درباره اسرائیل شعارها عوض شود اما اهداف نه!/ مانع بزرگ بین ایران و آمریکا برداشته شد؟
یک تحلیلگر سیاسی گفت: ایران اگر بخواهد به صلح پایداری دست پیدا کند باید از پیشگامی برای نابودی اسرائیل دست بردارد و یا حداقل این شعار را ندهد.
مجید تفرشی دربارهی احتمال تکرار مذاکرهی مستقیم ایران و آمریکا با تاکید بر اینکه همه چیز نسبت به قبل تغییر کرده، گفت: هر مذاکرهای با اروپا، آمریکا و هر متحد آنها دیگر هرگز نمیتواند منحصر به مسئلهی هستهای باشد.
این تحلیلگر سیاسی به انصاف نیوز میگوید: آنچه روحانی و اوباما بر آن تاکید داشتند که برجام باید فراتر از مسائل هستهای برود به طور ناگزیر به همه تحمیل شده است.
- لیست جدید ترور اسرائیل افشا شد +عکس و اسامی
- اتحادیه اروپا: از آمریکا میخواهیم درباره برنامه هستهای ایران و برجام مذاکره کنند؛ماههای پیش رو حیاتی است
تفرشی بر این باور است که کمهزینهترین گزینه در شرایط فعلی مذاکرهی مستقیم با آمریکاست و میگوید: هیئت حاکمهی ایران به این نتیجه رسیده که مذاکرهی مستقیم با آمریکا گزینهی بهتری است.
گفتوگوی مجید تفرشی را در ادامه بخوانید:
نسبت به دولت نخست ترامپ همه چیز عوض شده
با انتخاب دوبارهی ترامپ برخی گفتهاند که دوباره دولتی تندرو در آمریکا بر سر کار آمده است. آیا دولت میانهرو مسعود پزشکیان با دولتی تندرو در آمریکا مواجه است؟
تفرشی: نسبت به دولت نخست ترامپ همه عوض شدهاند، شرایط ایران و آمریکا و همینطور منطقه و جهان تغییر کرده است. این تصور که شرایط امروز مانند آغاز دولت ترامپ یا دولت بایدن است حرف غلطی است.
این تصور که دولت ترامپ حتما میخواهد با ایران معامله کند سادهلوحی و خوشخیالی است همانطور که اگر فکر کنیم ترامپ آمده که با ایران بجنگد و تغییر نظام را دنبال کند و هیچ مصالحهای را نمیپذیرد دقیق نیست.
نه در هیئت حاکمهی ایران و نه در آمریکا یکدستی وجود ندارد و نظرات متفاوتی دارند. اطرافیان ترامپ مثل هم نیستند و نظرات یکسانی ندارند. گرایش برخی از آنها به سمت معاملهگری است و برخی هم ستیزه جو هستند و به دنبال به زانو در آوردن ایران. در این شرایط غلبهی تندروهای طرفدار اسرائیل در بین افراد منصوبشده از سوی ترامپ جای نگرانی دارد.
البته بولتون، پمپئو، هیلی و مایک پنس که بیشترین ستیزهجویی را با ایران داشتند در دولت جدید ترامپ نیستند و رویکرد آنها مورد پسند دونالد ترامپ نبوده است.
دیگر عربستان مانع بهبود روابط ایران و آمریکا نیست
آیا این تغییرات نسبت به گذشته در منطقه هم قابل مشاهده است؟
دستکم در سطح و ظاهر بر خلاف مذاکرات برجام مخالف جدی همچون عربستان را در رابطهی ایران و آمریکا نداریم. به هر دلیلی دولت تحت امر آقای محمد بن سلمان ظاهرا به دنبال درگیری و بالا بردن سطح تنش امنیتی و نظامی با ایران و همینطور مانعی بر سر راه بهبود روابط ایران و آمریکا نیست.
ستون فقرات مذاکرات برجام نگرانیهای هستهای – نظامی بود اما الان مسئلهی تروریسم، موشک، جنگ نیابتی، صلح خاورمیانه، جنگ اوکراین و … هم به آن اضافه شده است. آنچه روحانی و اوباما بر آن تاکید داشتند که برجام باید فراتر از مسائل هستهای برود به طور ناگزیر به همه تحمیل شده است.
با توجه به کاهش کارتهای بازی ایران در منطقه باید به ائتلاف تحت امر سعودی اتکا کند. پادشاهی سعودی همواره یک رقابت و دشمنی و همزیستی توام با نگرانی و خصومت پنهان و آشکار با ایران داشته اما با همهی این احوال ما مجبوریم از آنها در این مواجهه استفاده کنیم و این میتواند ارزش افزودهی ما نسبت به گذشته باشد.
سعود الفیصل که چند دهه وزیر خارجه سعودی بود در یک جلسهی نیمه خصوصی که در آن حاضر بودم جملهای گفت که میتواند چراغ راه مقامات و دیپلماتهای سعودی و ایرانی باشد. او گفته بود آمریکا متحد و دوست راهبردی ما است و ایران برادر و همسایهی عزیز ما است. مردم برادر و همسایهی خود را انتخاب نمیکنند و این برادری و همسایگی تحمیلی است و نمیتوانیم آن را از بین ببریم یا نادیده بگیریم.
ایران میتواند با توجه به تغییر روابط با عربستان از این کارت برادری و همسایگی تحمیلی استفاده کند. تغییری که از زمانی آقای روحانی شروع شد، در زمان آقای رئیسی به ثمر رسید و الان هم باید از آن محافظت شود.
ترامپ بدون دریافت امتیاز فراوان امتیاز نمیدهد
ظاهرا در ایران و آمریکا این صدای مشترک شنیده میشود که دیگر برجام کار نمیکند و باید در پی توافقی دیگر بود. این صدای مشترک میتواند مبنای مذاکراتی تازه باشد؟
ترامپ فردی نیست که بدون دریافت امتیاز فراوان امتیازی بدهد ولی عقدهی او دربارهی بر هم زدن هر آنچه که اوباما به آن دست یافته وجود دارد و تلاش برای دست پیدا کردن به اهدافی که اوباما نتوانست به آن برسد.
اینکه دو طرف در حال حاضر میگویند برجام کارکرد خود را از دست داده میتواند پایهی مذاکرات جدید باشد اما این به معنای آن نیست که میتوان به توافقی بهتر از برجام دست یافت. در نتیجه بنمایهی هر توافق تازهای همان برجام خواهد بود.
مذاکرهی غیر مسقیم به نفع ایران نیست
دربارهی مذاکرهی غیرمستقیم ایران و آمریکا چه نظری دارید؟ این وضعیت قابل تدوام است؟
تفرشی: مذاکرهی غیر مسقیم با آمریکا در این شرایط به نفع ایران نیست. کمهزینهترین گزینه در شرایط فعلی مذاکرهی مستقیم با آمریکاست. البته میتوان به همین شکل هم ادامه داد اما با خسارت و امتیاز دادن بیشتری مواجه خواهیم بود.
اگر امکان مذاکرهی مستقیم فراهم نشود نتیجهی آن تضعیف و سوزاندن کارتهای بازی باقیمانده برای ایران است. در مذاکرات غیرمستقیم اصل مذاکره تعطیل نمیشود اما دیگران دربارهی شما اما بدون حضور و صلاحدید شما مذاکره خواهند کرد. هیئت حاکمهی ایران حتی جناح راست ضد آمریکایی آن هم به این نتیجه رسیده که مذاکرهی مستقیم با آمریکا گزینهی بهتری است.
درهای مذاکره بسته است اما قفل نیست
آیا آنسوی مذاکره تمایلی برای قرار گرفتن پشت میز مذاکرات داد؟ برخی معتقدند که طرف مقابل از مذاکره با ایران عبور کرده است.
این حس وجود دارد که طرف مقابل به نسبت گذشته تمایل چندانی برای مذاکره با ایران ندارد ولی این به معنای آنکه باب مذاکره را کاملا بستند نیست. درهای مذاکره بسته است اما قفل نیست. مسئلهی غربیها روسیه و اسرائیل است.
حمایت ایران از روسیه برای آنها بسیار سنگین بوده البته ممکن است در دورهی ترامپ این وضعیت تغییر کند. نشانههایی وجود دارد که ترامپ تمایل دارد خیلی سریع جنگ اوکراین را به اتمام برساند.
تفرشی: ایران شعار نابودی اسرائیل را ندهد
دربارهی اسرائیل هم ایران مجبور است شعارهای خود – و نه اهدافش – را تغییر دهد. ایران اگر بخواهد به صلح پایداری دست پیدا کند باید از پیشگامی برای نابودی اسرائیل دست بردارد و یا حداقل این شعار را ندهد. چیزی که در ایران هم خیلی گفته میشود و درست است این است که باید سیاستی در پیش گرفته شود که اکثریت مسلمانان و فلسطینیها آن را دنبال میکنند. اگر قرار است اسرائیل نابود شود ما نباید شعار آن را بدهیم؛ دیگران این کار را انجام دهند ما هم از آنها حمایت کنیم.
هر مذاکرهای با اروپا، آمریکا و هر متحد آنها دیگر هرگز نمیتواند منحصر به مسئلهی هستهای باشد. نه ما میتوانیم، نه آنها میخواهند.
چه نگاهی به مذاکرات ایران و اروپا دارید؟ مذاکراتی که کدخدای آنها در آن حضور ندارد!
مذاکره با اروپاییها جای مذاکره با آمریکا را نمیگیرد اما تاثیر دارد و اگر منجر به گفتوگوی مستقیم ایران و آمریکا شود مفید است. اینکه فکر کنیم مثل دوران ابتدای انقلاب تا قبل از دولت احمدینژاد میتوانیم با ایجاد شکاف بین آمریکا و اروپا میتوانیم از آب گلآلود ماهی بگیریم شدنی نیست.
در سالهای اخیر و به ویژه ماههای گذشته صداهایی در ایران شنیده میشود که خواهان حرکت کشور به سمت بمب اتم است. آیا این اقدام دست ایران برای مذاکرات را پرتر نمیکند؟
آنچه میتوان آن را به عنوان یک فکت مطرح کرد این است که ایران به دنبال ساخت بمب اتم نیست اما میخواهد به نقطهای برسد که هر موقع خواست به آن دست پیدا کند و این موضوع هم هیچگاه برای غربیها پنهان نبوده است.
هیئت حاکمه ایران همچنان پیرو فتوای رهبری دربارهی عدم ساخت بمب اتمی هستند. ساخت این بمب برای ایران تسهیلاتی ایجاد خواهد کرد اما مصائب ناشی از آن دهها برابر آن تسهیلات است. برگ برندهی ما در منطقه و سازمان ملل که خاورمیانهی عاری از سلاح هستهای است و با آن میتوانیم اسرائیل را در مجامع بینالمللی تهدید و محکوم کنیم از دست ما خارج میشود و بهانه به دست کسانی خواهد افتاد که معتقدند ایران گفتوگوپذیر نیست و بمب ساخته است.
تغییر دولتها چه اندازه بر سیاست خارجی اثرگذار است؟ دولت میانهرو پزشکیان میتواند تغییری در نگاه حاکم بر این حوزه ایجاد کند؟
اگر مناسبات آقای پزشکیان و یا هر رییس جمهور دیگری با رهبری و شورایعالی امنیت ملی مثبت و تاثیرگذار باشد و آن اقتدار را داشته باشند دولت میتواند در تصمیمگیریها دربارهی سیاست خارجی اثرگذار باشد.
آقای پزشکیان در این مسیر حرکت کرده است اما با کندی و محافظهکاری. او میخواهد این کار را کند اما این مسیری است که باید خیلی زود در آن تصمیم گرفته شود و روند کند و محافظهکارانه در درازمدت جواب نخواهد داد. الان دیگر شرایط بندبازی دوران اوباما و بایدن نیست و ایران باید تصمیم بگیرد.