مجلس را از قراردادهای چین و روسیه کنار گذاشتند!
تصاویر منتشر شده از دیدار رئیسی و پوتین با واکنشهای مختلف در بین افکار عمومی جامعه همراه شده است.
به گزارش تازهنیوز، روزنامه آرمانملی نوشت: پوتین نهتنها برای استقبال از رئیسی از دفتر کار خود بیرون نیامد، بلکه حتی زمانی که رئیسی وارد اتاق وی شد فاصله خود را با وی کم نکرد و از پشت میز به وی خوشامد گفت. از سوی دیگر انتشار تصاویر این دیدار تنها در اختیار کاخ کرملین قرار داشته و فیلم این دیدار در اختیار رسانههای ایران قرار نگرفته است. گذشته از این مسائل قرارداد ایران و چین و روسیه در شرایطی در حال شکلگیری است که افکار عمومی جامعه نسبت به این موضوع حساس شده است. شاید مهمترین دلیل این موضوع این است که افکار عمومی جامعه از جزئیات این قرارداد مطلع نیستند. برای بررسی این موضوع با حجتالاسلام احمد مازنی نماینده سابق مجلس گفتوگو کردهایم.
رویکرد نگاه به شرق با چه هدفی در دستور کار دولت قرارگرفته است؟ آیا در شرایطی که کشور در معرض تحریمهای بینالمللی قرارداد و هنوز نتیجه مذاکرات مشخص نشده بستن قراردادهای بلندمدت با کشورهایی مانند چین و روسیه را متناسب با منافع ملی میدانید؟
تصمیمگیری درباره مسائل سیاست خارجی بر اساس مکانیسمی است که در قانون اساسی ذکر شده است و شرایط به شکلی نیست که تصمیمات بهصورت فردی و فیالبداهه گرفته شود. چنین موضوعاتی که با منافع ملی ارتباط دارد در شورای عالی امنیت ملی مطرح میشود که رئیسجمهور ریاست این شورا را بر عهده دارد و مسئولان ارکان اصلی کشور در این شورا حضور دارند. درنهایت تصمیماتی که در این شورا گرفته میشود باید مورد تأیید مقام معظم رهبری قرار بگیرد. با اینوجود به نظرم دو نکته مهم درباره مسائل سیاست خارجی و رویکرد نگاه به شرق که در دستور کار دولت قرار گرفته وجود دارد. نخست اینکه مجلس در این تصمیمگیریها کنار گذاشته شده است. بر اساس قانون اساسی هرگونه قرارداد خارجی و تصمیمگیری درباره مسائل سیاست خارجی باید به تصویب مجلس برسد.
تا جایی که بنده در جریان هستم این اتفاق رخ نمیدهد و هم در مجلس دهم و هم مجلس یازدهم در تصمیمات کلیدی مجلس را در جریان امر قرار نمیدهند. در برخی مواقع شورای امنیت ملی به نمایندگان عنوان میکرد به فرض این تصمیم در شورای عالی امنیت ملی گرفتهشده و نمایندگان تلاش کنند با این تصمیم هماهنگی داشته باشند. این اتفاق در حالی رخ میدهد که مجلس رکنی است که از نظر قانونی بالاتر از دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی قرار دارد. تنها رئیس مجلس در شورای عالی امنیت ملی عضو است. مجلس باید جایگاه خود را حفظ کند.
عملکرد مجلس در این زمینه تأثیرگذار نبوده است؟ چرا مجلس از اختیارات قانونی خود استفاده نمیکند؟
مجلس یازدهم به دلیل پایگاه اجتماعی که دارد قابلتوجه نیست که ضعیف عمل کند. بههرحال انتخابات مجلس یازدهم به شکلی رقم خورد و مشارکت مردم بهاندازهای نبود که مجلس بتواند به پشتوانه این مشارکت اقدامات مهمی را انجام بدهد. جایگاه مجلس نباید به سطح افراد تقلیل پیدا کند و شرایط به شکلی رقم بخورد که جایگاه مجلس با جایگاه افراد مورد سنجش قرار بگیرد. واقعیت این است که مجلس یازدهم درباره قرارداد با کشورهایی مانند چین و روسیه توجیه نیست.
اگر تعامل و ارتباط با کشورهای مختلف اعم از شرق و غرب بر اساس منافع ملی باشد باید مجلس نیز در جریان امور قرار داده شود. البته ممکن است برخی مسائل بهصورت محرمانه وجود داشته باشد و تلاش شود این مسائل دور از چشم رقبای اقتصادی ما مطرح شود. این وضعیت درباره سرویسهای اطلاعاتی بیگانه نیز وجود دارد و ممکن است مسائلی قرار است بین ایران و کشورهای دیگر صورت بگیرد که سرویسهای اطلاعاتی بیگانه نباید از جزئیات آن مطلع شوند.
به همین دلیل نیز تلاش میشود بهصورت محرمانه باقی بماند. در شرایط کنونی افکار عمومی هنوز توجیه نیست که سفر آقای رئیسی به روسیه به چه دلیل بوده است؟ آیا این سفر کاری بوده و یا صرفا جنبه دیدار با رئیسجمهور روسیه در دستور کار قرار داشته است؟ برای دولت تفاوت بین سفر رسمی و غیررسمی چیست؟ از سوی دیگر نحوه استقبال آقای پوتین از آقای رئیسی، نبود پرچم جمهوری اسلامی در این دیدار و امضا نشدن هیچ توافقنامهای این شائبه را در بین افکار عمومی جامعه ایجاد کرده که هدف از چنین سفری چه بوده است؟ اگر قرار بود در چنین شرایطی گفتوگو بین آقایان رئیسی و پوتین انجام شود بهتر بود این اتفاق بهصورت آنلاین و بهصورت مجازی انجام میشد. حتی اگر موضوع مورد صحبت دارای اهمیت زیادی بود چرا بین آقای رئیسی و پوتین در سر میز مذاکره تا به این اندازه فاصله وجود داشت و از هم دور بودند؟ این موضوعاتی است که افکار عمومی درباره آنها با سؤالهای جدی مواجه شده است. از سوی دیگر هنوز مردم نمیدانند اصل قرارداد بین ایران و چین و ایران و روسیه چیست و چه جزئیاتی دارد.
حساسیت افکار عمومی نسبت به بستن این قراردادها به دلیل نوع و جزئیات قراردادهاست و یا اینکه بهطرف مقابل بیاعتماد هستند؟
برخی همواره با سیاستهای جمهوری اسلامی مخالفت میکنند. در کنار این افرادی هستند که با جمهوری اسلامی دشمنی دارند و این عناد از ابتدای انقلاب تا امروز وجود داشته است. این گروه همواره نکات مثبت حکمرانی جمهوری اسلامی را نیز منفی جلوه میدهند. این گروه در شرایط کنونی از خلأ اطلاعرسانی دولت و حاکمیت سود میبرند و رویکرد تخریبی در دستور کار خود قرار دادهاند. مشکلات و چالشهایی که ما در زمینه اقتصادی در داخل کشور داریم جای خود دارد و کسی نمیتواند آن را کتمان کند. با این وجود عزت یک کشور و ملت از مشکلات و مسائل اقتصادی مهمتر است.
بههرحال مشکلات اقتصادی نیز مانند همه مشکلات روزی حل خواهد شد و قرار نیست که تا همیشه ادامه داشته باشد. آن چیزی که برای مردم حائز اهمیت است غرور ملی است. مردم باید بدانند اگر با یک کشور خارجی قرارداد امضا میشود این قرارداد به چه میزان مبتنی بر منافع ملی است. شخصا به مسئولان و تصمیماتی که در راستای قانون اساسی و منافع ملی گرفته میشود بدبین نیستم. این در حالی است که تصمیمات مهم حتما باید مورد تأیید مقام معظم رهبری قرار بگیرد.
نکتهای که باعث نگرانیهایی در این زمینه شده نوع اطلاعرسانی و برخوردی است که مسئولان با این موضوعات میکنند و تاکنون جزئیات این قراردادها را در معرض افکار عمومی جامعه قرار ندادهاند. در چنین شرایطی جنبههای ضعف این قراردادها بیشتر موردتوجه قرار میگیرد. به همین دلیل نسبت به این موضوع حساس شدهاند. دراین بین صداوسیما بهصورت یکطرفه موضوع را مورد بررسی قرار میدهد و تلاش میکند موضوع را به شکلی برای مردم بازگو کند که گویا جای نگرانی نیست. از سوی دیگر در شبکههای اجتماعی نیز گروههایی که به افسران جنگ نرم موسوم هستند نیز چنین رویکردی در پیش گرفتهاند. واقعیت این است که با چنین رویکردی مشکل حل نمیشود و نمیتوان مردم را با چنین شیوههایی اقناع کرد.
مسئولان باید بهصورت مستقیم و بدون واسطه با مردم صحبت کنند که هدف از بستن چنین قراردادهایی چیست و چه جزئیاتی دارد. این موضوع که مشخص نیست چه اتفاقی در حال رخ دادن است جامعه را دچار ابهام و مردم را نسبت به موضوع حساس میکند. در چنین شرایطی تبلیغات معاندان که از ابزارهای رسانهای نیز برخوردار هستند میتواند در دیدگاه مردم نسبت به این قراردادها تأثیر منفی بگذارد که این موضوع به صلاح نظام و کشور نیست.
