از قیام ۱۳۳۱ تا تجمع اعتراضی علیه ظریف و دولت پزشکیان؛ کفن‌پوشان چه تغییری کردند؟

«مفهوم تاریخی کفن‌پوشی نیز هم‌راستا با دیگر مفاهیم سیاسی، در کشور توسط گروهی افراطی به چالش کشیده شده است. عده‌ای که از حمایت‌های ویژه و مصونیت‌های قضایی و انتظامی برخوردارند و گاه و بی‌گاه از همین حمایت‌ها به عنوان اهرم فشاری برای پیشبرد اهداف جناحی و سیاسی‌شان استفاده می‌کنند.»

فراز نوشت: حضور کفن‌پوشان در دو قیام ۱۳۳۱ و ۱۳۴۲ معنایی نداشت جز آنکه «ما کفن پوشیده‌ایم، زیرا برای مقابله با شری که قدرتمند است، هیچ ابزاری جز جانمان نداریم.» معترضین حمایتی از سمت حاکمیت نداشتند و خاستگاه قیام‌ها در دل جامعه و مردم بود. اما در سال‌های اخیر کسانی کفن می‌پوشند و به خیابان می‌آیند که اتفاقا از حمایت‌های بزرگی در ساختار حاکمیت برخوردارند. پوشیدن کفن در تاریخ معاصر ایران، نمادی از بی‌قدرتی مردم علیه قدرتمندان بود، اما امروز گویی همه چیز با گذشته فرق کرده است…

در تاریخ ۷ بهمن ۱۴۰۳، گروهی از افراد کفن‌پوش در میدان پاستور تهران تجمعی برگزار کردند که هدف اصلی آن اعتراض به سخنان اخیر محمدجواد ظریف در اجلاس داووس بود. در این تجمع، کامران غضنفری، نماینده تهران در مجلس، حضور داشت و اظهارات تندی علیه ظریف بیان کرد. حاضران با سردادن شعار‌هایی مانند «مرگ بر نفوذی» و درخواست محاکمه و حتی اعدام ظریف، نارضایتی خود را نشان دادند. معاون راهبردی رئیس‌جمهوری در گفت‌وگو با فرید زکریا، به موضوعات مختلفی مانند مسائل هسته‌ای، حقوق بشر و زنان پاسخ داد که ظاهرا از نظر کفن‌پوشان تندور قابل قبول نبوده است.

در همین ارتباط:

پوشیدن کفن برای دفاع از حقوق ملی

در تیرماه ۱۳۳۱، پس از بروز اختلافات بین محمد مصدق و شاه، مصدق از سمت نخست‌وزیری استعفا داد. شاه، قوام‌السلطنه را به‌عنوان نخست‌وزیر منصوب کرد. این انتصاب با مخالفت گسترده مردم و گروه‌های مختلف سیاسی، مذهبی و اجتماعی رو به رو شد. در روز‌های منتهی به قیام ۳۰ تیر، گروهی از مردم در تهران و شهر‌های دیگر با پوشیدن کفن به خیابان‌ها آمدند. کفن‌پوشان به‌عنوان نمادی از آمادگی برای شهادت در راه دفاع از حقوق ملی و بازگشت مصدق به قدرت، خواستار کناره‌گیری قوام‌السلطنه و بازگشت مصدق شدند.

این حرکت که به‌ویژه توسط گروه‌های مذهبی و بازاریان حمایت می‌شد، نماد ایستادگی مردم در برابر حکومت پهلوی بود. اصلی‌ترین مطالبات معترضین چنین بود: بازگشت محمد مصدق به نخست‌وزیری. پایان دادن به حکومت قوام‌السلطنه که عامل سرکوب و وابسته به قدرت‌های خارجی بود و ادامه مبارزه برای ملی شدن صنعت نفت و جلوگیری از دخالت‌های خارجی در امور داخلی ایران. اعتراضات گسترده کفن‌پوشان و سایر گروه‌های مردمی باعث شد که شاه ناچار به برکناری قوام‌السلطنه و بازگرداندن محمد مصدق به قدرت شود. در این قیام، مردم متحد شدند تا از استقلال و حقوق ملی دفاع کنند که در نهایت نقش مهمی در تقویت جایگاه مصدق و جنبش ملی شدن نفت داشت.

اعتراض به دستگیری امام خمینی

حدود ده سال بعد در ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ قیام دیگری با حضور پررنگ کفن‌پوشان رقم خورد. در سال‌های ابتدایی دهه ۴۰، محمدرضا شاه با حمایت ایالات متحده برنامه‌هایی نظیر انقلاب سفید را آغاز کرد. این اقدامات، با وجود تبلیغات گسترده، با مخالفت شدید روحانیت، به‌ویژه آیت‌الله خمینی (ره) مواجه شد. در سخنرانی تاریخی بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران در روز عاشورای ۱۳۴۲، وی به محمدرضا شاه و وابستگی او به قدرت‌های خارجی به‌ویژه اسرائیل و آمریکا اعتراض کرد. در صبح ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، نیرو‌های رژیم پهلوی امام خمینی را در قم دستگیر و به تهران منتقل کردند. پس از انتشار خبر دستگیری امام خمینی، مردم در شهر‌های مختلف ایران، به‌ویژه قم، تهران و ورامین، به خیابان‌ها آمدند. در ورامین، جمعی از مردم کفن‌پوش شدند و به سمت تهران حرکت کردند تا اعتراض خود را اعلام کنند و در نهایت صد‌ها نفر کشته و بسیاری دیگر زخمی یا بازداشت شدند.

قدرت به میدان کفن‌پوشان آمد

تا سال ۸۸ دیگر خبری از تجمع بزرگ کفن‌پوشان نیست؛ در تاریخ ۹ دی سال ۸۸ و هشت ماه بعد از انتخابات ریاست جمهوری آن سال، کفن پوشان به خیابان آمدند. این تظاهرات چنانکه گفته می‌شد، پاسخی خودجوش و مردمی به آن‌هایی بود که ۳ روز پیش از آن در روز عاشورای ۸۸، در اعتراض به نتیجه انتخابات به خیابان آمده بودند.

کفن‌پوشان حالا جان‌شان را برای حمایت از قدرت مستقر کف دست‌شان گذاشته بودند و طرف مقابل نیز تمام‌قد از آن‌ها حمایت می‌کرد. پیش از این، افرادی با کفن به خیابان‌ها می‌آمدند که قدرت نداشتند و برای مقابله با دیگری قدرتمند جان خود را حائل می‌کردند.

نماینده مجلس یکی از حامیان اصلی

از آن زمان تا امروز کفن‌پوشان بار‌ها به میدان آمده‌اند؛ از اعتراض به برگزاری کنسرت گرفته تا وضعیت حجاب و برجام و احتمال مذاکره، اما نقطه اشتراک تمام این اعتراضات، قدرت کسانی است که کفن پوشیده اعتراض می‌کنند. آنها از چنان قدرتی برخوردار هستند که با پلیس نیز درگیر می‌شوند. برای مثال در اسفند ۱۴۰۲، گروهی از کسانی که خود را طرفداران امر به معروف و نهی از منکر می‌دانستند در محدوده پاستور تظاهرات کردند و وقتی پلیس قصد پراکنده کردن آن‌ها را داشت، با نیروی انتظامی درگیر شدند. سال ۱۳۹۵ هم عده‌ای از کفن‌پوشان در شهرستان تفت دست به اعتراض به برگزاری یک کنسرت زدند. بهمن ۱۴۰۳، اما عده‌ای کفن پوشیده‌اند و به حضور محمد جواد ظریف معترض هستند که ابزار‌های زیادی جز کفن و جان خود در دست دارند که اگر نداشتند نماینده مجلس در تجمع آنها حاضر نمی‌شد. کامران غضنفری همان نماینده‌ای است که در این تجمع خطاب به پزشکیان گفت: «آقای ظریف در سال ۶۷ هم شهرت آمریکایی بودن داشته است. شهرت داشته به اینکه یک عنصر و مامور آمریکایی است. چطور برای چنین فردی کنار خود پست معاونت راهبردی ایجاد می‌کنید؟ چرا آدمی که مورد اعتماد مقامات اطلاعاتی و امنیتی آمریکاست را بیخ گوش خودتان آورده‌اید و به او پست معاونت می‌دهید؟»

چنانکه به نظر می‌رسد، مفهوم تاریخی کفن‌پوشی نیز هم‌راستا با دیگر مفاهیم سیاسی، در کشور توسط گروهی افراطی به چالش کشیده شده است. عده‌ای که از حمایت‌های ویژه و مصونیت‌های قضایی و انتظامی برخوردارند و گاه و بی‌گاه از همین حمایت‌ها به عنوان اهرم فشاری برای پیشبرد اهداف جناحی و سیاسی‌شان استفاده می‌کنند.

۱ نظر
  1. سیدضیاء

    آدم با این روشها وتجمعات این چنینی حضرات ،، نسبت به گنه کار بودن کسانی که در تاریخ معاصر این کشور ،به دست مدعیان دروغین اسلام انقلابی و حقیقی ترور فیزیکی وشخصیتی ومعنوی شدن ، وبا حیثیت وآبرو این افراد به دلیل بیان نظرات و عقایدشان بازی شد ،شک میکند..

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.