فشاری که روی پزشکیان بود ۲۰ برابر پورمحمدی بود/ پزشکیان برای مردم عادی میتواند جذاب باشد، چون فاسد نیست و مثل مردم عادی زندگی میکند
یک تحلیلگر کمپینهای انتخاباتی گفت: آقای پورمحمدی جلب توجه کرد؛ فشاری که روی پزشکیان بود ۲۰ برابر پورمحمدی بود. نامزدهایی که در مناظرهها انتظارات زیادی را دنبال میکنند و پایگاه رأی زیادی دارند، شرایطشان سخت است. آقای پورمحمدی پایگاه رأی زیادی نداشت که بخواهد ترسی از شکست داشته باشد. آقای پزشکیان چندین میلیون پایگاه رأی اولیه دارد.
به گزارش تازهنیوز، رحمان قهرمانپور، تحلیلگر کمپینهای انتخاباتی، درباره مناظره شب گذشته گفت: برای من غیرمنتظره نبود که مناظره اول تا حدی سرد و ضعیف باشد. پس زمینه و صحنه بیرونی مناظره جوری بود که فشار روی نامزدها زیاد بود و طبیعتا افراد مایل نبودند خیلی ریسک کنند. نامزدها دنبال شناخت همدیگر بودند. سبد رأی اصلی خود را نیز حفظ کنند و اشتباه خاصی مرتکب نشوند. مجموع اینها باعث شد مناظره دیشب شور و هیجان نداشت.
به نقل ازانتخاب، بخش هایی از گفت وگوی قهرمانپور را در ادامه می خوانید:
- از طرف دیگر شکل و زمان مناظره و خستگی نامزدها نیز وجود داشت. از نظر شکلی در ابتدا هر مناظره مجموعهای از صحبتهای کارشناسان را داشتیم که موضوعیت آن مشخص نبود. نامزدها هم موظف نبودند که به آنها جواب دهند. در نتیجه مخاطب با میلیونها پیام از طرف چندین کارشناس مواجه میشد.
- مثلاً در بخش اول مناظره، یک سیر بحثهای خیلی تخصصی مطرح شد و ده نفر صحبت میکردند. ۶ نامزد هم داریم یعنی ۱۶ نفر باید صحبت کنند. یک مخاطب عادی با ۵۰ پیام مواجه میشد که هر پیام نیز ساختار سختی داشت. ذهن مخاطبین با این سؤالات خسته شد. ما در آخر مبنا انتخاب این کارشناسان را هم نفهمیدیم.
- نامزدها خسته بودند؛ ۳ ساعت قبل از شروع مناظره در استودیو بودند و از ساعت ۱۱ به بعد خستگی را در چهره آنها میدیدیم. آقای پزشکیان مشخص بود که خسته شده است. آقای زاکانی در صحنههایی چشمهایش باز نمیشد.
- طبیعتا خستگی بیش از حد و طولانی شدن زمان مناظره در کیفیت اثر داشت. طولانی شدن زمان مناظره و حضور کارشناسان در ابتدا نیز حوصله مخاطب را سر برد. احتمالاً بعد از زمان استراحت مناظره، تعداد بینندهها کمتر شده است. در کل مناظرهها کیفیت بالایی نداشت.
- آقای پورمحمدی جلب توجه کرد؛ فشاری که روی پزشکیان بود ۲۰ برابر پورمحمدی بود. نامزدهایی که در مناظرهها انتظارات زیادی را دنبال میکنند و پایگاه رأی زیادی دارند، شرایطشان سخت است. آقای پورمحمدی پایگاه رأی زیادی نداشت که بخواهد ترسی از شکست داشته باشد. آقای پزشکیان چندین میلیون پایگاه رأی اولیه دارد.
- پورمحمدی فراتر از کلیشه یک روحانی ریش سفید سالخورده ظاهر شد. اما جلب توجه به معنای جلب رأی نیست. منظور ایشان از دولت قرار هم مشخص نبود، ایشان از تکنیکهای جلب توجه استفاده کرد، اما فاقد نقشه راه برای پیروزی بود.
- آقای پزشکیان به تنهایی رایاش در طیف آرا مردد است. برای مردم عادی میتواند جذاب باشد، چون فاسد نیست و مثل مردم عادی زندگی میکند. اما مسأله این است که رأی حزبی ایشان که دست اصلاح طلبان است، فشار میآورند که ایشان سمت جذب آرا اصلاح طلبانی برود که قصد رأی دادن ندارند.
- اینها میخواهند آقای پزشکیان از زن، زندگی، آزادی حمایت کند و از حقوق اقلیتها دفاع کند که نقش دیگری است. وقتی آقای پزشکیان میخواست این نقش را بازی کند، برگه را به دست گرفت و از رو خواند. یعنی هنوز آقای پزشکیان این موضوعات سیاسی مورد علاقه اصلاح طلبان را درونی نکرده است.
- ایشان دیشب یک نامزد صادق را بازی کرد، اما باید بتواند طیف بسیجکنندگان انتخابات را دنبال کند. شاید جمعیت روزنامه نگاران در کشور کم باشد و کارگران زیاد باشند، اما صدای خبرنگاران بزرگتر است. ایشان باید سراغ آرا سیاسی طبقه متوسط شهری برود.
- شخصیت آقای پزشکیان، شخصیت تهاجمی اهل دعوا و عبور از خط قرمز نیست. کمپین ایشان یک سری مؤلفههای جدیدی را به آقای پزشکیان داده بود که اصلاً ایشان با آن ارتباط نداشت. مثلاً ادبیات تبعیض مثبت که در آمریکا جا افتاده، اما در ایران غریب است.
- همین وضعیت در زاکانی هم وجود داشت. بحثهای ایشان درباره پایه قرار دادن ارزش طلا، برای کسی که دکترا علوم سیاسی هم دارد این مباحث نامفهوم است. در مناظره باید صحبتهای ساده کرد. پزشکیان برای آرا خودش خوب ظاهر شد، اما برای آرا سازمانی اصلاح طلبان مشکل داشت. در مجموع آقای پزشکیان آن انتظارات را برآورده نکرد، اما الزاماً ضعیف نبود؛ بنابراین آقای پزشکیان خوب ظاهر شد، اما برای رایدهنده اصلاح طلبی که ناراضی است، نامزد مطلوبی نبود.