خروج مذاکرات هستهای از مسیر اصلی/ فرصت از دست رفت؟
مدت هاست که متحدان آمریکا ابتکار عمل را در زمینه مسائل منطقه در دست گرفته اند. اصرار بر یک توافق جامع می تواند مذاکرات هسته ای را برای همیشه از مسیر خارج کند.
به گزارش تازهنیوز و به نقل از اقتصادنیوز، در شرایطی که طی هفته جاری شاهد برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل متحد و نشست سالیانه اعضای سازمان بین المللی انرژی اتمی بودیم، کشورهای عضو برجام بار دیگر دولت جدید در ایران را به آغاز مجدد مذاکرات احیای برجام در شهر وین فراخوانده اند. در حالی که برخی از مقامات دولتهای غربی هشدار داده اند که فرصت لازم برای بازگشت به برجام به سرعت در حال پایان رسیدن است، حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه تازه جمهوری اسلامی وعده داده تا طی هفته های آتی دولت ایران به مذاکرات می پیوندد.
با این حال به نظر می رسد در صورت آغاز مذاکرات، حصول توافق راه چندان ساده ای در پیش ندارد. به نظر می رسد زمزمه های طرف آمریکایی مبنی بر مشروط شدن توافقات هسته ای به مذاکرات امنیتی منطقه ای آتی، از مهم ترین چالش های پیش روست. ولی نصر، استاد دانشگاه جان هاپکینز و از سیاست گذاران وزارت خارجه ایالات منطقه در امور خاورمیانه در دولت باراک اوباما و سیدحسین موسویان، دیپلمات و عضو سابق تیم مذاکراه کننده جمهوری اسلامی در مذاکرات هسته ای با انتشار یادداشتی در پایگاه تحلیلی فارین پالیسی با عنوان «برجام را از مذاکرات امنیتی منطقه ای جدا سازید!» ضمن بررسی این موضوع، چنین مسئله ای را مهم ترین مانع بر سر مذاکرات هسته ای قلمداد کرده و برای رفع آن پیشنهادهایی را ارائه داده اند.
بن بست دو طرفه
در طول یک سال سپری شده، جمهوری اسلامی و ایالات متحده در تلاش برای احیای توافق هسته ای ۲۰۱۵ (موسوم به برجام) بوده اند. به رغم پیشرفت های رخ داده طی چندین دور از گفت و گو در شهر وین، مذاکرات غیرمستقیم دو دولت در وضعیت بن بست قرار دارد و نگرانی ها از بابت اتمام زمان مورد نیاز برای احیای برجام افزایش یافته است.
ایران به سرعت در حال نزدیک شدن به نقطه ای است که برنامه هسته ای اش قابل بازگشت نباشد و در این شرایط چنانچه برجام ناتوان از دستیابی به مفاد و اهداف کلیدی خود باشد، هیچ منفعتی در بازگشت ایالات متحده به توافق وجود نخواهد داشت. ایران نیز به این نتیجه رسیده است که دولت آمریکا در حال طفره رفتن است و بعید است که تحریم های اقتصادی را لغو کند. بنابراین، آنها نیز مزیتی در تلاش بیش از حد برای بازگرداندن برجام نمی بینند.
مهم ترین مانع بر سر ادامه مذاکرات احیای برجام
یکی از موانع موجود بر سر مذاکرات احیای برجام، پرداختن به نقش ایران در مسائل منطقه ای است. ایالات متحده و ایران باید راهی برای پرداختن به این مسئله، بدون تهدید برای پیشرفت در مذاکرات هسته ای -که در حال حاضر به مرحله دشواری رسیده- بیابند. اصرار بر بحث در مورد موضوعات منطقه ای – مانند نقش ایران در سوریه و عراق، حمایت از حزب الله لبنان، پایان جنگ در یمن و امنیت دریایی در منطقه خلیج فارس- به عنوان بخشی از مذاکرات هسته ای، این خطر فاجعه بار را نیز به همراه دارد که در صورت به بن رسیدن و متوقف شدن مذاکرات هسته ای، تلاش های دیپلماتیک برای حل برخی از این دست مسائل هم به مشکل بخورد.
در حال حاضر، اختلاف نظرها در مسائل منطقه باعث کند شدن پیشرفت مذاکرات هسته ای شده و عدم دستیابی به توافق هسته ای امنیت منطقه را بدتر می کند. در صورتی که در روند مذاکرات آتی [در وین] هر دو موضوع [هسته ای و منطقه ای] مطرح شود، شکست [در توافق] بر سر موضوع هسته ای، فشار اقتصادی بیشتر بر ایران و خرابکاری از تاسیسات هسته ای این کشور را در پی خواهد شد. در مقابل هم احتمالاً شاهد درگیری های تازه در لبنان، سوریه و عراق و افزایش تحرکات علیه تأسیسات زیربنایی و نفتی عربستان سعودی و حمل و نقل در دریاهای آزاد منطقه خواهیم بود.
