کلاهبرداری مرد محکوم به قصاص برای نجات از چوبه دار!
مرد محکوم به قصاص برای اینکه بتواند مبلغ درخواستی اولیای دم مقتول را تهیه کند و خودش را نجات بدهد دست به کلاهبرداری زد.
به گزارش تازهنیوز، مرد محکوم به قصاص برای فراهم کردن مبلغ درخواستی اولیایدم و رهایی از چوبه دار، از پشت میلههای زندان شروع به کلاهبرداری کرد.
به نقل از سایت جنایی، این محکوم و دیگر همدستانش با ارسال پیامک جعلی برای شهروندان، آنها را فریب میدادند و از آنها مبالغ میلیونی میگرفتند. در ادامه مصاحبه با این محکوم به قصاص کلاهبردار را میخوانید:
*چه شد که دست به قتل زدی؟
به جرات میگویم بالای ۷۰ درصد قتل هایی که جوانهایی در سن و سال من مرتکب میشوند یا به خاطر چشم تو چشم شدن است یا قدرتنمایی. من هم به خاطر اولی نه تنها زندگی خودم و خانوادهام را بلکه زندگی مقتول و خانوادهاش را هم نابود کردم.
*ماجرا چطور اتفاق افتاد؟
شب حادثه با دوستانم سر خیابان ایستاده بودیم. به هر کسی که رد میشد یک چیزی میگفتیم. تا اینکه دو پسر جوان از کنارمان رد شدند و من به یکی از آنها گیر دادم و گفتم: چرا از کنارم که رد شدی چپ چپ نگاه کردی و به چشمهایم زل زدی. همین موضوع پیش پا افتاده و دم دستی باعث شد که دست به یقه شویم و در آن درگیری چاقو را از جیبم بیرون بیاورم و الان این شده داستانم.
*بعد از قتل چه کردی؟
فرار. یک مدت مخفی شدم. اما بالاخره مخفیگاهم شناسایی شد و گیر افتادم. اولیای دم قصاص خواستند و دادگاه هم به درخواست آنها توجه کرد. رای بر قصاص دادند، اما آنقدر پدر و مادرم و دوست و آشنا رفتند و آمدند و خواهش کردند، تا اولیای دم حاضر به بخشش شدند، اما شرط سنگینی گذاشتند.
*شرطشان چه بود؟
دیه میلیاردی. ما یک خانواده کارگریم. خودم در صافکاری کار می کردم. خانه هم نداریم که بفروشیم، مستاجریم. البته حتی اگر هم خانه داشتیم، مگر چقدر میارزید؟ آن را هم میفروختیم، نمیتوانستیم دیهای را که میخواهند، بدهیم.
*چه شد به فکر کلاهبرداری افتادی؟
دیه سنگین. موضوع سر مرگ و زندگی بود. یا باید پول را جور میکردم یا میرفتم پای چوبه. به غیر از من، چند همسلولی و چند همبندی دیگرم هم بودند که به شرط پرداخت دیه میتوانستند از مرگ نجات پیدا کنند. یک شب در سلول تصمیم گرفتیم پولهایی را که لازم داشتیم فراهم کنیم.
*چرا این شگرد را انتخاب کردید؟
ما داخل زندان بودیم و خلاف دیگری نمیتوانستیم انجام دهیم. از چند نفر از دوستانمان خواستیم برایمان از معتادان و افراد کارتنخواب سیم کارت و کارت بانکی بخرند.
*کلاهبرداری به چه صورت بود؟
از سیم کارتهای رند با صفرهای زیاد پیامی به شمارههای رند میدادیم. شمارههای رندی دست کسانی است که فقط سیم کارتهایشان کلی میارزد، قطعا پولدار هستند. اساماسهایی شبیه اساماس بانک که مبلغ، تاریخ، ساعت و یک شماره حساب دارد، میفرستادیم و مینوشتیم فلان مبلغ به حساب شما واریز شده است. بیشک کسی شماره حساب خودش را چک نمیکرد. فردی که به او پیام داده بودیم خیال میکرد که پیامک از بانک است. حدود یک ساعت بعد هم تماس میگرفتم و میگفتیم اشتباهی پول را برای او واریز کردهایم و لطفا آن را پس بدهد، بیشتر آنها هم وقتی پول را میدادند، تازه میفهمیدند رکب خوردهاند.
*ممکن بود با کسی تماس بگیرید و پول واریز نکند؟
بله، ولی درصدشان خیلی کم بود. کسانی در دام ما گرفتار شدهاند تحصیلکرده هستند اما توجهی به جزییات پیامک ما نکردهاند .