چرا زنها خیانت میکنند؟
براساس یک تصور اشتباه، فقط مردان به شریک زندگیشان خیانت میکنند و زنها همیشه وفادارند. حقیقت این است که زنان هم شاید به اندازه مردان خیانت میکنند.
به گزارش تازهنیوز، پژوهشهانشان میدهند که۱۰تا۲۰درصد زنان و مردان متأهل به شریک زندگیشان خیانت میکنند.
به نقل از میگنا، اینکه چرا زن ها خیانت می کنند میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. زنان معمولا به یک یا چند دلیل زیر خیانت میکنند:
۱. زمانی که نادیده گرفته میشوند
گاهی زنان احساس میکنند که بیشتر مسئول نگهداری خانه و فرزندان یا تأمینکننده مالی هستند تا همسر. در چنین شرایطی است که بهدنبال فردی میگردند که آنها را بهخاطر خودشان بخواهد نه بهخاطر خدماتی که در خانه ارائه میدهند.
۲. بهدنبال همدم میگردند
داشتن رابطه عاطفی با شریک زندگی برای زنان بیشتر از رابطه جنسی اهمیت دارد. آنها دوست دارند با شریکشان صحبت کنند، خوش بگذرانند و آشیانه و زندگی اجتماعی بسازند و… . وقتی آنها حس میکنند که با همسرشان چنین رابطهای ندارند، جای دیگری دنبال آن میگردند.
۳. برآوردن نیازهای دیگران زنان را خسته میکند
پژوهشهای جدید روی زنان بیوفا نشان میدهند: خیلی از زنها با وجود اینکه همسر و کار و زندگیشان را دوست دارند، خیانت میکنند. این زنان اغلب بیان میکنند که از اینکه مجبورند همواره پشتوانهای احساسی برای دیگران باشند، خسته شدهاند و احساس میکنند بهاندازهٔ کافی از آنها حمایت نشده است؛ بههمین دلیل، داشتن رابطه خارج از ازدواج بهگونهای برایشان کامیابی محسوب میشود.
۴. احساس تنهایی میکنند
دلایل زیادی وجود دارد که باعث میشود زنان احساس تنهایی در رابطه کنند. شاید همسرشان ساعات کاری طولانی دارند و یا بهطور منظم به سفرهای کاری میرود یا شاید از نظر احساسی از همسرشان دور هستند. این زنان برای پرکردن خلأ تنهایی بهدنبال رابطهٔ خارج از ازدواج میگردند.
۵. از رابطهشان بیش از اندازه انتظار دارند
بعضی زنان، انتظارات غیرقابلتوجیهی از شریک زندگیشان دارند. آنها میخواهند فردی که دوستش دارند ۲۴ساعته در خدمتشان باشد و وقتی چنین اتفاقی نمیافتد، جای دیگری بهدنبال توجه میگردند.
*به سوءاستفاده یا آسیبهای دوران کودکیشان واکنش نشان میدهند یا میخواهند آن را بازسازی کنند
گاهی زنانی که در کودکی (یا بزرگسالی) دچار آسیبهای روحی و جسمی، بهویژه آسیبهای جنسی شدهاند، بهدنبال راهی برای بازسازی آن آسیبها میگردند تا بتوانند این بار آنها را کنترل کنند یا بر آنها مسلط شوند.
۶. به سوءاستفاده یا آسیبهای دوران کودکیشان واکنش نشان میدهند یا میخواهند آن را بازسازی کنند
گاهی زنانی که در کودکی (یا بزرگسالی) دچار آسیبهای روحی و جسمی، بهویژه آسیبهای جنسی شدهاند، بهدنبال راهی برای بازسازی آن آسیبها میگردند تا بتوانند این بار آنها را کنترل کنند یا بر آنها مسلط شوند.
۷. از رابطه جنسی با شریکشان راضی نیستند
این برداشت اشتباه در جامعه وجود دارد که فقط مردان باید از رابطهٔ جنسی راضی باشند و از آن لذت ببرند. اما زنان بسیاری نیز هستند که این رابطه برایشان لذتبخش است و اگر رابطهٔ جنسی با همسرشان، به هر دلیلی، برایشان لذتبخش نباشد، جای دیگری بهدنبال آن میگردند.
آلیسیا واکر دکترای جامعه شناسی و استاد دانشگاه میسوری است. او به هدف تحقیق برای کتابش، «اسرار زندگی زن خیانتکار»، یک سال با زنانی مصاحبه کرد که رابطه خارج از ازدواج داشتند. او میگوید «من متوجه شدم زنان به این دلیل که میخواهند زندگیشان را با همسرشان حفظ کنند، با فرد دیگری رابطه برقرار میکنند؛ زیرا اعتقاد دارند اگر نیازهای جنسیشان برآورده نشود، مجبور به جدایی از همسرشان خواهند شد.
تصمیم به خیانت به همسر برای هیچکدام از زنان مصاحبهشونده آسان نبود؛ اما بعد از اینکه متوجه شدند سالها تلاش برای بهبود رابطه با همسرشان ناکام مانده است، تصمیم گرفتند بهدنبال رابطه دیگری بگردند.
۸. حس میکنند به دام افتادهاند
شارلین روآن (Charlynn Ruan)، دکترای روانشناسی بالینی، در پاسخ به اینکه چرا زن ها خیانت می کنند میگوید: آنها میخواهند از رابطهای که حس میکنند به دامشان انداخته است نجات پیدا کنند. گاهی زنان با مردی زندگی میکنند که در ظاهر بسیار خوب به نظر میرسد اما در باطن فردی کنترلکننده یا اعصابخردکن است یا نیازهای عاطفی آنها را برآورده نمیکند. ممکن است زنانی که با چنین افرادی در رابطه هستند تلاشهایی برای تغییر و بهبود وضع شریک زندگیشان انجام دهند؛ برای نمونه به روانشناس مراجعه کنند یا بارها با شریک زندگیشان این مشکل را در میان بگذارند و از او بخواهند تغییر کند. این زنان بعد از اینکه میدیدند تلاشهایشان نتیجهای ندارد، برای فرار از این موقعیت به رابطه خارج از ازدواج روی میآوردند.
اغلب اینگونه زنان مشکلی دارند که در روانشناسی به آن «دلبستگی ناایمن» گفته میشود. آنها احساس ناامنی میکنند و برای اطمینان از اینکه آسیب احساسی نمیبینند و در امان هستند، بهدنبال دریافت توجه از فرد دیگری میگردند؛ برای نمونه، وقتی در خانه دعوا میکنند یا همسرشان آنها را تهدید میکند یا به هر دلیلی احساس ناامنی به آنها القا میشود، برای جبران این حس بهدنبال فردی میگردند که قدرشان را بداند و به آنها توجه کند.
سخن آخر
زنانی که خیانت میکنند نیز درست مانند مردان خیانتکار، در آن لحظه متوجه نمیشوند که بیوفایی تا چه حد میتواند بر رابطهشان اثر بگذارد. خیانت درست به همان اندازه که دل زنانی که به آنها خیانت شده را میشکند دل مردان را نیز میشکند. پنهانکاری، بهویژه پنهانکاری در عشق، اعتماد را از بین میبرد و هم برای مردان و هم زنان ناراحتکننده است.
اگر همسران بخواهند در کنار هم با این مشکل کنار بیایند، با مراجعه به روانکاو (روانکاوی) میتوانند این بحران را تبدیل به فرصتی برای رشد کنند. روانشناسان باتجربه برای افرادی که میخواهند رابطهشان را اصلاح کنند، وقت و انرژی میگذارند؛ باوجوداین، متأسفانه بعضی از زوجها نمیتوانند اعتماد و امنیت احساسی ازدسترفته را بازگردانند. چنین افرادی در نهایت مجبور به جدایی میشوند. ما توصیه میکنیم برای اینکه این افراد بهتر بتوانند با مشکل جدایی کنار بیایند، باز هم با روانکاو مشورت کنند.
بااینکه بهنظر میرسد خیانت پایان رابطه باشد، اما میتوان به آن بهچشم آزمایش بلوغ رابطه و توانایی افراد برای آرامکردن توفان نگاه کرد.
بیشتر بخوانید:
- «فردمحوری» زندگی مشترک را نابود میکند
- عیبجویی ویژگی همسران سلطهگر در زندگی زناشویی
- چگونه حرفهای همسرمان را بفهمیم؟