لزوم تغییر رویکرد در دولت بایدن
چنانچه دولت بایدن مصمم است از درگیری های پرهزینه در خاورمیانه اجتناب کند، باید رویکرد خود را تغییر دهد. این مسئله از طریق از میان برداشتن مانع بزرگ بر سر راه مذاکرات هسته ای و کمک به امنیت منطقه در زمانی که ایالات متحده به دنبال کاهش تعهدات نظامی خود در این زمینه است، انجام می شود. منطقه باید این دو موضوع را از هم جدا ساخته و راه حل بحران منطقه ای را به شکل جداگانه دنبال کند.
مدتی است که ایالات متحده اصرار دارد بازگشت خود را به برجام را به موافقت ایران برای مذاکره در مورد سیاست های منطقه ای اش مشروط کند. این در حالی است که در آغاز مذاکرات هسته ای در سال ۲۰۱۱ ، آمریکا چنین رویکردی نداشت. بعد از آن، ایران آماده گسترده تر کردن چارچوب مذاکرات بود و این ایالات متحده بود که اصرار داشت که مذاکرات بر موضوع هسته ای تمرکز کند تا توافق به سرعت حاصل شود. با این حال پس از امضای برجام وضعیت ایالات متحده تغییر کرد و دولت اوباما به دلیل عدم گفت و گو بر سر اختلافات با سیاست های ایران در لبنان، سوریه، عراق و یمن مورد انتقاد قرار گرفت.
منتقدان داخلی توافق هسته ای و متحدان منطقه ای به سرعت این توافق را متهم به این کردند که منابع و فضای بیشتری به ایران برای گسترش نفوذ منطقه ای خود می دهد. البته شواهد کمی برای این مسئله وجود داشت، اما صرف نظر از اعتبار چنین ادعایی، این انتقاد به عنوان یک نقص آشکار برجام پذیرفته شد، که دولت بایدن در صورت بازگشت به توافق باید آن را برطرف کند. به نظر می رسد که واشینگتن در این تصور است که هر چیزی کمتر از این نوعی امتیازدهی به تهران است.
بیشتر بخوانید:
- ترکیب احتمالی ایران در مذاکرات برجام/ مذاکرهکننده ارشد هستهای کیست؟
- گزارش دولت بایدن برای مذاکرهکنندگان دولت رئیسی: ۷۰ میلیارد دلار ناقابل!
رد گفت و گو بر سر مسائل خارج از میز مذاکره
ایران هر گونه ادعایی مبنی بر فزونی بخشیدن به سیاست های تهاجمی پس از امضای برجام را رد کرده و حاضر نیست در مورد موضوعی که طی مذاکرات هسته ای روی میز نبوده، گفت و گو کند. این کشور تمرکز بر مسائل منطقه ای [در طی مذاکرات برجام] را محصول لابی موفقیت آمیز رقبای منطقه ای خود می داند که قصد نابودی برجام را دارند.
طرح این مسئله کمکی به روند احیای برجام نمی کند چرا که ایران هم به انگیزه های واشینگتن بی اعتماد است. رهبر عالی ایران اخیرا مشروط شدن بازگشت آمریکا به برجام آمریکا به مذاکرات آینده در مورد مسائل منطقه ای را رد کرده و گفته است که ایالات متحده از این موضوع برای گریز از تعهداتش در توافق هسته ای استفاده می کند. ایشان تا کید داشته که اجازه دخالت خارجی در مسائل مربوط به امنیت ملی ایران را نخواهد داد.
فرصت های از دست رفته
مقامات ایرانی به سابقه ابتکارات و تماس ها با ایالات متحده در مورد مسائل منطقه ای اشاره می کنند که همگی آن فرصت ها از دست رفت. در حالی که در سال ۲۰۰۱ ایران در بیرون راندن طالبان از افغانستان و سپس ایجاد نظم و ساختار جدید در این کشور طی کنفرانس بن با ایالات متحده همکاری کرد، اما تقریباً بلافاصله پس از آن به عنوان یکی از اعضای «محور شرارت» معرفی شد.
دو سال بعد از آن، دولت جورج دبلیو بوش پیشنهاد محمد خاتمی، رئیس جمهور وقت ایران را برای بحث در مورد مسائل منطقه رد کرد. تهران معتقد است که ایالات متحده به دنبال امنیت منطقه ای نیست، بلکه تنها در پی تضعیف موقعیت ایران و تغییر حکومت است. حال با خروج یکجانبه از توافق هسته ای ۲۰۱۵، ایالات متحده به سختی می تواند بر بی اعتمادی عمیق تهران -که در مقایسه با زمان پیش از خروج از توافق بیشتر هم شده- غلبه کند.
