واقعیتهای پشتپرده از دور هفتم مذاکرات وین
پس از پایان دور هفتم مذاکرات، شاهد دو دیدگاه متفاوت از سوی ستون های شرقی و غربی برجام بودیم. در سمت غرب افرادی چون رئیسجمهور فرانسه این دور از گفت وگوها را بدون پیشرفت ارزیابی کردند و در طرف مقابل نماینده چین با امیدواری از آینده صحبت کرد.
به گزارش تازه نیوز و به نقل از تحریریه، قطار مذاکرات هسته ای در دولت سیزدهم بعد از پنج روز توقف در ایستگاه هفتم، در نهایت از آن گذشت تا در روزهای آینده به سمت ایستگاه هشتم عزیمت کند.
در دولت رئیسی پیش بینی اینکه در جریان مذاکراتی که دو طرف برای نخستین بار پشت یک میز حاضر می شوند، دشوار نبود. تردیدی نیست که در اولین اجلاس، طرفین مطالبات حداکثری را مطرح می کنند تا در نشست های بعدی با هدف تعدیل خواسته ها و رسیدن به توافق، بتوان از شمار آن کاست.
پس از پایان دور هفتم مذاکرات، شاهد دو دیدگاه متفاوت از سوی ستون های شرقی و غربی برجام بودیم. در سمت غرب افرادی چون «امانوئل مکرون» رئیسجمهور فرانسه معتقد بودند این دور از گفت وگوها پیشرفتی نداشته است.
در طرف شرقی نیز «ونگ کون» نماینده چین در مقر اروپایی سازمان ملل متحد در وین بر این باور بود که پیشرفت در مذاکرات احیای برجام را نباید دستکم گرفت. اگرچه وی تاکید کرد: برای دستیابی به یک پیشرفت، فاصله زیادی وجود دارد.
حال این پرسش به ذهن می رسد اگر واقعا آن طور که اروپایی ها می گفتند «تاکنون حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد پیشنویس متن توافق تکمیل شدهاست»، پس چرا همه طرف ها با ناامیدی وین را ترک کردند و بدون تعیین دقیق زمان نشست آتی، به پایتخت های خود بازگشتند؟
لازم به ذکر است پیشرفت ۷۰ الی ۸۰ درصدی در روز دوم مذاکرات از سوی اروپایی ها رسانه ای شد. این رقم بیش ازاینکه به گفت وگوهای دور هفتم ارتباط یابد، متوجه نتیجه مذاکرات ششگانه در دولت روحانی بود که دو طرف تاکید داشتند پیشنویس توافق در حال نگارش و توافق در آستانه نهایی شدن قرار دارد.
- مذاکرات وین؛ برجام در دو راهی احیا یا فروپاشی؟
- هیچ توجیهی برای حضور تیم ۴۰ نفره در مذاکرات وجود ندارد
در جریان اجلاس پنج روزه اخیر، تیم هسته ای ایران به ریاست «علی باقری کنی» چند سند به طرف غربی ارائه داد که تاکنون محتوای آن ها رسانه ای نشده است. ارائه دو سند در زمینه «رفع تحریمها» و «فعالیتهای هستهای ایران» و نیز وعده باقری برای ارائه سند سوم (درباره مدت راستیآزمایی) در حقیقت از عزم جزم تهران برای بازگشت به نقطه قبل از دور ششم مذاکرات نشان داشت.
پیشتر نیز مقامات ایرانی از تریبون های مختلف بارها اعلام کرده بودند تهران از نقطه ای مذاکرات را آغاز خواهد کرد که ترامپ از برجام خارج شده بود یعنی بازگشت به تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷.
این مطالبه ایران اگرچه با واکنش طرف غربی مواجه شد و آنها آغاز مذاکرات را از آخرین نشست در دولت روحانی دانستند ولی تیم هسته ای ایران با ارائه چند سند در عمل نشان داد که همچنان بر تصمیم خود استوار است.
در مذاکرات ششگانه قبلی بر حسب توافقات صورت گرفته می بایست نزدیک به دو سوم تحریم اشخاص و نهادهای ایرانی که ترامپ به بهانه های غیرهسته ای همچون حقوق بشری و تروریستی در فهرست تحریم ها گنجانده بود، لغو شود که حدود ۹۰۰ تحریم از ۱۵۰۰ مورد را شامل می شد.
تیم کنونی اما بر این باور است در دوره ترامپ و حتی بایدن، هر نوع تحریم صورت گرفته باید برداشته شود. از این رو است که طرف غربی در جریان مذاکرات اخیر، ایران را به پیوند زدن تحریم های غیرهسته ای به هسته ای متهم کرد.
«جن ساکی» سخنگوی مطبوعاتی کاخ سفید روز جمعه پس از پایان نشست کمیسیون مشترک برجام، گفت: «نیّت ایران در مذاکرات، حل و فصل مسائل هستهای نبود. اگر ایران عزم اینکار را داشت، امکان رسیدن به راه حل نزدیک بود.»
البته به تازگی خبری از سوی روزنامه «واشنگتن فریبیکن» منتشر شد که از امتیاز پنهان آمریکا به ایران در آستانه مذاکرات دور هفتم حکایت می کرد. روزنامه مذکور با استناد به ابلاغیهای که دولت بایدن به کنگره ارائه کرد، گزارش داد دولت وی پیش از شروع دوباره مذاکرات هستهای به صورت مخفیانه برخی تحریمهای جمهوری اسلامی را لغو کرده، تا ایران بتواند به عراق برق بفروشد. به موجب این تصمیم، ایران میتواند تا ۱۲۰ روز برق خود را بدون جریمه به عراق بفروشد.
به گزارش واشینگتن فریبیکن، دولت بایدن این تحریمهای ایران را در روز ۱۹ نوامبر مطابق با ۲۸ آبان، لغو کرده بود اما موضوع را در ۲۹ نوامبر، هشتم آذر و همزمان با از سرگیری مذاکرات هستهای، به اطلاع کنگره رساند؛ این تاخیر نگرانی جمهوریخواهان را نسبت به احتمال سازش با تهران به همراه داشته است. وزارت خارجه آمریکا دلیل این تاخیر را به دلیل بسته بودن دفاتر کنگره در روزهای اخیر عنوان و تاکید کرد که ادامه فروش برق ایران به عراق در راستای منافع امنیت ملی ایالات متحده است.
اگر چه به این دست از امتیازهای مقطعی و مخفی آمریکا ( نه اقدامات ملموس و پایدار در زمینه لغو تحریم ها) می توان به عنوان پالس های مثبت نگریست اما آنها امتیازی نیستند که تهران را به مذاکره مستقیم با آمریکا وادار سازند یا باعث شوند که تیم ایرانی از مطالبات خود آن هم در نخستین اجلاس دست بکشد.