شوهر اولم رهایم کرد و همسر دومم معتاد است
زنی که در دومین ازدواج هم تجربه ناموفقی داشته است، داستان زندگیاش را بازگو میکند.
به گزارش تازهنیوز و به نقل از اعتمادآنلاین، نگار دو بار ازدواج کرده است و تصمیم دارد برای بار دوم طلاق بگیرد.
این زن جوان از دلایل طلاقش میگوید:
*چند سال است ازدواج کردهای؟
من دو بار ازدواج کردم. با شوهر اولم 5 سال زندگی کردم و با شوهر دوم هم 3 سال، البته هنوز از شوهر دوم طلاق نگرفتهام و میخواهم از او جدا شوم.
*چرا ازدواج اولت ناموفق بود؟
من ۱۵ ساله بودم و مرا به زور شوهر دادند. پدرم از احمد پول گرفت و مرا به عقد او درآورد. احمد هم من را به تهران آورد و در خیرآباد زندگی میکردیم. با اینکه احمد بدرفتار ی میکرد، چون دو بچه داشتیم، تحمل میکردم اما من را ول کرد و رفت، بعد فهمیدم زن دیگری هم دارد و من طلاق گرفتم.
*پیش پدر و مادرت برنگشتی؟
چطور میتوانستم به پدری که من را به زور شوهر داد، اعتماد کنم. پیش او نرفتم، سعی کردم خودم از بچههایم مراقبت کنم. احمد ماهانه مبلغی پول برای نفقه بچهها میداد. با آن گذران زندگی میکردم. خودم هم کارگری میکردم تا اینکه خواستگار برایم پیدا شد.
*با شوهر دوم چطور آشنا شدی؟
من جایی کار میکردم که یکی از خانمهای آنجا گفت برادرش یک بار طلاق گرفته و میخواهد ازدواج کند. گفت اگر من راضی شوم، برادرش از بچههایم هم مراقبت میکند. من هم حمید را دیدم و به نظرم آدم معقولی آمد. با هم ازدواج کردیم. سه ماه بعد از ازدواج فهمیدم حمید اعتیاد دارد و از همسر اولش هم به خاطر اعتیاد جدا شده است. از او خواستم ترک کند و قبول کرد.
*شوهرت بعد از ترک باز هم مواد کشید؟
من ۹ بار همسرم را در مرکز ترک اعتیاد بستری کردم و او دوباره به سمت مواد رفت. در این سه سال بیشتر از اینکه با هم زندگی کنیم در مرکز ترک اعتیاد بود.
*حالا چرا تصمیم به طلاق گرفتهای؟
خسته شدم. آخرین بار سه ماه پیش بستری شد و حالا دوباره به سمت مواد رفته است. من دیگر تحمل این زندگی را ندارم. بچههایم آسیب میبینند.
*شوهرت راضی به جدایی هست؟
او میگوید ترک میکند، اما من باور ندارم. حمید مرد خوبی است. او را دوست دارم، اما نمیتوانم اعتیادش را تحمل کنم.