این نشانه‌ها می‌گوید رابطه شما به بن‌بست رسیده است!

تحقیقات نشان می‌دهد که بعضی از مردم در روابط خود مورد بدرفتاری عاطفی یا حتی آزار و اذیت قرار می‌گیرند. باید به این افراد آموخت که چگونه بین سردی و احساسات توازن برقرار کنند.

به گزارش تازه‌نیوز، هیچ کس نباید نادیده گرفته یا طرد بشود، بابت زحماتش در زندگی باید از او قدردانی بشود، نباید از داشتن روابط زناشویی سالم محروم بماند، یا دائم با رفتار خام ومشکل‌ساز همسر و همدم خود دست و پنجه نرم کند. باید روابط را نجات بدهیم، اما در مواجهه با صدمات مکرر و عدم حساسیت طرفین شاید بهترین کار پایان دادن به رابطه باشد. روان‌شناسان با در نظر گرفتن بهترین راه برای ادامه به افراد کمک می‌کنند تا روابط خود را بهبود ببخشند. آیا شما در رابطه‌ای به بن‌بست رسیده گرفتار شده و دست و پا می‌کنید؟ شما دنبال یک رابطه با ثبات و ایمن هستید اما از پیدا نکردن رابطه سالم و بهتر می‌ترسید؟ آیا از تنها بودن واهمه دارید؟

ممکن است با گذشت زمان شوق و ذوق ما در یک رابطه کم وزیاد بشود اما اگر میزان سردی و از دست دادن احساسات از حد گذشت،دیگر رابطه از مسیر خود خارج شده و به پایان نزدیک است. اگر گمان می‌کنید که رابطه شما به بن‌بست رسیده، باید به خط قرمزهایتان نگاهی بیندازید تا نگرانی‌هایتان را تصدیق کنید. ۴ نشانه وجود دارد که مشخص می‌کند آیا رابطه زناشویی به آخر خط رسیده است یا نه!

۱. مسیر رابطه شما به سمت منفی منحرف شده است

اغلب اوقات داستان از جایی شروع می‌شود که زن و مرد خیلی سریع درگیر رابطه می‌شوند که آن را مرحله شیدایی می‌نامند. عقل سلیم می‌گوید که این دوران هماهنگی روابط، بین ۳ تا ۶ ماه طول می‌کشد و شما همدیگر را به روشی ایده‌آل محک می‌زنید اما همه ما می‌دانیم که این شیدایی و سرخوشی اولیه زیاد دوام پیدا نمی‌کند. در حالی که انتظار سطح متمایزی از این حقیقت را داریم که همه چیز در مورد شریک زندگی ما عالی است اما در واقع دعواهای سمی مکرر یا گفت‌وگوی ناسالم حکایت از رابطه مشکل‌دار می‌کند. رابطه به بن‌بست رسیده معمولا بدون رابطه جنسی است. حتی اگر چنین رابطه‌ای وجود داشته باشد به معنای فاصله عاطفی و قطع ارتباط است.

۲. شما احساس نارضایتی و غمگینی می‌کنید. این یک معامله بزرگ است

ممکن است احساس خوشبختی و شادی نکنید یا دیگران به شما بگویندکه غمگین هستید. آیا شما و شریک زندگیتان برای تغییر یکدیگر تلاش بی‌فایده‌ای انجام می‌دهید؟ اگرشما درمورد این مساله بارها و بارها برای خودتان دلیل می‌آورید، بدانید که هیچ چیز در آینده تغییر نخواهد کرد. آیا این موضوع را می‌پذیرید؟ اگر جواب شما منفی است، وقت آن رسیده که حرکتی انجام بدهید. شاید این سوال برای شما پیش بیاید که خارج از این رابطه چه احساسی خواهید داشت؟ خوشحال‌تر هستید یا حتی احساس غمگینی، نگرانی و استرس،ناراحتی و یا احساس پوچی به شما دست می‌دهد. شاید هم گاهی اوقات احساس شکست می‌کنید.

۳. صبرتان لبریز شده است

آیا درحال حاضر از کارهایی که همسرتان انجام می‌دهد عصبانی می‌شوید درحالی که در گذشته به راحتی از خطاهای او چشم‌پوشی می‌کرده‌اید و همه چیز را ساده می‌گرفتید؟ آیا بیشتر از اینکه کنار هم از وقتتان لذت ببرید، درحال کشمکش و درگیری هستید؟آیا درمورد آینده ناراحت و غمگینید؟آیا اصلا در مورد آینده بحث می‌کنید؟ اگر این روند ادامه یابد به احتمال زیاد در آینده زندگی شما وهمسرتان به بن‌بست خواهد رسید.

۴. شما مدام احساس می‌کنید که مشکلی وجود دارد و اوضاع درست پیش نمی‌رود

آیا شما احساس می‌کنید که رابطه‌تان مناسب و مستحکم و سالم نیست؟ شاید این مشکل خیلی عمیق یا سطحی باشد. ممکن است به پایان رابطه‌تان فکر کنید اما یا شما نمی‌خواهید یا همسرتان که این واقعیت را قبول کنید. اگر دائم چنین حسی دارید یا این موضوع را انکار می‌کنید،مشکلتان به خودی‌خود از بین نخواهد رفت. اگر چنین خط قرمزهایی را در رابطه خود می‌شناسید، ممکن است وقت آن رسیده باشد که همه چیز را رها کنید و بپذیرید که رابطه‌تان به بن‌بست رسیده است. چنین تصمیمی به راحتی و در آرامش گرفته نمی‌شود. لطفا در صورت نیاز به شفاف‌سازی بیشتر، به دنبال مشاوره حرفه‌ای یا ملاقات با روان‌شناس باشید که در این زمینه آگاهی کافی داشته باشد.

