روزهای تیره و تار بازیکن ایرانی که مهاجرت کرد
علیرضا فیروزجا با عملکردی ناامیدکننده مسابقات کاندیداها را به پایان برد و بین هشت نفر هفتم شد!
به گزارش تازهنیوز، جماران نوشت: فوق ستاره شطرنج جهان این روزها شرایط مناسبی ندارد. او که زمانی با شکست ممدیاروف به ریتینگ رویایی 2800 رسید، امیدها را برای گرفتن تاج و تخت از کارلسن به حدی رسانده بود که مفسران و کارشناسان تنها او را خطر جدی برای قهرمانی کارلسن می دانستند و حتی خود قهرمان نروژی هم دلیل کناره گیری از مسابقه قهرمانی جهان را بی انگیزگی عنوان کرده بود و گفته بود دیگر در این مسابقه حاضر نمی شود مگر این که حریفش علیرضا باشد!
اما چه شد که فیروزجا در مسابقات کاندیداها این اندازه ناامیدکننده ظاهر شد؟ نه فقط در کاندیداها بلکه پیش از این مسابقه هم در دو سال اخیر در مجموع عملکرد ضعیفی داشت و در مسیر سقوط قرار گرفت. اگر نجات عباسوف، تنها بازیکن غیرسوپر استاد بزرگ جدول، در این مسابقات نبود سکوی آخر به علیرضا می رسید. او در این مسابقات بیش از 20 واحد ریتینگ از دست داد و از جمع 10 نفر برتر جهان خارج شد. نتیجه ای که البته غیرقابل پیش بینی هم نبود. او سهمیه حضور در کاندیداها را هم به روشی نه چندان حرفه ای گرفت. در شرایطی که وسلی سو باید از طریق ریتینگ سهمیه می گرفت، فیروزجا با شرکت در چند تورنمنت سطح پایین به شکلی نازیبا ریتینگ زیاد کرد تا بتواند سهمیه بگیرد. شاید از همان جا مشخص بود که این کسب سهمیه ناپلئونی فرجام خوبی برای او نخواهد داشت.
البته که واکاوی دقیق و 100 درصدی دلایل اوج و حضیض ورزشکاران از عهده هیچ مفسر و کارشناسی بر نمی آید اما تا اندازه ای می توان با بررسی عوامل مختلف این مسائل را ریشه یابی کرد. بعضی از این دلایل عمومی هستند و بعضی به طور اختصاصی درباره یک ورزشکار صدق می کنند. ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که به طور دقیق نمی توان تعیین کرد که کدام یک از عواملی که گفته خواهد شد، نقش بیشتری در افت شطرنجی او در یکی دو سال اخیر داشته، اما چیزی که قطعیت دارد این است که او در مسیر صحیح گام بر نمی دارد و باید تغییری در آن ایجاد کند.
شغل دوم
شاید یکی از اصلی ترین دلایل افت فیروزجا، ورود او به دنیای فشن و مد بوده باشد. ستاره بابلی شطرنج جهان در سال های دور و در ایام نوجوانی، ساده ترین لباس و کفش ها را می پوشید و پشت میز می نشست و یکی پس از دیگری حریفان را در هم می کوبید. حالا پس از ورود رسمی و فعالیت حرفه ای در عرصه مدلینگ، حدس زدن رنگ پیراهن یا مدل کفش چند صد دلاری اش از گشایشی که قرار است بازی را با آن شروع کند به مراتب سخت تر است. اساسا پرداختن به ورزش حرفه ای نیازمند تمرکز صددرصدی است و حتی با وجود استعداد سرشار هرگز نمی توان با تقسیم نیرو در دو یا چند حوزه به اوج موفقیت در ورزش رسید. فیروزجا تا زمانی که همانند گذشته تمام تمرکزش را بر روی شطرنج نگذارد نمی تواند به اوج بازگردد.
