«تضمین» در سیاست بینالملل
اصرار ایران برای «تضمین» واقعبینانه است؟/ نباید منافع آمریکا را نادیده گرفت!
یک روزنامهنگار به نقش «تضمین» بین ایران و آمریکا در رابطه با احیای توافق برجام پرداخت.
به گزارش تازهنیوز، احمد زیدآبادی در کانال تلگرامی خود در رابطه با توافق احیای برجام نوشت:
گویا موضوع «تضمین« به آخرین گره در مذاکرات وین تبدیل شده است. این در حالی است که در سیاست بینالملل چیزی به اسم تضمین یا ضمانتِ دائمی وجود ندارد. کشورها بر اساس منافعشان که امری سیال است، تصمیماتشان را تغییر میدهند. هر کشوری، در صورت تغییر شرایط و به خطر افتادن منافعش، تصمیمات جدید میگیرد و صرفاً به این دلیل که قبلاً به امری متعهد شده است، به آن امر متعهد نمیماند و از هر راهی که شده بهانهای برای آن پیدا میکند.
بنابراین، تعهد یک کشور به توافقاتش، تابعی از میزان سود و زیانی است که از آن میبرد. سنجش سود و زیان هم خود تابع فرمول پیچیدهای از یک نظامِ سلسله مراتبیِ مربوط به اولویتهاست؛ اولویتهایی که فقط جنبۀ مادی هم ندارند و بعضاً با یکدیگر تزاحم پیدا میکنند قرار میگیرند و تصمیمگیری را با مشکل مواجه میسازند.
جمهوری اسلامی خودش نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. ابطال یکجانبۀ توافق سعدآباد را میتوان نمونهای از این نوع برشمرد.
تنها تضمین واقعی در روابط بین کشورها، ایجاد منافع مشترک و یا توازن قواست. برقراری توازن قوا در سطح جهانیِ آن اما برای قدرتهای درجه دوم جهانی هم بسیار پرخرج و هزینهزاست چه رسد به قدرتهای منطقهای یا پیرامونی. در واقع، تلاش برای دستیابی به چنین توازنی، ورود به نوعی مسابقۀ تسلیحاتی دائمی است که تمام منابع اقتصادی یک کشور را میبلعد و سرانجام سبب به هم خوردن توازن به نفع رقیب میشود. این روش در واقع نقضغرض است. اتحاد شوروی با همین روش ادامه داد و سرانجام کارش نیز به اضمحلال و فروپاشی کشید.
بنابراین، حسابشدهترین راه تضمینِ توافقات، کشف منافع مشترک و گسترش حوزههای آن است. اگر جمهوری اسلامی در صدد این کار برنیاید و بخواهد پس از احیای برجام، تضاد منافع با آمریکا را در سایر حوزههای مورد اختلاف دو کشور ادامه دهد یا تشدید کند، بار دیگر اصلِ برجام و یا فواید ناشی از آن به خطر خواهد افتاد حتی اگر کنگرۀ آمریکا آن را با اجماع نمایندگان دو حزب به تصویب برساند!
بیشتر بخوانید: