استراتژی دولت رئیسی درمورد مذاکرات هستهای و برجام چیست؟
شرایط سیاسی و حتی نظامی در منطقه، نسبت به شرایط سال ۲۰۱۵ تغییر کرده، به این ترتیب که تهران با وجود بحرانهای اقتصادی دشوار و جنگ سایبری با اسرائیل، از مناطق نفوذ بیشتری در منطقه برخوردار شده و میتواند شروط خود در خلیج فارس یا عراق و سوریه را تحمیل کند.
به گزارش تازهنیوز و به نقل از انتخاب، عربی پست در مطلبی به قلم محمود شعبان نوشت: در حالی که ایران و آمریکا مدام در جنگهای رسانهای خود اتهاماتی را متوجه یکدیگر کرده و سعی میکنند طرف مقابل را مسئول از سر نگرفتن مذاکرات هستهای بدانند، مذاکره کننده ایران در پرونده هسته ای، علی باقری به بروکسل رفت تا با انریکه مورا، مذاکره کننده اروپا برای شروع گفتگوها در وین، دیدار کند.
در ادامه این مطلب آمده است: این سفر جدید علی باقری براساس ارزیابی من، تلاشی است از جانب تهران برای اثبات این مهم که مخالف مذاکره نیست، بلکه برعکس ایران تمام تلاش خود را میکند و هیئتش را برای به انجام رساندن پرونده هستهای میفرستد.
اما واقعیت میگوید که ابراهیم رئیسی به دنبال پایان دادن به پرونده هستهای و امضای یک توافق جدید نیست، یا حداقل شتابی برای نشستن پای میز مذاکره با اروپاییها و آمریکا و گفتگو در مورد بندهای برجام یا شروع گفتگو در خصوص توافق هستهای جدید را ندارد.
رئیسی معتقد است که تکیه بر کاخ سفید و ساکن فعلی آن، در حال حاضر، دستاورد زیادی را در پرونده هستهای نصیب دولت ایران نمیکند.
در ماه می ۲۰۱۸، دونالد ترامپ برای پاسخ مثبت به وعدههای انتخاباتی خود و همچنین با هدف حمایت از برخی دولتهای عربی حاشیه خلیج فارس، از توافق هستهای خارج شد، تا فشار اقتصادی و نظامی بر ایران افزایش یابد. اما با رفتن ترامپ، جو بایدن تلاش کرد آتشی که رئیس جمهور پیشین در خاورمیانه به راه انداخته بود را خاموش کند، پس به ریاض چراغ سبز نشان داد تا وارد مذکرات سرّی با تهران شود، همانطور که توافقهای عادی سازی بین اسرائیل و امارات، بحرین، مغرب و سودان امضا شده و به قاهره اجازه داده شد تا را در جنگ علیه غزه در ماههای گذشته، نقش واضحی را ایفا کند.
تمام سیاستهای پیش گفته که دموکراتها در آمریکا اتخاذ کردند، به نفع تهران بود تا سیاستهای خود در خاورمیانه را گسترش داده و احیای توافق هستهای که بسیاری از تحلیلگران روی حل آن در ماههای اولیه ریاست جمهوری بایدن حساب کرده بودند را به تاخیر بیندازد، همانطور که رئیسی و دولت جدید او هم-حداقل در زمان فعلی- خواهان خواستار این احیای توافق نیستند.
بایدن در چارچوب تمایل خود برای بررسی سقف شروط مورد پذیرش دولت خود و دولت ایران، از ورود ایران به مذاکرات وین در آوریل ۲۰۲۱ استقبال کرد و حتی در کنار چین، انگلیس، فرانسه، آلمان و روسیه، از گفتگوها حمایت نمود، اما رسیدن رئیسی به قدرت، این مذاکرات را به سمت دیگری برد.
حتی اتحادیه اروپا روز جمعه ۱۵ اکتبر اعلام کرد که ایران آماده بازگشت به مذاکرات در مورد برنامههای هستهای اش نیست. در ادامه، رابرت مالی به روزنامه نگاران گفت که نگرانیهای عمیق و رو به افزایشی در مورد ایران و مشخص نکردن زمان از سر گیری گفتگوهای وین، وجود دارد و واشنگتن و متحدانش، به فکر جایگزینهایی برای مسیر دیپلماتیک هستند. مالی تصریح کرد: «ما در مرحله فعلی در شرایط سختی قرار داریم که تفسیر دلیل آن دشوار است و به نظر میرسد ایران در حال حاضر به دنبال اجرای نقشه (ب) است و ما هم باید برای این نقشه آماده باشیم».
…
اما رئیسی در تعلل و کم توجهی خود به انجام مذاکرات، بر چه چیزی استناد دارد؟ وی به این مساله استناد میکند که پس از حساب کردن ایران روی حمایت اروپا برای جبران اثار تحریمهای ترامپ علیه تهران، طرف اروپایی هم نشان داد که در قید فشارهای آمریکاست و بعد از وعدههای خود در مورد حمایت اقتصادی از ایران، آن را رها کرد. از این رو، رئیسی اساسا توجه به چین و استفاده از توافقی که در مارس ۲۰۲۱ در پکن امضا شده بود را پیش روی خود داشت. علاوه بر اینکه ایران به روسیه هم در پروندههای متعددی نزدیک شده و رئیسی در درگیری سیاسی و رسانهای با دولت بایدن، روی این دو مورد حساب کرده و به آنها اطمینان دارد.
در اینجا باید به این مساله اشاره کنیم که شرایط سیاسی و حتی نظامی در منطقه، نسبت به شرایط سال ۲۰۱۵ تغییر کرده، به این ترتیب که تهران با وجود بحرانهای اقتصادی دشوار و جنگ سایبری با اسرائیل، از مناطق نفوذ بیشتری در منطقه برخوردار شده و میتواند شروط خود در خلیج فارس یا عراق و سوریه را تحمیل کند.
ایران معتقد است که باید از نقاط قوت خود برای تحقق شروطش در توافق هستهای جدید در آینده نزدیک، استفاده کند، توافقی که پیش بینی میکنیم در ماههای آینده امضا شود.