چگونه میشود حس ششم را فعال کرد؟
انسانها یک حس ششم دارند که زیاد از آن استفاده نمیکنند اما میتوانند نحوه کار با آن را یاد بگیرند.
به گزارشتازه نیوز، بعضی از افراد نابینا میدانند که چطور میتوانستند ببینند، تقریباً به همان روشی است که دلفینها در زیر آب حرکت میکنند و خفاشها در تاریکی مطلق راه خود را پیدا میکنند. دانشمندان میگویند صرفاً این مسئله اینگونه است که برخی دیگر میدانند که چطور این کار را انجام دهند.
پنج حس ما مانند بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه به ما کمک میکنند تا دنیای اطراف خود را درک کنیم اما طبق دو مطالعه اخیر، افراد میتوانند به اصطلاح از حس ششم استفاده کنند و یاد بگیرند که چگونه وقتی بینایی ندارند، از تاریکی عبور کنند.
دلفینها و برخی دیگر از حیوانات از یک مسیریابی بیولوژیکی به نام پژواکجایابی یا جهت شناسی از راه صدا استفاده میکنند؛ حتی با وجود نور کم و تاریکی و در جایی که آب مانع دید آنها میشود. به نظر میرسد خفاشها هنگام بازگشت بدون مانع از طریق فضاهای تاریک، صدا را میشنوند. به گفته لور تالر، پزشک و دانشیار روانشناسی دانشگاه دورهام انگلستان، “مردم به طور منفعل از جهتشناسی از راه صدا، در تمام مدت استفاده میکنند.”
تالر اینطور توضیح میدهد که وقتی شخصی به داخل اتاقی میرود، به صورت شهودی میداند که فضا کوچک است یا بزرگ و آیا مبلمان وجود دارد یا خیر. احتمالاً شهود آنها بر اساس صدا و طنین آوا تشخیص میدهد.
افراد نابینا گاهی اوقات با عصا به زمین ضربه میزنند یا به راحتی بر روی پایشان فشار میآورند تا بتوانند فضای اطراف خود را درک کنند. دانشمندان میگویند، انسان همچنین میتواند با انگشتان خود صدا ایجاد کند یا با دهان سوت بزند، زیرا امواج صوتی ایجاد شده از اجسام اطراف عبور میکند.
افرادی که آموزش چندانی ندیدهاند و یا به هیچ وجه آموزش نمیبینند، میتوانند از این پژواکها برای تعیین شکل، اندازه یا بافت یک شیء استفاده کنند و انجام کار این ابرقدرت، دور از ذهن نیست. دانیل کیش، بنیانگذار و رئیس ارتباط جهانی نابینایان میگوید: سنجش فعال چیزی است که بسیاری از افراد قبلاً به آن مسلط بودهاند. سازمان غیردولتی مستقر در کالیفرنیا به افرادی که قادر به دیدن نیستند، کمک میکند تا در سایر مکانها، برای تشخیص از راه صدا و برای جهتیابی در دنیای اطراف خود استفاده کنند.
تالر و همکارانش با استفاده از یک ابرقدرت در مطالعهای جدید، آزمایش کردند که آیا مردم میتوانند بیاموزند تا از راه صدا تشخیص دهند.
شرکتکنندگان در ۲۰ جلسه آموزشی و دو بار در هفته و در طول ۱۰ هفته شرکت کردند و سپس سعی کردند از مکانیابی برای شناسایی اندازه و جهتیابی یک شی در آزمایشگاه استفاده کنند. علاوه بر این، آنها یک کار دیگری مبتنی بر رایانه را انجام دادند که در آن به صداها گوش میدادند و به دنبال اشیاء میگشتند. تالر میگوید: “ما محدوده سنی زیادی از ۲۱ تا ۷۹ سال داشتیم و برای افراد بینا و نابینا استفاده به کار میبردیم و به همه آموزش میدادیم.”
در مطالعه دیگری، میوا سومیا، دکترای علوم پزشکی که از آن زمان به آزمایشگاه تالر پیوسته است و همکارانش ۱۵ نفر از شرکتکنندگان را که در زمینه پژواک جایابی آموزش ندیده اند، از طریق قرصهای رایانهای، امواج صوتی را ارسال میکنند که شبیه صدای خفاشها هنگام پرواز در تاریکی است. سپس از آنها میپرسیدند که آیا استوانهای که در اتاق هست، در حال حرکت است یا ثابت؟ حتی بدون آموزش، بیشتر شرکتکنندگان جواب را میدانستند. سامیا و همکارانش میگویند که احتمالاً یادگیری آن برای افراد دشوار نیست تا این فن را بیاموزند و از آن در هنگام ارتباط با محیط اطرافشان به کار گیرند.
آنها میگویند اما برخی از شرکتکنندگان در این زمینه بسیار بهتر از دیگران بودند. این مطلب چیزی است که کیش میگوید و ذهن او در دنیای واقعی و خارج از آزمایشگاه نیز آن را درک کرده است. وی خاطرنشان میکند: “افراد نابینا خیلی سریعتر به این کار دست مییابند.”
مغز انسان، مستعد استفاده از بینایی است و افرادی که میتوانند ببینند برای حرکت در دنیای اطراف خود بسیار به چشم خود متکی هستند. کیش خاطرنشان کرد: اما افراد نابینا باید به حواس دیگر خود اعتماد کنند.
وی میگوید: “من معتقدم که انسان های اولیه بسیار شنوایی خوبی داشتند و احتمالاً از آن در مکانیابی استفاده میکردند.” “بیشتر انسانها بدون نور مصنوعی زندگی کردهاند، بنابراین ما زمان زیادی را در تاریکی سپری کردهایم. ما زمان زیادی را در غارها گذراندهایم و برای جلوگیری از تهدید شکارچیان مجبور بودیم بدانیم چه چیزی در اطرافمان میگذرد و گوشه گوشه محیط اطراف خود را بسیار راحت میشنیدیم و میتوانستیم محیط اطراف خود را ببینیم و از طریق شاخ و برگ گیاهان بسیار راحت تر از آنچه تصور میکنید، میتوانستیم از طریق آن بشنویم. ”
در حقیقت، شواهدی وجود دارد که افراد نابینا از اوایل دهه ۱۷۰۰ از مکانیابی برای ارتباط در جامعه استفاده میکردند.
و مطالعات قبلاً نشان دادهاند که در فقدان بینایی، مغز سایر حسها را بیدار میکند و به کار میاندازد. کولاریک تشریح میکند: “مغز در صورت نابینایی دوبرابر آمادگی دارد.” با این کار بازسازی سیستم شنوایی تقویت میشود تا توانایی فرد در شنیدن و استفاده از حواس دیگر به روشهای جدید و قدرتمند بهبود یابد.
منبع: سلامت
بیشتر بخوانید: