بازیگر مشهوری که پدر و مادرش خلافکار فراری بودند!
جکی چان بعدها که مشهور شده بود، بیسروصدا دنبال پدر و مادرش گشت و فهمید که هر دو، هم پدر و هم مادرش قاچاقچی و خلافکار فراری بودند.
به گزارش تازهنیوز، اعتماد نوشت: با اولین فیلم از مجموعه فیلمهای «ساعت شلوغی» بود که جکی چان رسما هالیوودی شد. اکران فیلم سال ۱۹۹۸ در چنین روزی آغاز شد و نزدیک به ۲۵۰ میلیون دلار فروخت که فروش بالایی بود و موفقیتی بزرگ برای همه عواملش محسوب میشد (فیلم با ۳۵ میلیون دلار بودجه ساخته شده بود). جالب اینکه خود جکی چان نه فیلم را دوست داشت و نه امید چندانی به موفقیت آن بسته بود.
هنوز هم در برخی مصاحبههایش «ساعت شلوغی» را میان بهترین فیلمهای خودش نمیبیند و گاهی به شوخی ـ اما کاملا جدی ـ به اینکه کارگردان فیلم اجازه اجرای ایدههای او را نداده بود معترض میشود. او بعد از نخستین فیلم «ساعت شلوغی» با فیلمهای دیگری مثل «ظهر شانگهای» (۲۰۰۰)، قسمت دوم «ساعت شلوغی» (۲۰۰۲)، «تاکسیدو» (۲۰۰۳)، «مدال» (۲۰۰۳)، «شوالیههای شانگهای» (۲۰۰۳) و «دور دنیا در هشتاد روز» (۲۰۰۴) به یکی از چند ستاره چشمبادامی هالیوود تبدیل شد و بارها عکسش روی جلد مجلات امریکایی از جمله تایمز رفت.
جکی چان حتی پیش از ورود به سینمای امریکا – و بدون بهرهگیری از تبلیغات پرسروصدای آن نظام خاص تولید و توزیع فیلم – چهره سینمایی مشهوری بود و هم خودش و هم فیلمهایش در ایران ما هم طرفداران زیادی داشت. حتی اغلب طرفداران او فیلمهای اولیهاش مثل «استاد مست» (۱۹۷۸)، «استاد جوان» (۱۹۸۰) را کونگفوییتر و خالصتر میدانند و جکی چانِ قهرمانِ فیلمهای هالیوودی را به اندازه چان سینمای هنگکنگ جذاب و دوستداشتنی نمیبینند.
دربارهاش گفتنی زیاد است. بیپدر و مادر و در رنج بزرگ شد و سالهای طولانی نه والدینش را دید و نه حتی خبری از آنان داشت. بعدها که مشهور شده بود، گویا بیسروصدا دنبالشان گشت و میگویند فهمید که هر دو، هم پدر و هم مادرش قاچاقچی و خلافکار فراری بودند. از اوایل دهه ۱۹۶۰ یعنی از همان سالهای کودکی فعالیت سینمایی را شروع کرد و نخستین تجربیاتش را بازی در چند نقش فرعی پشت سر گذاشت و بعدتر در چند فیلم مهم مثل «اژدها وارد میشود» (۱۹۷۳) یکی از کتکخورها بود.
سال ۱۹۷۸ با بازی درخشان در دو فیلم «مشت اژدها» و «مار در سایه عقاب» به جمع بازیگران جدی و قابل اعتنا راه یافت و قدم در مسیری گذاشت که قبل از او بروس لی افسانهای هموارش کرده بود (جالب اینکه در داستان «مشت اژدها» به خاطره بروس لی ادای احترام میشود). چند سال بعد با دو فیلم «پروژه اِی» (۱۹۸۳) و «داستان پلیس» (۱۹۸۵) همه رقبای سینمایی و ستارههای فیلمهای رزمی را پشت سر گذاشت و سینمای هنگکنگ را هم دنبال خوش کشید. او قبل از «داستان پلیس» در فیلم «رستوران سیار» (۱۹۸۴) در رویارویی با بنی ارکیدز یکی از بهترین و واقعیترین صحنههای مبارزات به تصویر کشیدهشده در تاریخ سینما را خلق کرده بود، اما به قول یکی از زندگینامهنویسانش، با داستان پلیس و تلفیق کمدی و کونگفو بود که سینمای هنگکنگ را از ابتذال و میانمایگی بیرون کشید و به دوره تکرار تجربههای ناموفق پایان داد. کامیابیهایش در سالهای بعد همچنان تداوم داشت و از اینرو زمانی که هالیوودی میشد هم مشهور و هم در سینمای خاص خودش چهرهای بسیار معتبر بود. چان اکنون ۶۷ ساله است و بعد از چند دهه کار سینمایی، کارنامهای با حداقل ۱۳۰ فیلم دارد. من او را دوست دارم، ولی انصافا همه فیلمهایش ارزش وقتی که صرف تماشایشان میکنیم، ندارند و تعدادی از فیلمهایش ضعیف و مسخرهاند. او هنوز هم – البته نه مثل گذشته – پرکار است و به نظر میرسد تصمیم به بازنشستگی ندارد.