چرا رئیسی بهترین امید غرب برای توافق با ایران است؟
فارین پالیسی نوشت: تندروها هیچگاه توافقی را که توسط یک میانه رو امضا شده، نمی پذیرند اما اگر کسی از خودشان امضا کند، با آن کنار می آیند.
به گزارش تازهنیوز، ولی نصر، روزنامهنگار در فارین پالیسی، به تحلیل انتخابات ریاست جمهوری ایران پرداخت و از آغاز دور جدید دیپلماسی در کشورمان گفت.
او نوشته است: از زاویه خواسته فوری تر غرب از تهران، “گردش به راستِ” تند ایران، چندان هم لزوما برای غرب بد نیست: غرب خواهان یک توافق هسته ای است که بطور موثری برنامه هسته ای تهران را محدود کند… در حالیکه در سال ۲۰۱۳، نقش یک رییس جمهوری میانه رو برای به سرانجام رسیدن توافق هسته ای، کارساز بود، اکنون به نظر می رسد که وجود یک رییس جمهوری تند محافظه کار، برای به انجام رساندن یک توافق دیگر ضرورت دارد.
در واقع، دولت آمریکا با گره نزدن گفتگوهای وین به انتخابات و نادیده گرفتن تاریخ این انتخابات بعنوان یک مهلت و در عوض ورود به یک فرایند طولانی گفتگو که به تابستان می کشد، کار را بر ایران آسان کرد تا از پیشرفت گفتگوها در وین حمایت کند…
رهبر ایران با فاصله گرفتن از تندروهای داخلی برای نابودی برجام، آمریکا را شدیدا هدف انتقاد قرار داد اما همچنان گفت که ایران به توافقی که امضا کرده، پایبند خواهد ماند. وی مستقیما از گفتگوهای وین حمایت نکرد، درباره نتایج گفتگوها هم ابراز بدبینی کرد اما علامت روشنی داد که این گفتگوها ادامه یابد.
همه اینها، از جمله مواضعی که رییسی و دیگر رقبایش در انتخابات درباره برجام از خود نشان دادند، در انطباق با برنامه رهبر ایران بود. اکنون، گفتگوهای وین به تقاطع حساسی رسیده، یک توافق کلی در سطح فنی درباره چگونگی بازگشت ایران به پایبندی به برجام و نیز رفع تحریم های آمریکا به دست آمده است.
آنچه را که آمریکا با آن موافقت نکرده، پذیرش درخواست ایران است برای تضمین اینکه آمریکا یکبار دیگر از توافق خارج نشود. ایران هم تا به اینجا با گفتگوهای تکمیلی بر سر برنامه موشکی و مسائل منطقه ای موافقت نکرده است.
اکنون که ابراهیم رییسی به ریاست جمهوری رسیده، این تندروها هستند که باید تصمیم دشوار را بگیرند و مجبور به دفاع و اجرای آن هم خواهند بود و اگر یک توافق امضا شود، مخالف خوان ها، کنار خواهند آمد.
ایران امروز نیازمند ثبات و آرامش است و این شرایط، تنها زمانی به دست می آید که توافقی میان ایران و آمریکا شکل گرفته باشد. ابراهیم رییسی، نیز حالا میخواهد توانایی خود را برای حفظ توافق و موفقیت در اداره کشور نشان دهد؛ در نگاه ایرانیان، چه چیزی مهمتر از بهبود زندگی روزمره و شرایط اقتصاد بایکوت شده ایران است؟ رییسی چگونه می خواهد به وعده های خود برای مهار تورم، رفع بیکاری و کمک به کسب و کارهای کوچک عمل کند اگر جهشی در درآمد نفتی و تجاری کشور بوجود نیاید و به عبارت دیگر اگر گفتگوهای وین به نتیجه نرسیده و تحریم ها برداشته نشود؟
این است که فراسوی هیجانات ایدئولوژیک موجود، نوعی واقع گرایی در حال شکل گیری است. این بار، برخلاف دفعات قبل که محافظه کاران، همگرایی با غرب را ناکار می کردند تا مخالفان میانه روی خود را از میدان بیرون کنند، اکنون آنها باید به دنبال ثبات در روابطشان با جهان باشند اگر می خواهند قدرتشان را با موفقیت تحکیم بخشند. پس اول باید با آمریکا کنار بیایند.