چرا بیمهها پول دارو نمیدهند؟
کم کم بد نیست به فکر خواندن فاتحه بیمههای درمانی هم باشیم؛ اگر با این پیشنهاد مخالفید فقط یکبار برای پیچیدن نسخه پزشک به داروخانه بروید و هنگام دادن پول، بپرسید که پرداخت چه مقدار از این هزینه با بیمه است؟
بهه گزارش تازه نیوز و به نقل از اقتصاد ۲۴، کم کم بد نیست به فکر خواندن فاتحه بیمههای درمانی هم باشیم؛ اگر با این پیشنهاد مخالفید فقط یکبار برای پیچیدن نسخه پزشک به داروخانه بروید و هنگام دادن پول، بپرسید که پرداخت چه مقدار از این هزینه با بیمه است؟ پاسخ هرچه بود، پیش وجدانتان کلاهتان را قاضی کنید!
در این صورت، غالب مواقع جوابی که میشنوید از دو حالت خارج نیست؛ یا اصلا هیچ بیمهای قرار نیست در پرداخت پول دارو با شما شریک شود و یا اینکه سهم بیمه آنقدر ناچیز است که مبلغ پرداختی شما تفاوت چندانی با قیمت دارو در بازار آزاد ندارد.
کامبیز لعل اقتصاددان حوزه سلامت اگرچه از ضرورت فاتحه خوانی برای وضعیت کنونی خدمات بیمههای درمانی حرفی به میان نمیآورد، اما به صراحت میگوید: پوشش بیمههای دارویی آنقدر ناچیز است که شنیدن آن آدم را به خنده میاندازد؛ خندهای تلخ و از سر درد از این بابت که بخشی از درآمد مردم بابت بیمه درمانی پرداخت میشود اما در عمل کمک هزینهای بابت خرید دارو پرداخت نمیشود.
در صنعت بیمه خدمات درمانی به دو شکل صورت میگیرد؛ یکی بیمههای پایه که صندوقهای بیمههای اجتماعی متولی آن هستند و دیگری بیمههای تکمیلی که شرکتهای بیمه بازرگانی باید آنرا ارائه کنند؛ به استناد قانون اساسی، اما سالهاست که قانونگذاران برای بسط و توسعه هر دو این خدمات چشم اندازهایی را تعیین کرده اند؛ چشم اندازهایی که اگر محقق میشدند نباید موقع حساب هزینه دارو به خریداری مثل من و شما، حس مایوس کننده از بابت ناچیز بودن کمک هزینههای دارویی القا شود.
چرا بیمه بابت داروی درست پول نمی دهند؟
کامبیز لعل، اما وضع موجود را نتیجه وقوع سه اتفاق میداند: اول نوسانات اقتصادی؛ دوم تمایل دولتها به فریز مزدی و سومی واگذار کردن عرصه دارو و درمان به مکتب بازار آزاد؛ به رغم اینکه از برنامه چهارم توسعه تاکنون تاکید زیادی بر تقویت خدمات بیمههای درمانی شده است، اما برآیند اوضاع همیشه طوری بوده که در بهترین حالت بیمهها کمتر از ۵۰ درصد هزینههای درمانی مردم را پرداخت کرده اند و این وضعیت با شرایط آرمانی رساندن سهم بیمهها به ۷۰ درصد هزینه درمان فاصله مشهودی دارد.
وی در توضیح این سه اتفاق میگوید: در ایران نرخ گذاری خدمات دارویی و درمانی در وزارت بهداشت به پزشکان سپرده شده است که خود فروشنده همین خدمات هستند؛ از طرف دیگر همین مدیران وزارت بهداشت سالهاست که تمایل به پیاده سازی قواعد بازار آزاد دارند و بدون درنظر داشتن شرایط جامعه نرخ خدمات دارویی و درمانی را مدام افزایش میدهند؛ این اتفاق در حالی است که مجموعه دولت علاقه وافری به فریز مزدی دارند و دهه هاست که حقوق کارگران و کارمندان را در حد ارزانترین کشورهای جهان پایین نگهداشته است.
وی ادامه میدهد: نتیجه این وضعیت چیزی نیست الااینکه بیمهها نمیتوانند بخش موثری از خدمات درمانی را پوشش بدهند؛ این ناتوانی در رابطه با بیمههای پایه مشهود و عیان است؛ در رابطه با بیمههای تکمیلی شاید چیزی به چشم نیاید و رضایتی نسبی در جامعه برقرار باشد اما بحران نزدیک است؛ در حقیقت برای شرکتهای بیمه همین حالا هم خدمات درمانی تکمیلی زیان ده محسوب میشوند و تنها برای راضی نگهداشتن مشتریان است که این شرکت ها در بستههای خدماتی خود بیمه مکمل درمان را قرار می دهند.
متقاضیان با شنیدن جواب سربالا به سمت بازار آزاد می روند
در سالهایی نه چندان دور رسم بود که داروخانهها در پشت شیشه بیمههای طرف قراردادشان را بنویسند؛ اتفاقی که دیگر چندان مرسوم نیست و به چشم نمی آید اما چیزی بر کارآمدی بیمههای درمانی هم اضافه نشده است. اتفاقی که لعل در توضیح آن میگوید: از مجموع سبد دارویی، تقریبا تمام اقلام آرایشی، طب سنتی و بیماریهای خاص خارج از پوشش بیمهای هستند؛ در رابطه با داروهای رایج هم یا سهم کمک هزینه بیمه آنقدر ناچیز است که به چشم نمیآید و یا اینکه متقاضی ترجیح میدهد آنرا مستقیم از بازار آزاد تهیه کند؛ در واقع این تجربه مشترک اغلب مردم است، اغلبمان وقتی برای خرید یک داروی معمولی به داروخانهای مراجعه میکنیم و آنقدر جواب سربالا میشنویم که ترجیح میدهیم نیازمان را به هر قیمتی از بازار آزاد تهیه کنیم.
بهداشت و سلامت حقی است که قانون اساسی آنرا برای عموم شهروندان به رسمیت شناخته است؛ با این حال ابزارهای برخورداری از این حق چندان برای عموم مردم قابل استفاده نیست؛ ناتوانی بیمه های درمانی از پوشش خدمات دارویی یکی از نمودهای این شرایط نامطلوب است و این درحالی است که متولیان امر سلامت چند سالی است که در سودای پذیرش توریست سلامت از خارج از ایران هستند.