آیا نگاه به شرق نشاندهنده تعامل متوازن ایران با همه کشورهای جهان است و یا اینکه برخی کشورهای مهم اقتصادی که در شرایط کنونی میتوانند به ایران کمک کنند نادیده گرفته میشود؟
در بین همه روابط و قراردادهایی که بین کشورها منعقد میشود نکات مثبت و منفی مختلفی وجود دارد و ایران نیز از این وضعیت مستثنا نیست. من این را یک نکته مثبت میبینم که جمهوری اسلامی فارغ از اتفاقاتی که در تاریخ و در دوران قاجار و پهلوی بین ایران و روسیه رخداده در شرایط کنونی یک قرارداد بلندمدت با این کشور و چین بسته است. نفس این قرارداد مثبت است و گامی به جلو در راستای منافع ملی به شمار میرود. ایران در دوران قاجار و پهلوی با آمریکا و انگلیس نیز قرارداد اقتصادی بسته است اما در اغلب این قراردادها منافع ملی ما موردتوجه قرار نگرفته و درنهایت با این کشورها به مشکل برخوردهایم. بههرحال زمانی کشورها حیات خلوت انگلیسیها بوده و این کشور در دورههای برای ما نخستوزیر و صدراعظم تعیین میکردند.
در همان مقطع نیز روسها سهم خود را مطالبه میکردند. به همین دلیل اگر قرار است با روسیه قرارداد منعقد شود این اتفاق میتواند درباره کشورهای دیگر نیز رخ بدهد. موازنه قدرت باید به شکلی برای ایران تغییر کند که منافع ملی آسیب نبیند و ما بتوانیم بهواسطه چنین قراردادهایی مشکلات خود را مرتفع کنیم. نکته دیگر اینکه ما باید واقعیتهای محیط بینالمللی را درک کنیم که موازنه قدرت در سطح بینالملل در حال تغییر است. بههرحال جایگاه چین مانند گذشته نیست و این کشور بعد از آمریکا به یک ابرقدرت در زمینههای مختلف تبدیل شده است. وضعیت روسیه نیز تغییر کرده است. این کشور نه مانند شوروی سابق است و نه مانند روسیه بیست سال قبل. جمهوری اسلامی نیز بر اساس مناسباتی که برای خود تنظیم کرده است.
زمانی که من در مجلس حضور داشتم این شائبه همواره در بین نمایندگان وجود داشت که جمهوری اسلامی در مقاطعی که تنشها با غرب افزایش پیدا میکرده به شرق و کشورهایی مانند چین نزدیک میشده است. با اینوجود هنگامی که تنشها کاهش پیدا میکرد مانند زمانی که توافق برجام صورت گرفت از شرق فاصله میگرفته است. این موضوع حتی باعث حساسیتهای کشورهایی ماند چین و روسیه نیز شده بود.
در شرایط کنونی نیز این اتفاق رخداده و به دلیل تحریمها ایران به چین و روسیه نزدیک شده است؟
در این زمینه ما نیازمند یک قوه عاقله و نظام تدبیر هستیم تا در شرایطی که عرصه بینالمللی دچار تحول میشود سیاستهای جمهوری اسلامی تغییر نکند و مناسبات بهصورت پایدار با کشورهای مختلف وجود داشته باشد. نباید روابط با کشورهای مختلف بهصورت مقطعی و همراه با نوسان باشد. این مسائل نباید باعث شود اعتماد مردم از بین برود. درباره دیدار آقایان پوتین و رئیسی نیز باید این نکته را متذکر شوم که کاخ کرملین امکان اطلاعرسانی توسط رسانههای آزاد درباره این دیدار را گرفته بود و قرار شده بود اطلاعرسانی تنها توسط کرملین صورت بگیرد. در این دیدار به رسانههای یا اجازه حضور ندادند و یا اجازه انتشار تصاویر و فیلمها داده نشده است. واقعیت این است که آنچه کرملین درباره این دیدار منتشر کرده نشاندهنده عزت رئیسجمهور منتخب ملت ایران نیست. در این زمینه باید اطلاعرسانی صورت بگیرد. بدون تردید مهمترین سرمایه هر کشوری اعتماد مردم به مسئولان است. اگر قرار است این اعتماد مخدوش نشود و همچنان وجود داشته باشد باید در این زمینه اطلاعرسانی صورت بگیرد.
بیشتر بخوانید: