون آگاهی با کشورهای خارجی که موافق قدرتمند شدن ایران هستند همراه و همگام هستند.به همین دلیل نیز ایران را در دهه های گذشته در وضعیت تنش دائمی قرار داده اند.واقعیت این است که یک کشور قادر نیست برای مدت طولانی فشارهایی را تحمل کند که در شرایط عادی کمتر کشوری می تواند آنها را تحمل کند.بالا رفتن نرخ بیکاری،کوچک تر شدن سفره مردم،افزایش سن ازدواج،افزایش طلاق و اعتیاد از جمله مسائلی هستند که حدی قابل تحمل هستند.به همین دلیل بنده به برخی که این رویکرد را در کشور ترویج می کنند هشدار می دهم که کاسه صبر مردم نیز حدی دارد.
*با توجه به تنش های متعدد منطقه ای چه چشم اندازی پیش روی اقتصاد کشور می بینید؟
در حدود سی یا چهل درصد قیمت ارز در ایران جنبه روانی دارد و براساس متغیرهای مختلف کم و زیاد می شود. در نتیجه در کوتاه مدت،میان مدت و بلندمدت همه چیز به این بستگی خواهد داشت که ایران چگونه می تواند سیاست های تنش زا را به سیاست های تنش زدا تغییر وضعیت بدهد.بدون تردید اگر این اتفاق رخ بدهد نرخ ارز در ایران کاهش پیدا خواهد کرد.نکته دیگری که در میان مدت برای ایران اهمیت دارد این است که با در پیش گرفتن سیاست های تنش زدا ما می توانیم تعداد قابل توجهی از پروژه های توسعه ای کشور را در زمینه های مختلف را به نتیجه برسانیم و با ورود سرمایه خارجی و امکان تأمین پروژه های توسعه ای از طریق بازارهای مالی جهان نرخ بیکاری نیز در کشور کاهش پیدا خواهد. همه این مسائل به سیاست های تنش زدایی ایران در آینده و امکان جذب سرمایه گذاری خارجی در کشور بستگی دارد. اگر این اتفاقات رخ بدهد روی زندگی مردم تأثیر مستقیم خواهد داشت. البته بهبود نسبی این وضعیت برای ایران بی هزینه نیز نخواهد بود. نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که همه مشکلات اقتصادی کشور متأثر ار تحریم های بین المللی نیست.شاید چهل درصد مشکلات اقتصادی ایران متأثر از تحریم ها باشد و بقیه آن متأثر از سوءمدیریت،ضعف مدیریت است.اعمال برخی روش ها در اقتصاد که از زمان دولت های نهم و دهم در ایران رایج شد واین وضعیت همچنان هم ادامه دارد و اجازه نمی دهد افراد توانمند تر و نخبه در تصمیم گیری های اقتصادی حضور داشته باشند. ساختن مسکن و آزادراه ها در کشور که متأثر از تحریم ها نیست. مسئولان کشور باید به خوبی به پیامدهای ناگوار مشکلات اقتصادی فکر کنند.در شرایط کنونی بحران های اقتصادی به صورت مستقیم روی افزایش آمار طلاق و خودکشی در کشور تأثیرگذار بوده و میزان طلاق را بیشتر از گذشته کرده است.افزایش طلاق نیز پیامدهای اجتماعی و اقتصادی خاص خود را به همراه آورده است.امروز وقت آن رسیده که عقل و منطق در کشور جایگزین شعار شود.