سخنان رئیسی باعث درگیری میان ایران و طالبان شد؟

ابراهیم رئیسی رئیس جمهوری ایران در سفری که روز ۲۸ اردیبهشت به استان سیستان و بلوچستان داشت به حاکمان افغانستان اخطار داد که حقابه مردم سیستان را هر چه سریع‌تر بدهند. این اظهارات که به گفته برخی تحلیلگران پاس گل اول را به طالبان داد.

به گزارش تازه‌نیوز، رویداد۲۴ نوشت: بیست و هفتمین نشست کمیساران آب هیرمند با حضور نمایندگان دو کشور در تاریخ ۲۵ و ۲۶ بهمن ماه سال جاری در شهر زابل برگزار شده و طرف ایرانی ارائه گزارشی درخصوص دریافت نشدن حق‌آبه کشورمان از رودخانه هیرمند در سال‌های اخیر ارائه کرده است اما طرف افغانی مدعی شده به دلیل «خشکسالی شدید» در آن کشور قادر به دادن حق‌آبه ایران نیستند. ادعایی که کارشناسان فنی ایران با ارائه مستندات علمی و تصاویر ماهواره‌ای آن را رد کرده و خواستار اجرای تعهدات مندرج در معاهده از طرف افغانستان شدند.

متأسفانه این نشست علی‌رغم پافشاری نمایندگان ایران بر اتخاذ تصمیمات لازم جهت رفع موانع و ارائه برنامه زمانبندی رهاسازی آب برای تأمین حق‌آبه، همچون نشست‌های چند سال اخیر به دلیل همراهی نکردن و نبود اراده کافی در طرف مقابل به نتیجه نرسید.

ابراهیم رئیسی رئیس جمهوری ایران در سفری که روز ۲۸ اردیبهشت به استان سیستان و بلوچستان داشت به حاکمان افغانستان اخطار داد که حقابه مردم سیستان را هر چه سریع‌تر بدهند. این اظهارات که به گفته برخی تحلیلگران پاس گل اول را به طالبان داد. طالبان در داخل دچار ضعف و بحران مشروعیت است و در خارج هم هیچ کشوری آن‌ها را به رسمیت نشناخته بنابراین این سخنان فرصتی به آنها داد که ژست قابل توجهی بگیرند!

اتفاقاتی که خرداد ماه در مرز مشترک دو کشور رخ داده، ورق را برگرداند. خیلی از مسئولان ایرانی پیش‌بینی نمی‌کردند و خیلی‌ها قبول نداشتند که طالبان دست به چنین جنایتی بزند، اما این اتفاق افتاده و چند نفر در مرز به شهادت رسیدند. قبل از اظهارات رئیس جمهور ایران در زابل در ۲۸ اردیبهشت امسال، نشستی در مشهد برگزار شده بود و هیاتی از میز ایران در وزارت خارجه طالبان در آن شرکت کردند. به گفته حاضران در این نشست، هیات طالبان بار‌ها تاکید کرده بود که به مفاد قرارداد ۱۳۵۱ پایبند است.

خرداد ماه نشستی به همت انجمن حمایت از زنان وکودکان پناهنده (حامی) به دبیری جعفر حق‌پناه استاد دانشگاه و مسئول میز افغانستان در انجمن علوم سیاسی ایران برگزار شد تا سیاست‌های جمهوری اسلامی در قبال طالبان را مورد نقد و بررسی قرار دهد. به اعتقاد کارشناسان حاضر در این نشست مساله آب با افغانستان ارتباطی به دولت‌ها ندارد و هیچ رژیمی در افغانستان حاضر نیست به ایران آب بدهد.

نشست «آب هیرمند: سیاست‌ها، روند‌ها و چشم‌انداز آینده» با حضور «ابراهیم رحیم‌پور» معاون پیشین وزیر خارجه، دو تن از کارشناسان مسائل سیاسی افغانستان وزارت امور خارجه ایران، «رسول اسلامی» مدیرکل سابق غرب آسیای وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، «حسین فرجاد امین» معاون سابق ستاد افغانستان وزارت امور خارجه، «محمدحسین عمادی» مشاور ارشد سابق برنامه توسعه سازمان ملل در افغانستان و «سیدمحمود حسینی» استاندار اسبق سیستان وبلوچستان برگزار شد. مشروح اظهارات این کارشناسان در توضیح و واکاوی مساله رابطه با طالبان به شرح زیر است.

ابراهیم رحیم‌پور: اشتباه کردیم که احمد مسعود را ناراحت کردیم/ چرا از تیپ فاطمیون در خود افغانستان استفاده نمی‌کنیم؟

ابراهیم رحیم‌پور در این نشست گفت: سال ۵۱ تا ۵۷ ما هیچ مشکلی با افغانستان نداشتیم. در مجموع ما همیشه با کفار و سکولار‌ها وضعمان در تامین منافع ملی خوب بوده است. مشکلات ما با افغانستان در دوران مجاهدین که خودمان به آن‌ها پول می‌دادیم، شروع شد. بعد از مجاهدین، طالبان روی کار آمد و در این دوره مشکلات عدیده ما شروع شد و در نهایت هم به ۱۱ سپتامبر ختم شد. دوره دولت‌های آمریکا، ۱۸ سال طول کشید و در این مدت هم ما وضعمان خوب بود.

کسانی که در ایران رسانه دستشان است از اینکه آمریکایی‌ها از افغانستان رفتند، خیلی خوشحال شدند، اما نتیجه چه شد؟ آیا رفتن آمریکا با نفع ما شد؟ دوره مذاکرات صلح افغانستان در دوحه، همزمان با معاونت من در وزارت خارجه بود؛ من در جریان بودم. ما در حذف طالبان هم دست و در آوردن مجدد طالبان با آمریکایی‌ها هم نظر بودیم. این‌ها همه مستند است.

ماه عسلی که با طالبان شروع کردیم حتما اشتباه بود. اشتباه کردیم که سفارت را به آن‌ها دادیم و دوست قدیمی خودمان، احمد مسعود را دلخور کردیم. مسیر ما در دیپلماسی با میدان کاملا متفاوت بود. این طور نبود که به همه چیز میدان ایراد داشته باشیم، ولی اعتقاد داشتیم ارتباط با طالبان باید غیر علنی می‌ماند. بعد از روی کار آمدن طالبان وزیر محیط زیست طالبان را بردیم پیش خانم خزعلی. من نمی‌دانم این تبلیغات آشکار چه سودی داشت؟ نمیدانم چه چیزی گیر ما آمد؟ اگر آب گیر ما می‌آمد میگفتم احسنت.

یک اجماعی در افغانستان وجود دارد و آن این است که در موضوع آب با ایران همکاری نکنیم. بعد از قراردادی هم که با ایران امضا شد، «موسی شفیق» نخست‌وزیر وقت افغانستان را ترور کردند. قبل از انقلاب دو قراداد خیلی خوب منعقد شد؛ یکی قرارداد ۱۹۷۵ عراق و یکی همین قرارداد آب هیرمند که سال ۱۳۵۱ بین ایران و افغاستان امضا شد.

ما به دلایل مسائل اسلامی و انسانی، ۷ تا ۸ میلیون پناهجو را در کشورمان قبول کردیم؛ امروز می‌گویند این جمعیت خطرناک است، چون جمعیت این‌ها دارد تکثیر می‌شود در حالی که نرخ رشد جمعیت ما پایین آمده است. حالا اشکال ما در رابطه با افغانستان این است که فکر می‌کنیم «تو نیکی می‌کن و در دجله انداز» در سیاست کار می‌کند. چرا باید ۷ – ۸ میلیون افغانی را بیاوریم و این‌ها را برای سوریه هم تجهیز کنیم اما برای خود افغانستان از آن‌ها استفاده نکنیم؟ نه اینکه انتظار داشته باشیم این‌ها آدم‌کشی کنند، بلکه برای اینکه نشان دهیم توان این را داریم. ما در افغانستان اصلا اهرم‌سازی نکردیم و راهبرد ما خطاست.

سیدمحمود حسینی: اتحاد بلوچ و پشتون برای جمهوری اسلامی خطرناک است/ سیستان تا پایان مرداد آب دارد

سیدمحمود حسینی استاندار پیشین سیستان و بلوچستان در این نشست چنین گفت: از سال ۷۶ تا ۸۱ استاندار سیستان و بلوچستان بودم. چهار سال از دوران طالبان ببین سال‌های ۷۵ تا ۸۰ با طالبان همسایه بودیم. مذاکراتی هم با این‌ها داشتیم و به دنبال زدن یک پل روی رودخانه پریان بودیم. ملا عمر هم با این طرح موافقت کرد اما پاکستانی‌ها فهمیدند و توافق را ملغی کردند. وقتی کرزای روی کار آمد، کلنگ این پل زده شد.

در مورد مساله هیرمند باید بدانید فقط تا مرداد ماه آب در چاه نیمه‌های سیستان وجود دارد. باید حتما ستاد بحران تشکیل شود و راه‌های انتقال آب شرب به زابل بررسی شود. افغان‌ها هیچ کدام قرارداد ۱۳۵۱ را منکر نشده اند، اما می‌گویند آب نیست. ملاک «ایستگاه آب‌سنجی دهراوود» است. چهار رژیم بر این آب سنجی استوار است؛ یکی پرآبی، یکی نرمال، یکی کم‌آبی و دیگری خشکسالی مهلک. اگر پرآبی و نرمال باشد، باید ۸۲۰ میلیون متر مکعب آب به ایران بدهند. این مقدار کم هم نیست. اگر نقیصه‌ای در این قرارداد باشد، عدم توجه به بقیه رودخانه‌ها و هامون‌ است.

انصافا ایران برای دستیابی به قرارداد هیرمند خیلی تلاش کرده است. «محمود فروغی» پسر ذکاءالملک سفیر وقت ایران در افغانستان بود. این توافق مخالف زیاد داشته و فروغی تلاش زیادی کرد مخالفان را قانع کند. افکار عمومی منطقه سیستان فکر می‌کردند این قرارداد به ضرر ایران است؛ اما اگر همین قرارداد هم بسته نشده بود، امروز دست ما کاملا خالی بود.

از سوی دیگر در این بحران، خطر تقویت شکاف بین بلوچ‌ها و جمهوری اسلامی را باید در نظر گرفت. امروز یک بن‌بست کاملی ایجاد شده که اگر طالبان بتواند مساله را قومی و مذهبی کنند، خطر زیادی ایران را تهدید می‌کند. امروز بلوچ‌ها و پشتون‌ها به یک نوع اتحادی رسیده‌اند.

رسول اسلامی: طالبان می‌گفت ما عوض شدیم، ولی طالبان، طالبان است/ درگیری ایران و طالبان خواست آمریکاست

«رسول اسلامی» مدیرکل سابق غرب آسیای وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران گفت: دولت اشرف غنی بدون اجازه آمریکا هیچ کاری نمی‌کرد. اشرف غنی هم در موضوع آب می‌گفت نفت در قبال آب؛ یعنی اعتقادی به قرارداد ۱۳۵۱ نداشت. طالبان هم همین طور است. اخیرا هیاتی از افغانستان قرار بود به ایران بیاید، قبل از سفر به ما گفتند می‌آییم، ولی صحبت از آب نکنید.

من ملاقاتی در مسکو با آقای «استانک زی» معاون وزیر خارجه طالبان که آن زمان مسئول دفتر سیاسی طالبان در دوحه بود داشتم. در این ملاقات ماجرای مزار شریف و شهادت دیپلمات‌ها را مطرح کردم، ایشان گفتند «ما فرق کرده‌ایم و می‌خواهیم رابطه خوبی با ایران داشته باشیم. این پیام ما را به مقامات ایران برسانید». بعد‌ها استانک زی با عراقچی در ایران دیدار کرد و همین حرف‌ها را تکرار کرد. اما طالبان، طالبان است و عوض نشده است.

