تکلیف اقتصاد ایران با پول هنگفت ناشی از برجام و قرارداد چین چه میشود؟
اگر مذاکرات وین به نتیجه برسد و بین ایران و کشورهای غربی توافق صورت بگیرد، تحریمهای ایران برداشته میشود و پولهای بلوکهشده ایران در برخی کشورها نیز آزاد خواهد شد و درنتیجه گشایشهای مهمی در اقتصاد کشور رخ خواهد داد.
به گزارش تازهنیوز، روزنامه آرمانملی نوشت: فواید اقتصادی قرارداد ایران و چین نیز وجود دارد و ممکن است اقتصاد ایران با پول هنگفتی ناشی از برجام و قرارداد ایران و چین مواجه شود. سؤال اینجاست که در چنین شرایطی این پول چه تأثیری میتواند بر اقتصاد کشور بگذارد؟ آیا میتوان مشکلات اساسی اقتصاد کشور را حل کرد؟ در این زمینه با دکتر آلبرت بغزیان اقتصاددان گفتوگو کرده است.
مهمترین پیامـــدهای اقتصادی قرارداد ایران با چیــن و روسیه را چه میدانید؟ بستن چنیـــن قراردادهایی به چه میزان میتواند بــه اقتصاد کشور کمک کند؟
جرأت کشور برای بستن قراردادهـــای بینالمللی بیشتر شده و ایـــن نکته بــهخوبی در قــرارداد با چین و روسیـــه مشاهده میشود. بااینوجود نباید از این نکته غفلت کرد که کشوری که ما با آنها قرارداد بستهایم متخصص قرارداد است. نگرانــی من از همین موضوع اســـت که اگر با چنین کشورهایی قرارداد همکاری بسته میشود باید هوشیار باشیم که منافع ملی بهخوبـــی حفظ شود. البته برخی در این زمینــه حاشیهسازیهایی میکنند که مبتنی بر واقعیت نیست.
بهعنوانمثال عنوان میکنند ایران در قرارداد با فلان کشور جزیره کیش را واگذار کرده است. اینگونه شایعات هیچگونه پایه و اساسی ندارد و نباید موردتوجه قرار بگیرد. آن چیزی که باعث دامن زدن به چنین شایعاتی شده است سکوت رسانهای و عدم انتشار جزئیات این تفاهمنامه است.
بهصورت طبیعی در چنین شرایطی شایعات درست میشود و مرتب شاخ و برگ بیشتری میگیرد. روسیه از نظر تکنولوژی و صنعت در شرایطی نیست که بتواند به ایران کمک کند. این در حالی است که چین مدعی است و در این زمینه دستاوردهای مهمی نیز داشته است. کمک روسیه به ایران بیشتر میتواند در موضوع برجام و همچنین امنیت منطقه خاورمیانه باشد و نمیتوان از این کشور انتظار داشت از نظر اقتصادی و تکنولوژی به ایران کمک کند.
ما باید از طرف مقابل انتظاراتی متناسب با تواناییهایی که دارد داشته باشیم. این وضعیت درباره چین متفاوت است و چین میتواند تکنولوژی و بازار خوبی در اختیار اقتصاد ایران قرار بدهد. اگر ما تلاش کنیم میتوانیم بهواسطه کمکی که چین به ایران میکند بازار کشورهای شرق آسیا را به دست بگیریم و بتوانیم از این راه برخی از مشکلات خود را حل کنیم.
درجه هوشیاری ایران در بستن اینگونه قراردادها حائز اهمیت است که قراردادهایی بسته شود که اگر کار به دادگاههای بینالمللی کشید درنهایت به سود ایران تمام شود. متأسفانه در قراردادهای خارجی بهاندازهای ضعف داشتهایم که برخی از کشورها بدون پرداخت غرامت قرارداد خود را لغو و ایران را ترک کردند. نمونه بارز این موضوع قراردادهای ایران و فرانسه درزمینه خودرو بوده است.
پس از آغاز تحریمهای ایران توسط آمریکا شرکت پژو فرانسه و الجی کره جنوبی ایران را ترک کردند و هیچ غرامتی نیز پرداخت نکردند. این اتفاق نشان میدهد ما نتوانستهایم این کشورها را مقید به قراردادهایی کنیم که درصورتیکه به تعهدات خود عمل نکنند بتوانیم از آنها خسارت بگیریم. نکته جالب این است که کره جنوبی پس از مدتی پولهای ایران را نیز در بانکهای خود بلوکه کرد و آنها را پس نداد. این وضعیت نشان میدهد که زمانی که اینگونه قراردادها بسته میشد خودروساز و شرکت تولیدکننده لوازمخانگی ما موفق نشده قراردادی ببندد که در صورت لزوم از طرف مقابل خسارت دریافت کند.
یکی از نگرانیهایی که کارشناسان نسبت به قرارداد ایران و چین دارند این است که در قرارداد ایران و چین اتفــاق پاکستان برای ایـــران رخ بدهد و ایـــران در تله بدهی گرفتار شـود. تله بدهی که درنهایت میتواند در شرایط سخت اقتصادی به وادادگـــی سیاسی نیز منجر شــود. چگونه میتوان از این خطـــر جلوگیری کرد؟
واقعیت این است که اگر ما در بستن چنین قراردادهایی غفلت کنیم این اتفاق رخ خواهد داد. هنوز مشخص نیســت که آیا قرار است تکنولوژی از چین به ایران انتقال پیدا کند و در مقابل ما پول آن را پرداخت میکنیم؟ آیا قرار است بانکهای چینی به ما قرض بدهند؟ آیا قرار است چین به ایران پول بدهد و در یک دوره زمانی این پول به این کشور برگردد؟ ما هنوز دقیقا نمیدانیم چه اتفاقی قرار است رخ بدهد و جزئیات این تفاهمنامه چیست.
نگرانی من این است که کشور زیر یکبار مالی برود و بدون اینکه قدرت مدیریت کافی در این زمینه وجود داشته باشد که پروژه بهموقع اجرا شود تا ما بتوانیم بهموقع پول را بازگردانیم. بدون تردید اگر این اتفاقات رخ ندهد و ما نتوانیم بهخوبی از قرارداد استفاده کنیم در تله بدهی گـرفتار خواهیم شـــد. ما نبایــد با چنین موضـــوعاتی بهصـــورت احســـاسـی و هیجانـی برخورد کنیم و بلکه باید بهصورت آگاهانه و عاقلانه با موضوع مواجه شویــــم. نباید شرایط به شکلی رقم بخورد که ما با چین قرارداد امضا کنیم و به این کشور اختیار و امتیاز بدهیم و بر اساس غفلت و سهلانگاری ما این کشور از وضعیت اقتصادی ایران سوءاستفاده کند.
در چنین شرایطی کار به دادگاههای بینالمللی کشیـده میشود و اینجاست که شرایط به سود چینیها رقم میخورد و ما مجبور میشویم به این کشــــور غرامت پرداخت کنیم. در چنین شرایطی این احتمال وجود دارد که ایران مجبور شود جریمههای سنگینی را متقبل شود. کسی با نفس قرارداد بینالمللی مخالف نیست، بلکه بستن این قراردادها فی النفسه کار درستی است و میتواند به اقتصاد کشور کمک کند. نکته مهم در این زمینه هوشیاری ما در بستن قرارداد و مدیریت پیامدهای آن است.
با فرض به نتیجـــه رسیدن برجام، برداشته شدن تحریــمها و آزاد شدن پولهای بلوکهشده ایران در بانکهای خارجی به همراه پولهایی که از قرارداد ایران و چین به ایران میرسد این احتمال وجود دارد که بهیکباره پول هنگفتی وارد اقتصاد ایران شود. این پول به چه میزان میتواند شرایط اقتصادی کشــور را تغییر دهد و مشکلات را حل کند؟
آنچه مسلم است این است که بیپولی به اقتصــاد کشور لطمه میزند. برگـــرداندن پولهای بلوکهشده ایـران و تزریق آن به اقتصاد کشور به همراه تأمین مالی پروژهها با پول تازهنفس و جدید روی اقتصاد کشور تأثیر مستقیم دارد. بــا این وجود مدیریت این پولها از اهمیت زیادی بــرخوردار است و نقــــش تعیینکنندهای دارد.
اگر اقتصاد ایـــران را یک کودک در نظر بگیریم این پول هم میتواند ایـــن کودک را لوس بار بیاورد و هم اینکه میتواند بهخوبی این کودک را تربیت کند و زمینههای تعـــالی و رشد آن را فراهم کند. تجربه تاریخی نشان داده که ما در دوران وفور نیز نتوانستهایم بهخوبی اقتصـــاد کشور را مدیریت کنیم.
نباید اجازه داد تجربیات تلخ گذشته در این زمینه تکرار شود و بهجای اینکه این پول مشکلات اقتصادی را حل کند و به تولید کشور تزریق شود مورد سوءاستفاده برخی در راستـــای منافع شخصی قرار بگیــرد. باید تلاش کرد از پولـی که وارد اقتصاد میشــود بهترین بهرهبرداری را انجام داد و برخی از پروژههای نیمهتمام را که به پول نیاز داشتند به پایان برسد. تجربه تاریخی به ما میگوید که در این زمینه عملکرد خوبی نداشتهایم و موفق نشدهایم از پولهایی که وارد اقتصاد کشــور شده بهدرستـــی استفاده کنیم.