اگر از روابط سمی خود خسته شده اید، این ۳ مرحله را دنبال کنید:

۱. قدم اول را بردارید و با اینکه تصمیم‌گیری نهایی باعث آزار شما می‌شود به آن عمل کنید. روح شما آسیب دیده است اما شما بر این مشکل غلبه خواهید کرد (و اگر مراحل بعد را دنبال کنید،زودتر از آنچه که انتظار دارید التیام می‌یابید) احتمالا به خاطر افکار و احساساتی مانند ذیل می‌باشد:
 «من او را دوست دارم!» اما آیا او واقعا شما را با عشق و از روش سالم دوست دارد؟ آیا او می‌داند که شما واقعا که هستید؟(این دقیقا به اندازه عشق مهم است).
 «اما، دلم برایش تنگ می‌شود.» اما آیا ترس از دست دادن او به این معنی است که شریک زندگی شما یک انتخاب سالم برای شما بوده است؟ حتی اگر بعضی اوقات در کنار او احساس خوشایندی داشتید، واقعا این فرد مناسب شما هست؟
 «اگر بعد از اتمام رابطه بین ما، او با فرد دیگری رابطه برقرار کند چه می‌شود؟ در این صورت من واقعا او را از دست خواهم داد.» اما بر اساس رفتار گذشته او و الگوی ناسالم شما در کنار هم، چقدر احتمال دارد که او در قبال شما رفتارش را تغییر بدهد؟ خودتان را پیدا کنید. ممکن است شخص دیگری با خودشیفتگی دیگران کنار بیاید اما آیا واقعا می‌خواهید به این موضوع عادت کرده و قربانی باشید؟ هنگامی که شما از درون متعهد می‌شوید، خودتان را زیر سوال نبرید. تصمیم خود را دوباره ارزیابی نکنید. اگر تردید دارید، برای کاهش و التیام درد درونیتان باز سراغ شریک زندگیتان می‌روید تا در جلسات متعدد، احساس خوب تایید نشده را به دست بیاورید ولی می‌دانید که دوباره همسر شما به رفتارهای مشکل‌ساز خود بازخواهد گشت که درست مانند رانندگی دیوانه‌وار با ماشین غلتک خواهد بود.

۲. تمام راه‌های ارتباطیتان را قطع کرده و به این کار ادامه بدهید. همه راه‌های ارتباطی و تماس‌های ممکن را متوقف کنید. اگر هم مجبور به تماس هستید حضوری باشد. اگر واقعا می‌خواهید همه چیز را تمام کنید، برای مدیریت کارهای باقیمانده دیگر نیازی به ارتباط با شریک خود ندارید.

 اگر همسر سابق شما از دلتنگی‌اش برایتان نوشت شمادیگر پیامی مانند شب بخیر یا دل من هم برایت تنگ شده، نفرستید.
 تماس‌های تلفنی یا درخواست‌های ملاقات را رد کنید.
 تمام ارتباطات رسانه‌های اجتماعی موجود را مسدود کنید.
 اگر نزدیک به هم زندگی می‌کنید یا محل کارتان نزدیک است، از راهی بروید که مجبور به دیدن یکدیگر نباشید،قدم‌های رو به جلو را متوقف نکنید. می‌توانید با هم مثل دوست باشید اما دوباره با هم صمیمی نشوید. این بدان معنی است که اگر همدیگر را دیدید، نایستید و باهم صحبت نکنید و یا به هیچ وجه نسبت به هم پرخاشگری نکرده یا جبهه نگیرید.
 اگر طرف مقابل سعی می‌کند شما را عصبانی یا دچار بحران کند پاسخی ندهید حتی اگر او با گریه کردن قریبه‌کارانه سعی می‌کند شما را وادار به عقب‌نشینی کند.
 به خودتان یادآوری کنید که برای پایان بخشیدن به رابطه بی‌ثمر نیاز به خودآگاهی و اشتیاق دارید تا دوباره اعتبار خودتان را به دست بیاورید.

۳. ارزش خودتان را بشناسید. در مورد اینکه چه کسی هستید، چگونه بزرگ شده‌اید و آنچه در روابط شخصی و حرفه‌ای خود ارائه می‌دهید، احساس خوبی داشته باشید. دانستن ارزش وجودی شما به این معناست که سلامت عاطفی‌تان را دراولویت قرار می‌دهید. هرزمان که احساس می‌کنید شاید به روابط سمی خود برگردید، دلسوز خودتان باشید. طبیعی است که گذشته خود را از فراموش نکنید، مراقب باشید، فراموش کردن اوقاتی که از کنار هم بودن احساس خوشایندی داشتید به این معنی نیست که شریک سابق شما برایتان مناسب بوده است. اگر شناخت و به یادآوری ارزش وجودیتان برای شما دشوار است، به این موضوع فکر کنید که یکی از اعضای خانواده یا یک دوست نزدیک قصد داردبه رابطه سمی‌اش برگردد،به او چه خواهید گفت؟ فکر کردن به این موضوع و ارزش دادن به دیگران و راهنمایی کردن آنها باعث می‌شود که شما ارزش و گنج وجودی خودتان را پیدا کنید و راهتان را ادامه بدهید.

بسیاری از مردم شکست‌ها را کنترل نمی‌کنند اما استفاده از راه‌حل‌های فوق برای کسانی که در روابط خود به آخر خط رسیده‌اند یا ایده‌های روان‌شناسان و مربیان روابط زناشویی، بسیار مفید است، شما می‌توانید با قدرت، شفافیت و متانت و احترام، رابطه بی‌ثمر و به انتها رسیده را ترک کنید.

منبع: سلامت

بیشتر بخوانید:

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.