این‌که چند دختر حاضرند برای محمدرضا گلزار بمیرند، غیرطبیعی است؟!

در شکل‌گیری‌ی رفتار جمعی، وجود احساسات مشترک و قابل تسری و تلقین‌‌پذیری و تحریک‌پذیری اهمیت زیادی دارد. این پدیده را نیز شیدایی می‌نامند

به گزارش تازه‌نیوز، حسن محدثی نوشت: یک ویدئو درباره عشق وعلاقه دخترهای نوجوان به محمدرضا گلزار پخش شده و از صبح چند نفر این پرسش را در باره‌ی این ویدئو از من پرسیده‌اند. یکی از مخاطبان عزیز و محترم نیز برای من نوشته است:

«امروز این ویدئو را دیدم و واقعا مغزم قفل کرد. هیچ توضیحی نمی‌تونم برای این پدیده برای خودم بدم. چه‌طور ممکنه!؟ اصن مگه همچین افرادی هم وجود دارند!؟ آیا باید بدون توجه بهش، ازش بگذرم؟ مثل کابوسی که گذراست؟»

ما در باره‌ی این پدیده در سال اول کارشناسی‌ی علوم اجتماعی مطالبی خوانده‌ایم؛ در کتاب مبانی‌ی جامعه‌شناسی و در بحث رفتار جمعی.

در شکل‌گیری‌ رفتار جمعی، وجود احساسات مشترک و قابل تسری و تلقین‌‌پذیری و تحریک‌پذیری اهمیت زیادی دارد. این پدیده را نیز شیدایی می‌نامند. بروس کوهن در کتاب «درآمدی به جامعه‌شناسی» توضیح کوتاه و مفیدی در این باره ارایه می‌کند:

«شیدایی به الگوی رفتار غیرمتعارفی اطلاق می‌شود که تعداد به نسبت کمی از مردم در یک دوره‌ی کوتاه از خود نشان می‌دهند. اکثریت مردم شیدایی را رفتار عجیب و غریب می‌دانند. سر و دست شکستن برای یک هنرپیشه یا ورزشکار محبوب و غش و ضعف رفتن در اوج برخی از مراسم اجتماعی، نمونه‌های شیدایی به‌شما می‌آیند»
بنابراین، اگر احیانا از نوجوانان و جوانان‌تان گه‌گاه چنین رفتاری سر زد، خیلی نگران نباشید. این پدیده زودگذر است و مشکل زود برطرف می‌شود.

«به گیرنده‌هاتون دست نزنید!»

به هر حال هر نسلی ابژه‌های تعلق‌مندی و ابژه‌های هویت‌آفرین خاص خود را دارد. وقتی نخبه‌گان فرهنگی‌ی شایسته، مجال تولید فرهنگی و عرضه‌ی خوراک فرهنگی‌ی شایسته را پیدا نمی‌کنند، امری عادی است که امثال محمدرضا گلزار ابژه‌‌ی تعلق‌مندی و هویت‌آفرینی بشوند.

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.