عدم نیاز به دخالت مستقیم ایالات متحده
با این حال، تهران به این نتیجه رسیده که علاوه بر پیشرفت در مذاکرات هسته ای، در نهایت نیاز به گفت و گو بر سر امنیت در منطقه دارد، اما نه به عنوان بخشی از برجام یا در مذاکرات با ایالات متحده. ایران می خواهد بر سر مسائل منطقه ای مستقیماً با همسایگان خود مذاکره کند. این کشور بارها خواستار حل مسائل منطقه ای تحت حمایت سازمان ملل متحد شده و مستقیماً از دبیرکل سازمان ملل خواسته تا فرایندی را در این زمینه آغاز کند. در سال ۲۰۱۹، حسن روحانی، رئیس جمهور وقت ایران طرح صلح هرمز را مطرح کرد و کشورهای خلیج فارس را دعوت به گفتگوی امنیتی کرد. و در آخرین ماههای ریاست جمهوری خود، گفتگوی امنیتی با عربستان را در عراق آغاز کرد. مقامات ایران و عربستان سعودی طی سه دور مذاکره پیرامون آتش بس در یمن، پایان حملات هواپیماهای بدون سرنشین به تاسیسات عربستان سعودی و مسیری برای عادی سازی روابط، با یکدیگر دیدار کردند و هر دو طرف گفتگوها را توصیف توصیف کرده اند.
این مذاکرات زمینه ساز کنفرانس امنیتی منطقه ای ماه گذشته در بغداد بود که سران و وزرای خارجه چندین کشور را گرد هم آورد. در پایان این کنفرانس، ایران و عربستان سعودی اعلام کردند که برای دور چهارم مذاکرات در اواخر این ماه دیدار خواهند داشت. عربستان به تشویق ایالات متحده و وعده ادامه حمایت های نظامی نیاز دارد، اما برای پیشرفت در مذاکراتش با ایران، ضرورتی برای دخالت مستقیم آمریکا وجود ندارد.
ضرورت ابتکارات مستقل منطقه ای
متحدان ایالات متحده به این نتیجه رسیده اند که واشینگتن نمی تواند همزمان با مذاکرات هسته ای به مسئله نقش منطقه ای ایران هم بپردازد، و شکنندگی مذاکرات هسته ای به این معنی است که ابتکار قابل اعتمادی ای هم برای مهار نفوذ ایران وجود ندارد. به همین دلیل است که برخلاف سال ۲۰۱۵ ، متحدان ایالات متحده حتی قبل از به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته ای، وارد گفت و گو با ایران شده اند. بر این اساس، این کشورها تنها به دنبال حمایت ایالات متحده از ابتکارات دیپلماتیک خود و تضمین امنیت آینده خود هستند.
واشینگتن فکر می کند که تغییر موضع آمریکا [در از دست کشیدن از اصرار بر سر گفت و گو پیرامون مسائل منطقه ای] می تواند امتیازی برای ایران تلقی شود، اما اگر در عوض واشینگتن از ایران بخواهد از یکی از خطوط قرمز خود صرف نظر کند -مانند تضمین این که آمریکا بار دیگر توافق را ترک نخواهد کرد-، چنین چیزی امتیاز محسوب نمی شود. نیازی نیست که واشینگتن تقاضای خود را برای تغییر وضعیت منطقه ای ایران را به طور رسمی کنار بگذارد، بلکه باید صرفا از این موضوع به عنوان پیش شرط توافق هسته ای صرف نظر کند. حتب دولت بایدن می تواند مشوق هایی برای مذاکره مستقیم ایران با همسایگان خود -از قبیل لغو تحریم های بیشتر- ارائه دهد.
ایالات متحده به جای اصرار بر وارد کردن مباحث امنیتی منطقه ای در مذاکرات هسته ای، باید به تشویق مذاکرات امنیتی منطقه ای بپردازد و اجازه دهد این گفت و گوها به صورتی جداگانه اما همزمان با مذاکرات هسته ای پیش بروند. ایالات متحده باید عربستان سعودی و دیگر بازیگران منطقه ای را تشویق کند تا کنفرانس بغداد را به بستری برای مذاکرات درباره امنیت منطقه تبدیل کنند.
مذاکرات منطقه ای با هدایت سازمان ملل
این فرایند را می توان تحت هدایت سازمان ملل متحد قرار گیرد. طبق قطعنامه ۵۹۸ در سال۱۹۸۷ -که به پایان جنگ ایران و عراق کمک کرد- سازمان ملل موظف به رهبری قطعنامه های مربوط به مسائل امنیتی منطقه خاورمیانه است. این قطعنامه با حمایت گسترده بین المللی از جمله ایران، عربستان سعودی و دیگر بازیگران ذینفع در خاورمیانه به تصویب رسید.
ایالات متحده باید از چنین روندی حمایت کند و هنگامی که پیشرفت کافی حاصل شد، می تواند به آن بپیوندد. یک فرایند تحت رهبری سازمان ملل متحد بیشتر از مذاکرات برجام می تواند در مسائل امنیتی منطقه پیشرفت داشته باشد-و با بررسی مسائل منطقه ای در یک کنفرانس جداگانه، ایالات متحده مانع بزرگی را در مذاکرات هسته ای برطرف می کند.