دولت آماده است شرکتهای بورسی را به نفع یارانههای پنهان قربانی کند
بورس این روزها محل اجرای سیاستهای حمایتی دولت است، اما نه حمایت دولت و نه اخبار مربوط به توافق هستهای هیچ کدام نتوانسته روند شاخص را مثبت کند. میثم رادپور کارشناس بورس در گفتگو با رویداد ۲۴ معتقد است، ساختار بورس در دولت روحانی و رییسی به شکلی پیش رفته که حالا بورسیها از تحریم و تورم فقط خوشحال میشوند و هر خبری خلاف این جهت بورس را منفی میکند.
به گزارش تازه نیوز و به نقل از رویداد۲۴، دولت ابراهیم رییسی در روزهای اخیر چندین سیاست حمایتی از جمله تزریق نقدینگی به بورس برای حمایت از این بازار را در دستور کار خود قرار داد اما باز هم شاخص بورس روند نزولی خود را ادامه میدهد. میثم رادپور کارشناس بورس در گفتگو با رویداد۲۴ درباره دلایل این امر توضیح داده است. او میگوید: دولت تلاش میکند بورس رونق یابد، اما ما اگر به دنبال رشد بادوام و طولانیمدت بورس هستیم، باید بدانیم مساله جدیتر از این است که با این اقدامات گرهای از کار باز شود. تمامی اقدامات دولت در جهت تسکین موقت و آن هم درجواب نارضایتی مردم و اعتراضات است. همچنین دولت در پاسخ به شعارهای انتخاباتی رییس جمهور به این سمت حرکت کرده است. مشخصا اگر قبول کنیم که در نهایت رشد اقتصادی فراهمکننده رشد بورس است نه حمایتهای موقتی، لذا با این سیاست دولت نمیتوان انتظار رشد بادوام و هموار بورس را داشت.
به گفته رادپور در غیاب عواملی مانند مسائل سیاسی همچون تحریم، ریسک سرمایهگذاری، قطعی ارتباط تجاری ایران با جهان، رشد اقتصادی وضعیت خوبی ندارد و از آن طرف در حوزه سیاستگذاری دولت به شدت ضعف دارد. این موضوع هم به بهانه کردن تحریم بازمیگردد و بخشی هم به دلیل بی سوادی و نابلدی سیاستگذار است.
او ادامه میدهد: اقدامات دولت مانند تقویت صندوق تثبیت و بازارگردانی هم اساسا کارساز نیست و اصلا نباید هم دولت این اقدامات را به این شکل ادامه دهد. محرک رشد بورس باید رشد اقتصادی باشد و نه رشد تزریق نقدینگی. این اقدامات فقط جنبه موقت دارد و با توجه به شرایط فعلی اسفناک اینجاست که حتی اقدامات دولت از توانایی اینکه مانند مُسکن هم عمل کند، ندارد.
این کارشناس بورس تاکید میکند: به لحاظ ارزشی بسیاری از سهام ارزنده هستند، اما محرک رشد بورس الان چند سال است تورم بوده است. توجه کنید مثلا ده سال پیش خبر توافق خبر خوبی برای بورس بود، اما الان توافق خبر بدی است. بورسیها دوست دارند توافق نشود تا دلار بالا برود و به این واسطه سهام رشد کنند. فعالان اقتصادی به این جمعبندی رسیدهاند که چون این توافق جامع نخواهد بود و با حواشی همراه است، گرههای عمده اقتصاد را باز نمیکند؛ بنابراین از نتایج این توافق ناامیدند و اطمینان دارند که این توافق رشد اقتصادی نمیآورد؛ بنابراین ما شاهد این هستیم اخباری که ظاهرا اخبار خوش تلقی میشوند، به بورس آسیب میزنند. چون تاحدی جلوی تورم را میگیرد. درمقابل اخباری که به تورم دامن میزند، بیشتر باعث افزایش شاخص بورس میشود.
او ادامه میدهد: وقتی درباره رشد و افزایش قیمتها صحبت میکنیم، منظور رشد اسمی است. این رشد اسمی بخشی از آن یک رشد واقعی است و بخشی از آن رشد برمبنای تورم. در کشور ما وزنه تورم در رشد اسمی بر وزنه رشد واقعی میچربد و با قاطعیت میگویم تنها عامل جدی که اوایل سال ۹۹ باعث رشد شاخص شد، تورم بود. در محیطی که آنقدر تورم افسارگیسخته است، آنچه به قیمتها جهت میدهد، انتظارات تورمی است و نه انتظارات رشد اقتصادی.
این کارشناس بورس عنوان میکند: الان وارد دورهای شدیم که به نظر میرسد مسئولان اراده بر نهایی کردن توافق کردند، اما باید بگوییم بدبختانه این خبر خوبی برای بورسیها تلقی نمیشود چراکه سایز این اقدامات و مذاکرات نسبت به سایز بازار کوچک است؛ بنابراین این اقدامات چه بین المللی و چه داخلی مانند حمایت از بورس حتی در دوره موقت هم کارساز نیست.
به گفته رادپور درحال حاضر رشد اقتصادی منفی است، نرخ تشکیل سرمایه ثابت منفی است، اقتصاد تحریم است، چرا باید انتظار داشته باشیم بورس مثبت باشد؟ چرا باید تصور کنیم بورس را به زور میتوانیم مثبت کنیم؟ نیاز به مسکن نیست. اقتصاد باید از بورس حمایت کند نه دولت به عنوان یک نهاد مداخله گر از بورس حمایت کند.
او ادامه میدهد: اتفاق بدی که درحال رخ دادن است این است که دولت آمادگی دارد، شرکتهای بورسی را به نفع یارانههای پنهان قربانی کند. بسیاری از شرکتهای بورسی انرژی بر هستند و در این شرایط این ریسک جدی هم روی بازار سایه انداخته است.
او تاکید میکند: بورسیها محرک اصلی بورس را تورم میدانند نه رشد واقعی. بورسیها علاقه دارند توافق نشود. اصلا هم این موضوع مساله اخلاقی نیست، منطق سود فعلی است. ساختار غلط بورس وضع را به اینجا کشانده است. فعالان بورس امروز اگر جیب خودشان را نگاه کنند حق دارند، علاقهشان به توافق نشدن است. اینجا ما شاهد پیچیدگی بین منافع ملی و جیب فعالان هستیم. سایهای که مثبت بودن اخبار مذاکره و شدت گرفتن نسبی احتمال توافق روی بازار سرمایه انداخته، سنگینتر از اقدامات حمایتی دولت است؛ بنابراین این تزریق نقدینگی حتی نمیتواند در کوتاه مدت باعث رونق نسبی بورس شود. به همین دلیل هم است که پیشنهاد ما این است که دولت به جای بردن اندک نقدینگی موجود در اقتصاد به بورس برای اعاده حیثیت انتخاباتی و تبلیغاتی خود به فکر اصلاح ساختاری باشد. اول از همه باید واقعیت را پذیرفت و بعد به دنبال راهکار برای حل بحران بود و نه اینکه خود راهکار هم یک بحران دیگر بیافریند. با این وضعیت روند شاخص بورس همچنان نزولی پیشبینی میشود.