استایل بازی
فیروزجا در شطرنج جهان به سبک تهاجمی و بازی های تاکتیکی مشهور است و اصولا به همین دلیل طرفداران زیادی هم پیدا کرده است. بازی جذاب و تماشاگرپسند متکی بر کارهای تاکتیکی، دادن قربانی و بازی کردن شاخه های ناشناخته یا کمتر شناخته شده شاید در مسابقات آزاد و در مقابله با حریفان ضعیف تر کارگشا باشد، اما اتخاذ این شیوه برای مسابقاتی در حد و اندازه رقابت های کاندیداها که تمام حریفان بسیار سطح بالا هستند هرگز جوابگو نیست. فیروزجا مساوی دوست ندارد و همه این را می دانند، اما فشار بیش از اندازه برای برد بارها باعث باخت شده و این قاتل یک بازیکن در جدول بسته (دوره ای) است. او باید بپذیرد که برای پیروزی خصوصا وقتی مهره سیاه دارد، بیش از اندازه فشار نیاورد و به مساوی راضی باشد و تنها در صورت بروز فرصت به سمت پیروزی حرکت کند. رویکردی که بازیکنان برجسته جهان نظیر کاروانا، نپومنیشی، لیرن و حتی خود کارلسن در مسابقات مهم اتخاد می کنند و مثلا در یک جدول 14 دور (همانند کاندیداها) با 2، 3 پیروزی و تساوی سایر دیدارها نتیجه لازم را کسب می کنند. به نظر می رسد فیروزجا در این بخش نیاز به تغییر استراتژی دارد.
دخالت پدر
تقریبا همه اهالی شطرنج می دانند که پدر علیرضا، یعنی حمیدرضا فیروزجا از اولین روزهای شطرنج علیرضا کنار او بوده و همه جا همراهی کرده است. حضور موثر پدر علیرضا در روزهایی که او کودکی بیش نبود، از عوامل اصلی موفقیت علیرضا بود. پدر فیروزجا دلسوزانه او را در تمام مسابقات همراهی و با او به شهرها و کشورهای مختلف سفر می کرد. اما ادامه این رویکرد در سال های اخیر برای علیرضا بیش از این که فایده داشته باشد، مضر بوده و حواشی به دنبال داشته است. پدر فیروزجا باید بپذیرد که فرزندش سن قانونی را رد کرده و دیگر نیازی به همراهی صفر تا صد او نیست. او یک بازیکن حرفه ای و یک سوپر استاد بزرگ است و می تواند از عهده کارهایش برآید. در همین مسابقات کاندیداها پدر فیروزجا حاشیه بزرگی درست کرد. در شرایطی که طبق قانون همراه بازیکنان تنها دقایقی محدود می توانند در سالن حاضر باشند، اصرار حمیدرضا برای بودن در سالن منجر به دخالت حراست و حتی تهدید برای تماس با پلیس شد و این مساله تمرکز علیرضا را به شدت بهم زد. به شکلی که او حتی تهدید به کنار گذاشتن شطرنج کرد. مسلما این گونه همراهی خانواده نه تنها اثر مثبتی ندارد بلکه جلوی موفقیت های علیرضا را هم می گیرد. ضمن این که پدر فیروزجا که در زمان اقامت در ایران در حرفه املاک مشغول به کار بود، هیچ گونه اطلاعات، دانش و تجربه ورزشی ندارد. علیرضا در حال حاضر نیاز به یک مدیر برنامه یا ایجنت حرفه ای دارد که بتواند به او برای انتخاب مسابقه، قراردادهای تجاری و … مشاوره های درست بدهد. کاری که پدرش نباید و نمی تواند انجام بدهد. به نظر می رسد بزرگترین کمکی که پدر فیروزجا اکنون می تواند به پسرش بکند هیچ کاری نکردن باشد!
تمرین ناکافی
فیروزجا در زمان حضور در ایران به گفته خودش مطالعه و تمرین بسیار زیادی داشت اما پس از مهاجرت تمرینش بسیار کمتر شد. دقیق نمی توان قضاوت کرد که رسیدن به ریتینگ 2800 و رتبه 2 جهان او و انگیزه هایش را ارضا کرد یا زندگی در غرب و جذابیت های ظاهری اش او را از تمرین و مطالعه بیشتر بازداشت. او در همین مسابقات کاندیداها در شرایطی که حریفان با تدارکات سنگین و آماده سازی سر میز حاضر می شدند، صرفا به قدرت شطرنجی اش اکتفا می کرد و با شروع بازی های بد تلاش می کرد از تدارک حریف فرار کند. این کار اصلا جواب نداد و نتیجه اش 6 باخت در 14 بازی بود. فیروزجا باید به این نتیجه برسد که با هر سطحی از نبوغ نیازمند تدارکات است. حتی کارلسن با وجود اختلاف ریتینگی زیاد نسبت به سایر بازیکنان در تمام تورنمنت های مهم با تدارک و تیم دستیارانش حاضر می شود.
عدم کنترل احساسات
فیروزجا یک بازیکن با رگ و ریشه ایرانی است. دیگر لازم نیست بگوییم که ورزشکاران ایران تا چه اندازه هیجانی و احساسی هستند و در بزنگاه ها تصمیمات اشتباه می گیرند. فیروزجا نیز شرایط مشابهی دارد و معمولا نمی تواند هیجانات و احساساتش را کنترل کند. او این قابلیت را دارد که یک تورنمنت خیلی خوب را پس از یک باخت در میانه راه به بدترین شکل تمام کند. در سال های گذشته که او سنین نوجوانی را پشت سر می گذاشت این خصوصیت را می شد به سن و سال و شرایطش نسبت داد، اما حالا که او 20 سال را رد کرده و رفته رفته در زمره بازیکنان باتجربه طبقه بندی می شود، همچنان این خصوصیت را با خود دارد و همین مساله در مسابقات مهم زیادی به او ضربه زده است.
درس نگرفتن از اشتباه ها
تقریبا تمام ورزشکاران پس از رسیدن به موفقیت به این نکته اذعان دارند که درس گرفتن از شکست های گذشته یکی از دلایل موفقیت آنها بوده است. اتفاقی که درباره فیروزجا کمتر رخ می دهد. علیرضا در دوره گذشته نیز در مسابقات کاندیداها حاضر شد. در دوره قبل او نتوانست قهرمان شود، اما عملکرد به مراتب بهتری نسبت به این دوره داشت. با این حال او برخی اشتباه های دوره قبل از جمله رویکرد اشتباه پیروزی به هر قیمت را امسال نیز تکرار کرد. او همچنین مشکل مدیریت زمان را مدت هاست دارد و در اکثر مسابقه ها با تفکر و محاسبات بیش از حد زمان زیادی از دست می دهد که باعث تنگی زمان و باخت او در آخر بازی می شود اما این اشتباه هم رفع و اصلاح نشده است.
فوق ستاره شطرنج جهان این روزها شرایط مناسبی ندارد. او که زمانی با شکست ممدیاروف به ریتینگ رویایی 2800 رسید، امیدها را برای گرفتن تاج و تخت از کارلسن به حدی رسانده بود که مفسران و کارشناسان تنها او را خطر جدی برای قهرمانی کارلسن می دانستند و حتی خود قهرمان نروژی هم دلیل کناره گیری از مسابقه قهرمانی جهان را بی انگیزگی عنوان کرده بود و گفته بود دیگر در این مسابقه حاضر نمی شود مگر این که حریفش علیرضا باشد!
اما چه شد که فیروزجا در مسابقات کاندیداها این اندازه ناامیدکننده ظاهر شد؟ نه فقط در کاندیداها بلکه پیش از این مسابقه هم در دو سال اخیر در مجموع عملکرد ضعیفی داشت و در مسیر سقوط قرار گرفت. اگر نجات عباسوف، تنها بازیکن غیرسوپر استاد بزرگ جدول، در این مسابقات نبود سکوی آخر به علیرضا می رسید. او در این مسابقات بیش از 20 واحد ریتینگ از دست داد و از جمع 10 نفر برتر جهان خارج شد. نتیجه ای که البته غیرقابل پیش بینی هم نبود. او سهمیه حضور در کاندیداها را هم به روشی نه چندان حرفه ای گرفت. در شرایطی که وسلی سو باید از طریق ریتینگ سهمیه می گرفت، فیروزجا با شرکت در چند تورنمنت سطح پایین به شکلی نازیبا ریتینگ زیاد کرد تا بتواند سهمیه بگیرد. شاید از همان جا مشخص بود که این کسب سهمیه ناپلئونی فرجام خوبی برای او نخواهد داشت.
البته که واکاوی دقیق و 100 درصدی دلایل اوج و حضیض ورزشکاران از عهده هیچ مفسر و کارشناسی بر نمی آید اما تا اندازه ای می توان با بررسی عوامل مختلف این مسائل را ریشه یابی کرد. بعضی از این دلایل عمومی هستند و بعضی به طور اختصاصی درباره یک ورزشکار صدق می کنند. ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که به طور دقیق نمی توان تعیین کرد که کدام یک از عواملی که گفته خواهد شد، نقش بیشتری در افت شطرنجی او در یکی دو سال اخیر داشته، اما چیزی که قطعیت دارد این است که او در مسیر صحیح گام بر نمی دارد و باید تغییری در آن ایجاد کند.
شغل دوم
شاید یکی از اصلی ترین دلایل افت فیروزجا، ورود او به دنیای فشن و مد بوده باشد. ستاره بابلی شطرنج جهان در سال های دور و در ایام نوجوانی، ساده ترین لباس و کفش ها را می پوشید و پشت میز می نشست و یکی پس از دیگری حریفان را در هم می کوبید. حالا پس از ورود رسمی و فعالیت حرفه ای در عرصه مدلینگ، حدس زدن رنگ پیراهن یا مدل کفش چند صد دلاری اش از گشایشی که قرار است بازی را با آن شروع کند به مراتب سخت تر است. اساسا پرداختن به ورزش حرفه ای نیازمند تمرکز صددرصدی است و حتی با وجود استعداد سرشار هرگز نمی توان با تقسیم نیرو در دو یا چند حوزه به اوج موفقیت در ورزش رسید. فیروزجا تا زمانی که همانند گذشته تمام تمرکزش را بر روی شطرنج نگذارد نمی تواند به اوج بازگردد.
استایل بازی
فیروزجا در شطرنج جهان به سبک تهاجمی و بازی های تاکتیکی مشهور است و اصولا به همین دلیل طرفداران زیادی هم پیدا کرده است. بازی جذاب و تماشاگرپسند متکی بر کارهای تاکتیکی، دادن قربانی و بازی کردن شاخه های ناشناخته یا کمتر شناخته شده شاید در مسابقات آزاد و در مقابله با حریفان ضعیف تر کارگشا باشد، اما اتخاذ این شیوه برای مسابقاتی در حد و اندازه رقابت های کاندیداها که تمام حریفان بسیار سطح بالا هستند هرگز جوابگو نیست. فیروزجا مساوی دوست ندارد و همه این را می دانند، اما فشار بیش از اندازه برای برد بارها باعث باخت شده و این قاتل یک بازیکن در جدول بسته (دوره ای) است. او باید بپذیرد که برای پیروزی خصوصا وقتی مهره سیاه دارد، بیش از اندازه فشار نیاورد و به مساوی راضی باشد و تنها در صورت بروز فرصت به سمت پیروزی حرکت کند. رویکردی که بازیکنان برجسته جهان نظیر کاروانا، نپومنیشی، لیرن و حتی خود کارلسن در مسابقات مهم اتخاد می کنند و مثلا در یک جدول 14 دور (همانند کاندیداها) با 2، 3 پیروزی و تساوی سایر دیدارها نتیجه لازم را کسب می کنند. به نظر می رسد فیروزجا در این بخش نیاز به تغییر استراتژی دارد.
دخالت پدر
تقریبا همه اهالی شطرنج می دانند که پدر علیرضا، یعنی حمیدرضا فیروزجا از اولین روزهای شطرنج علیرضا کنار او بوده و همه جا همراهی کرده است. حضور موثر پدر علیرضا در روزهایی که او کودکی بیش نبود، از عوامل اصلی موفقیت علیرضا بود. پدر فیروزجا دلسوزانه او را در تمام مسابقات همراهی و با او به شهرها و کشورهای مختلف سفر می کرد. اما ادامه این رویکرد در سال های اخیر برای علیرضا بیش از این که فایده داشته باشد، مضر بوده و حواشی به دنبال داشته است. پدر فیروزجا باید بپذیرد که فرزندش سن قانونی را رد کرده و دیگر نیازی به همراهی صفر تا صد او نیست. او یک بازیکن حرفه ای و یک سوپر استاد بزرگ است و می تواند از عهده کارهایش برآید. در همین مسابقات کاندیداها پدر فیروزجا حاشیه بزرگی درست کرد. در شرایطی که طبق قانون همراه بازیکنان تنها دقایقی محدود می توانند در سالن حاضر باشند، اصرار حمیدرضا برای بودن در سالن منجر به دخالت حراست و حتی تهدید برای تماس با پلیس شد و این مساله تمرکز علیرضا را به شدت بهم زد. به شکلی که او حتی تهدید به کنار گذاشتن شطرنج کرد. مسلما این گونه همراهی خانواده نه تنها اثر مثبتی ندارد بلکه جلوی موفقیت های علیرضا را هم می گیرد. ضمن این که پدر فیروزجا که در زمان اقامت در ایران در حرفه املاک مشغول به کار بود، هیچ گونه اطلاعات، دانش و تجربه ورزشی ندارد. علیرضا در حال حاضر نیاز به یک مدیر برنامه یا ایجنت حرفه ای دارد که بتواند به او برای انتخاب مسابقه، قراردادهای تجاری و … مشاوره های درست بدهد. کاری که پدرش نباید و نمی تواند انجام بدهد. به نظر می رسد بزرگترین کمکی که پدر فیروزجا اکنون می تواند به پسرش بکند هیچ کاری نکردن باشد!
تمرین ناکافی
فیروزجا در زمان حضور در ایران به گفته خودش مطالعه و تمرین بسیار زیادی داشت اما پس از مهاجرت تمرینش بسیار کمتر شد. دقیق نمی توان قضاوت کرد که رسیدن به ریتینگ 2800 و رتبه 2 جهان او و انگیزه هایش را ارضا کرد یا زندگی در غرب و جذابیت های ظاهری اش او را از تمرین و مطالعه بیشتر بازداشت. او در همین مسابقات کاندیداها در شرایطی که حریفان با تدارکات سنگین و آماده سازی سر میز حاضر می شدند، صرفا به قدرت شطرنجی اش اکتفا می کرد و با شروع بازی های بد تلاش می کرد از تدارک حریف فرار کند. این کار اصلا جواب نداد و نتیجه اش 6 باخت در 14 بازی بود. فیروزجا باید به این نتیجه برسد که با هر سطحی از نبوغ نیازمند تدارکات است. حتی کارلسن با وجود اختلاف ریتینگی زیاد نسبت به سایر بازیکنان در تمام تورنمنت های مهم با تدارک و تیم دستیارانش حاضر می شود.
عدم کنترل احساسات
فیروزجا یک بازیکن با رگ و ریشه ایرانی است. دیگر لازم نیست بگوییم که ورزشکاران ایران تا چه اندازه هیجانی و احساسی هستند و در بزنگاه ها تصمیمات اشتباه می گیرند. فیروزجا نیز شرایط مشابهی دارد و معمولا نمی تواند هیجانات و احساساتش را کنترل کند. او این قابلیت را دارد که یک تورنمنت خیلی خوب را پس از یک باخت در میانه راه به بدترین شکل تمام کند. در سال های گذشته که او سنین نوجوانی را پشت سر می گذاشت این خصوصیت را می شد به سن و سال و شرایطش نسبت داد، اما حالا که او 20 سال را رد کرده و رفته رفته در زمره بازیکنان باتجربه طبقه بندی می شود، همچنان این خصوصیت را با خود دارد و همین مساله در مسابقات مهم زیادی به او ضربه زده است.
درس نگرفتن از اشتباه ها
تقریبا تمام ورزشکاران پس از رسیدن به موفقیت به این نکته اذعان دارند که درس گرفتن از شکست های گذشته یکی از دلایل موفقیت آنها بوده است. اتفاقی که درباره فیروزجا کمتر رخ می دهد. علیرضا در دوره گذشته نیز در مسابقات کاندیداها حاضر شد. در دوره قبل او نتوانست قهرمان شود، اما عملکرد به مراتب بهتری نسبت به این دوره داشت. با این حال او برخی اشتباه های دوره قبل از جمله رویکرد اشتباه پیروزی به هر قیمت را امسال نیز تکرار کرد. او همچنین مشکل مدیریت زمان را مدت هاست دارد و در اکثر مسابقه ها با تفکر و محاسبات بیش از حد زمان زیادی از دست می دهد که باعث تنگی زمان و باخت او در آخر بازی می شود اما این اشتباه هم رفع و اصلاح نشده است.