امیدواریم با دولت انقلابی که مدعی است اشتباهات گذشته را تکرار نخواهد کرد بتوانیــم این پولها را بهخوبی مدیریت کنیم. این پولها ممکن است از طریق آزادسازی پولهای بلوکهشده در اختیار ایران قـــرار بگیرد و بهصورت مستقیم به ایران داده شود. من امیــدوارم که در این زمینه با خوشخیالی عمل نکنیم و رفتــاری بر اساس عقل و منطق داشته باشیم.
آیا از جهـــتگیریهای اقتصادی دولت میتوان به این جمعبندی رسید که این پولها قرار اسـت در چه بخشهایی مورد استفاده قرار بگیرد؟ آیا اصلا دولت برنامهای برای مدیریت این پولها دارد؟
هنوز نمیتوان بهصورت دقیق درباره عملکرد دولت در این زمینه قضاوت کرد. بههرحال هنوز دولت نتوانسته برنامههای خود را بهخوبی پیاده کند. تا زمانی که ماهیت برنامهها و اقدامات دولت نیز مشخص نباشد نمیتوان درباره آن قضاوت کرد. همه افراد تا قبل از اینکه به پست و مقام میرسند عنـــوان میکنند در کـــار خود متخصـــص و درستکــار هستند. با اینوجود بهمحض اینکه به آنها پست و مقام داده میشود به دلیل اینکه از ظرفیت کافی برخوردار نیست یا عملکــرد قابل قبولی نــدارد و یا اینکه از موقعیت خود سوءاستفاده میکند. فعلا دولت در مرحله ادعا باقیمانده و وارد مرحله عمل نشده است.
قولی که دولت به مردم داده این است که از ظرفیتهای موجود کشور در راستای حل مشکلات استفاده خواهد کرد و دیگر خبری از سوءاستفادهها و اختلاسها نخواهد بود. ما نیز امیدواریم دولت بتواند به قولی که به مردم داده عمل کند. این موضوع به تعهد اخلاقی هیات دولت نسبت به اداره صحیح امور بستگی دارد. ارتباط اقتصادی با کشوری مانند چین میتواند خلأ اقتصادی که در زمینه ارتباط با آمریکا یا کشورهای اروپایی وجود دارد را پر کند.
به همین دلیل ما باید تلاش کنیم این قرارداد را به سمتی هدایت کنیم که برای هر دو کشور بیشترین سود را داشته باشد. واقعیت این است که با توجه به شرایط کشور نمیتوان انتظار اقدامات ابتکاری و معجزه از دولت برای حل مشکلات باشیم. موضوع اصلی در این زمینه اراده است. این سخن به این معناست که اگر اراده وجود داشته باشد دولت میتواند به سراغ فرار مالیاتی برود از معافیتهای بیجا جلوگیری کند. اگر اراده وجود داشته باشد دولت به سراغ شرکتهایی میرود که در بودجه دولت را میدوشند یا به سراغ بانکهایی میرود که بدهکاران بزرگ دارند اما هیچگاه دنبال بدهکاران بزرگ بانکی خود نیستند.
اگر ارادهای وجود داشته باشد باید به دنبال واردکنندگانی برود که با ارز۴۲۰۰ کالا وارد کردهاند اما با ارز۳۰ هزار تومان در بازار به فروش میرسانند. این اقداماتی است که میتوان در کوتاهمدت و در عرض یک یا دو هفته نیز به آن رسیدگی کرد و اصلا به بلندمدت نمیرسد. اگر اراده وجود نداشته باشد شرایط مانند دولت قبلی میشود. در هشت سال گذشته همواره عنوان شد که دولت قصد دارد بنگاهداری بانکها را کاهش بدهد تا بانکها منابع مازاد را بفروشند. بانکها نیز منابع خود را به قسمت املاک منتقل کردهاند. رسیدگی به این امور نیاز به برنامه ندارد و بلکه به اراده نیاز دارد.
واقعیت این است که اراده در این دولت وجود دارد اما هنوز ما خبری در این دولت که فلان بدهکار بزرگ بانکی دستگیرشده و پولهای آن نیز برگشته مشاهده نکردهایم. امروز مردم با این سؤال مواجه هستند که اگر سلطانهای دلار، سکه و… را پیدا میکنیم و مجازات میکنیم پس چرا قیمت کالاهای موردنیاز مردم کاهش پیدا نمیکند. این موضوع نشان میدهد که هنوز اراده کافی در این زمینه وجود ندارد.
بیشتر بخوانید: