ادعای متهم به قتل زن مسن: بیگناهم، آن زن خودکشی کرد
مردی که متهم است بعد از قتل زنی مسن اموال او را سرقت کرده است، اتهامش را رد کرد.
به گزارش تازهنیوز، مردی که متهم است با همدستی همسرش مادر مردی معلول را کشته و اموال او را به سرقت برده است، ادعا کرد مقتول خودکشی کرده است.
به نقل از اعتمادآنلاین، سه سال قبل زنی به پلیس خبر داد مادرشوهرش میترا کشته شده است. او گفت: وقتی به خانه رفتم با جسد این زن روبهرو شدم.
پس از حضور ماموران در محل و آغاز تحقیقات زنی که با پلیس تماس گرفته بود، گفت: شوهرم سعید چند سال قبل دچار معلولیت شد و من و دخترم به خاطر گرفتاریهای زندگی نمیتوانستیم از آنها مراقبت کنیم. شوهرم به خانه مادرش رفت تا همه روز خانه کنار او باشد. مادرشوهرم برای سعید پرستار هم گرفته بود و آن شخص کارهای سعید را انجام میداد.
این زن گفت: ما آخر هرهفته به دیدن آنها میرفتیم. روز حادثه من با سعید و مادرش تماس گرفتم؛ اما جواب تلفن را ندادند. چند ساعت بعد دوباره تماس گرفتم و باز هم جواب ندادند. به خانه مادرشوهرم رفتم و دیدم همه جا به هم ریخته است. بعد هم جسد مادرشوهرم را پیدا کردم. شوهرم هم چندین روز بود که در یک اتاق محبوس شده و آب و غذا نخورده بود. از پرستار شوهرم که باقر نام دارد هم خبری نبود.
ماموران برای ردیابی باقر تحقیقات زیادی انجام دادند و متوجه شدند او از ایران خارج شده است.
این در حالی بود که پلیس متوجه شد خودروی گرانقیمت میترا هم گم شده است. با گذشت 2 سال باقر که به ایران برگشته بود بازداشت شد. او که به همراه همسرش دست به سرقت و قتل زده و سپس فرار کرده بود به قتل اعتراف کرد.
باقر گفت: من مقداری پول به میترا داده بودم؛ اما او حاضر نبود پول را به من برگرداند به همین دلیل هم تصمیم گرفتم او را بکشم. بعد هم به همراه همسرم فرار کردیم.
مرگ متهم در زندان
در حالیکه برای باقر و همسرش کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شده بود، از زندان خبر رسید متهم ردیف دوم جانش را در زندان از دست داده است. به این ترتیب باقر به تنهایی در جایگاه قرار گرفت.
قبل از حضور متهم در جایگاه اولیای دم درخواست قصاص کردند. سپس متهم که پیش از این به قتل اعتراف کرده بود، اتهام را رد کرد و مدعی شد میترا خودکشی کرده است. او گفت: من مبلغ زیادی پول را که پسانداز پدرم بود به پیرزن داده بودم تا سودش را ماهانه به من بپردازد؛ اما پیرزن سود پولم را نمیداد. چندبار از او خواستم پول پدرم را پس دهد؛ اما قبول نمیکرد. آخرین بار همراه همسرم به خانه پیرزن رفتیم. من با آبمیوه به او قرص خواب خوراندم تا بیهوش شود. او زمینی داشت که میخواستم از او اثر انگشت بگیرم و زمینش را در عوض پول پدرم، قولنامهای بفروشم. بعد از بیهوش شدن پیرزن، من و همسرم اثرانگشت پیرزن را گرفتیم و میخواستیم از خانهاش خارج شویم که به هوش آمد و متوجه ماجرا شد. او روسری را دور گردن خودش پیچید و گره زد تا جان سپرد.
باقر ادامه داد: پیرزن خودکشی کرد و من از ترسم جسدش را در کمد دیواری جاساز کردم و همراه همسرم از خانه خارج شدم.من اتهام قتل پیرزن را قبول ندارم.
متهم درباره اینکه چرا خودروی مقتول را سرقت کرد، گفت: ماشین را برای فرار لازم داشتم. آن را به پارکینگ خانه برادرم بردم و دیگر به آن دست نزدم. ماموران هم ماشین را کشف کردهاند.
وی درباره مرگ همسرش گفت: همسرم مدتها بود که بیمار بود به همین دلیل هم در زندان فوت کرد.
بعد از گفتههای متهم و وکیل مدافع او هیات قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.