با آن همه انتظار مخاطبان؛ چرا سریال پایتخت ۷ اینجوری تمام شد؟
فصل هفتم سریال پایتخت در حالی تمام شد که مانند فصل پیش این مجموعه تلویزیونی پرخاطب بازهم پر از گره خاتمه یافت.

روزنامه هممیهن نوشت: طبق شنیدهها قرار بود سریال «پایتخت» در ۲۷ قسمت ساخته شود و بخشهای پایانی آن در تاجیکستان اتفاق بیفتد. اینها طبق شنیدههاست، اما درباره پایان اصلی این سریال عوامل چیزی نگفته بودند. با همه شایعات بالاخره فصل هفتم سریال «پایتخت»، ۲۷ فروردینماه پس از ۲۲ قسمت به پایان رسید.
این مجموعه بهدلیل محبوبیت فصلهای گذشته، سطح انتظارات را بالا برده بود و به همین دلیل با نقدهای مثبت و منفی زیادی همراه بود. اما تمام شدنش در حالی اتفاق افتاد که موضوع تاجیکستان و سفر به آن تقریباً به دست فراموشی سپرده شد و بسیاری از مسائل دیگر هم نیمهکاره رها شد.
از قسمتهای ابتدایی فصل هفتم، یکی از انتقادات اصلی به این مجموعه این بود که شبیه فصلهای قبل نیست و سفر رفتن و هیجان حاصل از آن که یکی از المانهای اصلی این مجموعه بود، در فصل جدید رعایت نشده. با ورود بازیگران تاجیکی و بحث رفتن به تاجیکستان که در هر قسمت مدام تکرار میشد، امید این میرفت که در روند این مجموعه تحرکی به وجود بیاید و از آن حالت سریالهای آپارتمانی خارج شود.
اما تنها دو قسمت، بازیگران تاجیکی حضور داشتند و حتی با علامتی که روی سر پدر خانواده تاجیکی بود، بهتاش متوجه شد که آنها وابسته به کمونیست هستند. این گره و خط داستانی که ایجاد کرده بود، میتوانست ماجرا را جذاب کند.
اعضای خانواده بالاخره با وجود همه کارشکنیها با کمپر ارسطو به سمت تاجیکستان به راه افتادند. اما در راه مشهد و بهدلیل حمله خرس متوقف شدند. این حمله و رفتن آنها به خانه اوس موسی در مشهد و مواجهه دوباره با خانواده او، شاید تنها چیزی بود که «پایتخت» را شبیه فصلهای اول و دوم آن کرد.
اما در کمال ناباوری و ناگهان و با لو رفتن ماجرای شهابسنگ، در قسمت ۲۲، همه مسائل حلوفصل شد و رفتن به تاجیکستان هم منتفی شد. این در حالی بود که با پخش قسمت پایانی این سریال با برگزاری یک اکران عمومی در برج میلاد، باز هم انتظارات را بالا برده بود که احتمالاً پایانبندی خاصی در راه است.
کمپر ارسطو را به برج میلاد آورده بودند، بازیگران با مردمی که بلیت تهیه کرده بودند دیدار کردند، موسیقی توسط برادران امینی اجرا شد و… اما تکلیف بازیگران تاجیکی و گرهای که میتوانست قصه را به سمتوسویی متفاوت ببرد، مشخص نشد. این در حالی بود که گفته میشد، نیکا با خانواده تاجیکی عقد کرده و ماجرای داس و چکش روی سر پدر همسر نیکا عملاً به محاق رفت. در این میان با برگزاری مراسم عروسی رحمت و فهیمه، اصلاً ماجرا به سمت دیگری رفت.
از طرفی در برخی از رسانهها درباره این صحبت شده که یکی از دستیاران سیروس مقدم اعلام کرده بهدلیل استقبال و پیگیری مردم، انگار قرار است فصل هشتم این مجموعه هم ساخته شود. نکته قابلتوجه این است که هنوز بسیاری از گرههای داستانی فصل هفتم مثل تحت تعقیببودن بهتاش، زندگی ارسطو با زن جدید و مسائل دیگر باز نشده، درباره ساخت فصل بعدی حرف زده شده. این درحالیاست که چهار سال پیش هم با یک خط داستانی پر از گره فصل ششم به پایان رسید. اما بسیاری از آن گرهها هیچوقت باز نشد.
در این موضوع شکی وجود ندارد که باتوجه بازخورد سریال در شبکههای اجتماعی، این مجموعه یکی از آثار بسیار مخاطب تلویزیون در چندسال اخیر بود. در سالهایی که هر مجموعهای ساخته میشد تا این جد سکانسها و دیالوگهایش وایرال نمیشد و مورد توجه قرار نمیگرفت.
اینکه مراسمی بزرگ برای پخش قسمت پایان سریال برگزار شود، آن هم یک سریال تلویزیونی که تابهحال سابقه نداشته، هم در این دوران اتفاق مهمی محسوب میشود. اما نمیشود این نکته را نادیده گرفت که با رها کردن بخشی از داستان به نظر مخاطب وفادار این سریال اهمیت داده نشد و این موضوع از برگزاری آن جشن و اکران عمومی اهمیت بیشتری دارد.