شنیده‌ام که طالبان الان از آمریکا پول نقد می‌گیرد؛ آمریکا توافقی با طالبان در قطر کرده که هیچ کس از مفاد آن خبر ندارد، اما قطعا بدانید آمریکا همینطوری افغانستان را رها نکرده و برود. وقتی پول می‌دهد یعنی خواسته‌هایی از طالبان دارد؛ یکی از این خواسته‌ها هم این است که ایران را در مساله آب و مسائل مرزی درگیر کند.

طالبانی که می‌گفت دیگر طالبان قدیم نیست، امروز اینطور گستاخانه حرف می‌زند؛ این نشان می‌دهد پشتش به جایی گرم است. درگیری ما با طالبان خواسته بعضی کشور‌ها از جمله آمریکاست. باید ببینیم آیا درگیری ما با آمریکا به مصلحت هست یا نه؟

محمدحسین عمادی: امتیازاتی که در قرارداد ۱۳۵۱ گرفتیم را به خواب نمی‌دیدیم/ طالبان آرزو دارد برای به دست آوردن مشروعیت وارد جنگ شود

«محمدحسین عمادی» مشاور ارشد سابق برنامه توسعه سازمان ملل در افغانستان نشست «آب هیرمند: سیاست‌ها، روند‌ها و چشم‌انداز آینده» گفت: موضوع خیلی پیچیده و حساس است. ماهیت مساله ژئوهیدروپولیتیکال است. قرارداد ۱۳۵۱ برای آن زمان بسیار خوب بود. افغان‌ها می‌گویند شفیق یک لکه ننگ در کارنامه‌اش داشت و آن توافق با ایران بود. این توافق یک حقنه به گلوی افغان‌هاست.

این توافق دقیقا زمانی امضا شد که ایران عقاب اوپک بود. در خاطرات فروغی هم ببینید این مساله را تایید می‌کند. من هیچ سفیری را به اندازه آقای فروغی معتمد و معتقد به مملکتش ندیدم. حالا ما کشوری طرف هستیم که فکر می‌کند بازنده توافق است. می‌گویند چندین سکه و تریاک رشوه داده‌اند که این توافق امضا شود. حالا این کشور که فکر می‌کند بازنده قرارداد است قرار است این توافق را اجرا کند.

ما بیشترین امتیاز ممکن را که خوابش را هم نمی‌دیدیم در این قرارداد گرفته‌ایم. این تقاضایی بود که شاه داشت و فکر می‌کرد چون روس‌ها حوزه نفوذشان را زیاد کرده‌اند باید این قرارداد را ببندد. از طرفی در اثر فشار «اسدالله علم» این توافق نهایی شد. یکی از دلایلی که شاه این توافق را پذیرفت، اصرار علم بود. ما به ازای این قرارداد برای افغانستان «هیچ» نبود.

در حال حاضر هر دو رژیم در دو سمت مرز، رژیم‌های مذهبی هستند، مضاف براینکه طرف مقابل ما یک حکومت غاصب است که در فضای بین‌الملل هم به رسمیت شناخته نشده است. طالبان آرزویش این است که برای به دست آوردن مشروعیت، وارد یک جنگ شود. دفاع از مرز و کلیت افغانستان با یک جنگ حاصل می‌شود؛ بنابراین این مساله حساس و پیچیده است.

سیاست‌گذاری و آینده‌پژوهی در آب مهم است. ترکیه ۴۰ سال است روی این سیاست‌ها کار می‌کند تا آب‌ها را کنترل کند. یکی از مقامات ترکیه‌ای فعال در حوزه پژوهش آب به من می‌گفت ما بلایی سر عراقی‌ها بیاوریم که یک بشکه نفت بدهند، نصف بشکه آب بگیرند.

آب هیرمند را نباید به طناب‌کشی و بازی برد-باخت با طالبان تبدیل کرد. نباید اینطور وانمود کرد که اگر آب هیرمند را به ما بدهند ما بردیم و اگر ندهند ما باختیم. طالبان را نباید وارد بازی غیرت پشتون و غیرت طالب کرد؛ آن وقت طالب می‌گویند سرش هم برود به هیچ وجه نباید آب به ایران برسد.

حسین فرجاد امین: قرارداد ۱۳۵۱ به نفع ایران نبود/ سفیر ایران در افتتاحیه بند کمال خان شرکت کرد/ سد کمال خان با سیمان زابل ساخته شد/ احمدی نژاد مانع امضای سند رژیم حقوقی هریرود شد

«حسین فرجاد امین» معاون سابق ستاد افغانستان وزارت امور خارجه گفت: قرارداد ۱۳۵۱ در زمان خودش اصلا به نفع ما نبود. ایران تحت فشار و اجبار زیر بار این قرارداد رفت. یکی از کار‌های فروغی این بود که به افغان‌ها پول بدهد تا این قرارداد امضا شود، چون انقلاب دهقان‌ها در وضعیتی بود که آمریکا نگران بود و این آب برای دهقان‌های افغانستان اهمیت داشت.

سال ۱۳۸۱ در نظام جدید اولین کسی که ساز مخالفت با قرارداد را آغاز کرد، وزارت نیرو بود. وزارت نیرو می‌گفت باید بزنیم زیر این قرارداد، چون به نفع ما نیست و باید بهتر از این‌ها را بگیریم؛ این یعنی عدم درک درست از اینکه در کله افغان‌ها چه می‌گذرد.

دو سال دعوا بین وزارت خارجه و وزارت نیرو بود و در نهایت آقایان حرف وزارت خارجه را گوش دادند که تا توافق جدیدی شکل نگرفته، نباید توافق قبلی را تق و لق کنید. در اولین جلسه کمیساری آب هیرمند، افغان‌ها گفتند آب نیست و ما دیگر برف نداریم و نمی‌توانیم آب به شما بدهیم. افغان‌ها شکایت داشتند از اینکه جمهوری اسلامی ایران در سی چهل سال گذشته چاه نیمه درست کرده و بیش از سهمش برداشت کرده است.

جالب اینجاست که در حالی که نظام افغانستان در همه این سال‌ها فروپاشیده بود، «ایستگاه آب‌سنجی دهراوود» همیشه فعال بوده و هر روز «دبی» آب را بررسی می‌کرده است. یکی از ادعا‌هایی که همین امروز افغان‌ها مطرح کرده‌اند این بوده که باید اول صورت‌حساب آب‌های اضافی را که این سال‌ها برداشت کردید بدهید.

ما از روز اول گفتیم اگر افغان‌ها کنترل‌شان را بر آب عملیاتی کنند، به ما آب نمی‌دهند و باید بروید دنبال منابع جایگزین؛ چون این آب پایدار نیست و نباید روی آن سرمایه‌گذاری کنید. در هیچ مقطعی مسئولان درک واقعی از ادامه وضع نداشتند؛ با ادامه این وضع، افغان‌ها این قرارداد را هم پاره می‌کنند. این‌ها می‌گویند شما نفت دارید ما آب داریم.

آیا در همه این سال‌ها جهاد کشاورزی نوع کشت سیستان را تغییر داد؟ به نماینده‌ها گفتیم بروید دنبال سرمایه‌گذاری روی مسیر‌های ترانزیتی. الان کامیون افغانی که از این مسیر ترانزیتی می‌گذرد هیچ هزینه‌ای نمی‌کند. تازه موقع رفتن کامیونش را هم پر از گازوییل می‌کند و می‌رود.

از همه این‌ها دردآورتر اینکه سفیر وقت ایران در افغانستان در افتتاحیه فاز دوم سد کمال‌خان شرکت کرد. اداره سیاسی وزارت خارجه به ایشان تلکس زد که با اجازه چه کسی به این مراسم رفتید؟ ایشان جواب داد من سفرم را با آقای رحیم‌پور به صورت تلفنی هماهنگ کرده بودم. او گفت که من اطمینان دارم که اشرف غنی می‌خواهد بند کمال خان را تاسیس کند و طبق جدول و قرارداد از این بند کمال خان به ما آب بدهد. وزارت نیرو نقشه‌های بند کمال خان را به ما نشان داد و ما را توجیه کرد که این بند اگر ساخته شود، حتی اگر افغان‌ها بخواهند هم نمی‌توانند آب به ما بدهند. وضعیتی که امروز ما دچار آن هستیم.

زمانی که آقای ظهره‌وند سفیر ایران در افغانستان بود مذاکراتی درباره پل میلک با افغان‌ها کرد و به طرف افغانی گفت چرا می‌خواهید پل بزنید؟ کف همین رودخانه که خالی است؛ آسفالتش کنید! یعنی به افغان‌ها گفت ما اصلا فکر نمی‌کنیم اینجا قرار است آبراه شود.

در همه این سال‌ها گزارش‌های متعددی داریم که سیمان زابل را برده اند که با آن سد بسازند. گفتند ما این سیمان زابل را اصلا درست کردیم که به افغانستان بفروشیم! در جلال آباد، کانال گمبیری را می‌خواستند احداث کنند؛ شرکت «طوس آب» مشهد برنده مزایده شد. ۲۸ اسفند ۱۳۹۰ مهندس آشوری را ترور کردند و ما پروژه را جمع کردیم. یا دکتر ناکامورا ژاپنی را ترور کردند.

گفتیم پاسخ بدهید، گفتند نه افغان‌ها همیشه به ما گفته‌اند که آب می‌دهیم؛ ما هم برادریم و فلان. رفتیم پیش آقای کرزی، ایشان گفت «آه برادر آب که چیزی نیست، از ما جان بخواهید.» بعد رفتیم پیش اسماعیل خان، گفت آب که اصلا موضوع انسانی است و ارزش این را ندارد که با شما دعوا داشته باشیم. اما همین بند کمال خان را سکولار‌ها زدند. اینکه الان می‌گویید با دولت‌های سکولار رابطه بهتری داشتیم، غلط است. حالا طالبان یکم بی‌نزاکت‌تر است.

همین عبدالله عبدالله که ما فشار آوردیم و رئیس اجرایی کردیم، آمد تهران و جلسه‌ای با خانم ابتکار داشت. ابتکار نیم ساعت روضه محیط زیستی خواند، آخرش عبدالله گفت «ما آبی که به شما بدهیم و شما بریزید در هامون‌ها و آفتاب بزند و خشک شود را نداریم.»

الان هم هر گونه امید بستن به طالبان برای اینکه آب به ما بدهد، امید واهی است. وقتی شما برای افغان‌ها راه ترانزیتی درست کردید و این‌ها را به صادرات محصولات کشاورزی‌شان امیدوار کردید دیگر نباید انتظاری داشته باشید، وگرنه افغانستان محصور در خشکی چرا باید امیدوار می‌شد؟ ما در چابهار به این‌ها زمین دادیم و سرمایه‌گذاری را به هندی‌ها دادیم و بین خودمان و پاکستان دعوا درست کردیم؛ آخرش چه فایده‌ای برای ما داشت؟

سال ۱۳۸۸ آقای کرزی برای انتخاب مجدد به شدت به حمایت ایران نیاز داشت. ما در اداره حقوقی وزارت خارجه گفتیم حالا که این قدر به ما محتاج است، پس یک مابه‌ازایی از او بگیریم. یک نامه مشترک بین رئیس جمهور ایران و ترکمنستان به کرزی تنظیم شد و خواستار گفتگو درباره رژیم حقوقی هریرود شدیم. یک یادداشت تفاهم سه‌جانبه هم تنظیم شد که بین ایران، افغانستان و ترکمنستان برای همین رژیم حقوقی هریرود به امضا برسد.

همه کار‌های امضای تفاهم‌نامه انجام شده بود؛ قبل از اینکه کرزی وارد ایران شود به سفارت ایران در کابل گفته بودیم که این یادداشت تفاهم در دستور کار ماست. یک نامه دست‌نویس از آقای فداحسین مالکی سفیر وقت ایران در کابل هست که گفته «دست بردارید از این کار. این چه کاری است؟ اجازه بدهید رئیس جمهور انتخاب شود؛ این که چیزی نیست، من بالاتر از این‌ها را او می‌گیرم.» این اسمش ساده لوحی است.

با همه این احوال منوچهر متکی وزیر وقت خارجه می‌خواست یادداشت تفاهم امضا شود اما آقای احمدی‌نژاد مانع از امضای این سند شد و گفت «اگر این سند را امضا کند مردم به او رای نمی‌دهند.» امروز همین آقای فداحسین مالکی رئیس جمهور را تحریک کرده که این حرف‌ها را بزند. این یعنی ما در هیچ مقطعی از تاریخ منافع‌مان را تشخیص نداده‌ایم. دوستان می‌گویند به موضوع اتباع افغان در ایران دست نزنید، این‌ها بمب ساعتی‌اند. ما میگوییم این سیستانی‌هایی که در اثر کمبود آب بیکار شده‌اند را بیاورید تهران، با این افغان‌هایی که در تهران ساکن هستند جابجا کنید.

هیچ جایگزینی برای آب هیرمند نداریم/ اگر سد‌های هریرود ساخته شود آب مشهد قطع می‌شود

یک کارشناس دیگر در حوزه افغانستان در وزارت امورخارجه گفت: مناسبات آبی ما با افغانستان به قبل و بعد از سد کمال خان تقسیم می‌شود و هیچ ربطی به دولت‌های سکولار و کمونیست ندارد. قبل از کمال خان، نهایت آب را می‌ریختند در نهر لشکری و اگر آب بود بقیه‌اش می‌آمد پایین و به ما می‌رسید. افغان‌ها یک سندی تحت عنوان «توسعه آب» به امضای اسماعیل خان دارند؛ این یعنی بنیان این وضعیت فعلی به امضای همین اسماعیل خانی گذاشته شده که به مشهد پناه آورد.

ما هیچ جایگزینی برای آب سیستان نداریم. محیط زیست سیستان وابسته به آب هیرمند است و ما نمی‌توانیم از آب هیرمند و فراه‌رود بگذریم. ما زمان احداث سد کمال خان تماشا کردیم الان هم نظاره‌گر احداث سد بخش‌آباد و سد‌های روی هریرود هستیم. تیر پلی که روی هریرود زده‌اند عین کمال خان است و فقط آب را از مسیر طبیعی منحرف می‌کند که به ما نرسد.

همه مقامات می‌گویند به قرارداد ۱۳۵۱ پایبندند، اما اینطور نیست. این‌ها نمی‌خواهند به ایران آب بدهند. از وقتی که جمهوریت در افغانستان رفته، همه مهندسان و کارشناسانشان هم رفته‌اند و مانده همین چهار تا بیل به دست و تراکتور. این‌ها الان دارند نهرسازی می‌کنند. اشرف غنی نهضت سدسازی را راه انداخت؛ این‌ها دانش فنی ندارند، اما دارند موازی نهر لشگری، یک نهر بزرگتر می‌سازند. با این کار در آینده مساله آب را از مساله دولت-دولت به دولت-مردم تبدیل می‌کنند.

اگر ما امروز به یک جمع‌بندی درست از ماجرا برسیم، امروز روز خوب ما خواهد بود. اگر ما با این چالش در مشهد روبرو شویم چه خواهد شد؟ اگر آب هریرود قطع شود، ۷۰ درصد آب مشهد قطع خواهد شد.

سیاست نظام، پر کردن ترکیب جمعیتی ایران با مهاجران افغان است

یک کارشناس مسائل سیاسی افغانستان وزارت امور خارجه ایران گفته است: معمولا می‌گویند مشکلات سخت پاسخ‌های راحتی دارند. بعد از سفر رئیس جمهور و وزیر به استان سیستان بلوچستان، در سمینار سفرا با آقای کاظمی قمی دیدار داشتیم. همه انتظار داشتیم در مورد مساله بحث شود و جواب دهند که اصلا چرا این سفر انجام شد. پاسخ کاظمی قمی ساده بود؛ گفت این سیاست مقامات عالی‌رتبه نظام است که نباید با طالبان تقابل داشته باشیم. پس وارد تقابل نشوید. یعنی ما همیشه باید تعامل داشته باشیم. می‌گفتند اگر تقابل مطرح شود باید پاسخی برایش داشته باشید، چون هزینه آن خیلی بیشتر از استفاده‌ای است که ما می‌توانیم داشته باشیم.

در همه این سال‌ها در مساله مهاجران افغانستان چه کار کارشناسی انجام شده است؟ نقش وزارت خارجه در انتهای دستگاه‌هایی است که در رابطه با افغانستان کار می‌کنند. آیا اطلاع دارید که در حال حاضر سیاست نظام این است که بهترین جایگزین برای پر کردن ترکیب جمعیتی ما، همین افغان‌ها هستند؟ سوال ما در اداره کل این است که این تعریف دولت فراگیر، که ما مبدع آن بودیم را چطور باید برای افغان‌ها تبیین کنیم. بقیه مسائل اصلا قابل طرح نیست.

ابراهیم رحیم پور: اشرف غنی می‌گفت چرا بدون اجازه ما با طالبان کار می‌کنید؟ وزارت خارجه ظریف مخالف کار علنی با طالبان بود

«ابراهیم رحیم‌پور» معاون پیشین وزیر خارجه گفته است: سال ۱۳۸۵ در جلسه‌ای با آقای حداد عادل، ایشان از حجاب همسر اردوغان خیلی تعریف کرد. من به حدادعادل گفتم ملاک‌های من فراتر از ملاک‌هایی است که شما مطرح می‌کنید. شما فکر می‌کنید اگر در اروپا کلیسا حاکم بود بهتر بود یا این سکولار‌های موجود؟ در هندوستان حزب مذهبی بی‌جی‌پی بهتر است یا کنگره؟ در افغانستان، طالبان بهتر است یا دولت‌های بعد از حمله آمریکا؟ در ایران هم بازرگان مسلمان بسیار بهتری بود و اعتقاد داشت دین‌دار باید باشید، ولی برای حکومت دینی ملاحظات شدید داشته باشید.

اشرف غنی چند بار به آقای روحانی پیغام داد و در حاشیه نشست‌ها به آقای ظریف گفت که چرا با طالبان بدون اجازه ما کار می‌کنید؟ چرا بدون اجازه ما با این‌ها ملاقات می‌کنید؟ دو سال حرف از آب نزد و مساله «آب در برابر امنیت» را مطرح کرد؛ وقتی جوابی از طرف ما نشنید، آن سخنرانی را انجام داد و حرف از «آب در برابر نفت» زد.

در مورد مساله حضور سفیر سابق ایران در افغانستان در افتتاح سد کمال خان باید بگویم در وزارت خارجه بدون تلکس امکان ندارد کاری انجام شود. در مورد این مساله با سفیر اختلاف نظر داشتم. من می‌گفتم چرا نمی‌روی سد کمال خان را ببینی؟ می‌گفت اجازه نمی‌دهند. من گفتم ما از اهرم‌های خودمان استفاده می‌کنیم، باید بروی ببینی. در جلسات مختلف به سفیر گفتم در قضیه آب، آن‌وری غش نکن. می‌گفت درست می‌شود؛ من می‌گفتم درست نمی‌شود. کمیته آب تشکیل شده بود و معلوم بود که خبری از آب نیست و از این کمیته‌ها برای ما آب در نمی‌آید.

در مورد اتباع افغان در ایران هم من حرفی با مساله اعزام آن‌ها به سوریه ندارم اما می‌گویم اگر میتوانیم این‌ها را برای سوریه تربیت کنیم، چرا برای منافع خودمان در افغانستان از این‌ها استفاده نکنیم؟

در مورد بندر چابهار هم معتقد بودم این پروژه برای ما چیزی نداشت. هندی‌ها ۸۰ میلیون دلار پول آوردند و می‌خواهند کل بندر را مدیریت کنند، آن هم به خاطر تضادی که با پاکستانی‌ها دارند. معتقدم در چابهار موجب رنجش پاکستان شدیم و در مورد افغانستان هم داریم مفت و مجانی چابهار را به کامیون‌های افغانستان می‌دهیم. این سیاست غلطی بود.

در افغانستان اهرم‌سازی نکردیم. طالبان هم همیشه پررو بوده و هست. در دوره ظریف همیشه با کار علنی با طالبان مخالف بودیم. دوستان می‌گفتند آمریکایی‌ها باید از منطقه بروند و ته دلشان هم این بود که طالبان بیاید. خب آخرش هم آوردندشان.

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.