ما همه علی دایی هستیم
علی دایی بعد از ظهر چهارشنبه ۷آبان بعد از خروج از دفترش در زعفرانیه، با دونفر موتورسوار گلاویز شد اما نتوانست مانع از سرقت گردنبند طلای ۲۵۰میلیونتومانی خود شود.
به گزارش تازه نیوز،امروز روزنامه «جوان» نوشت پلیس ساعتی بعد، دزد را شناسایی و در نهایت ۱۰آبانماه دستگیر کرد. خیلی از رسانهها مصاحبه با دزد گردنبند دایی را منتشر کردند.
من: ۲۴۰هزار تومانِ ناقابل را کارت به کارت کردم اما نه تنها خبری از سفارشم نشد که دیگر هیچ تماس و پیامی را جواب نداد. بعد هم آیدی اینستاگرامش را نمیدانم چرا عوض کرد.
با کمک آشنای بانکی که داشتم از روی شماره کارتش، شماره ملی، شماره شناسنامه، نام پدر و تلفن مربوط به شماره حساب را پیدا کردم و پیام دادم همه اینها را دارم، اگر پول را برنگردانی فلان میکنم و چنان. اما انگار آنقدر مار خورده بود که افعی شده بود.
بعد از گذشت دو هفته هنوز وقت نکردهام به پلیس فتا بروم برای تشکیل پرونده چون …
خانم ب. ر همکار من: رفتیم پلیس فتا گفتند زشت نیست برای ۵۰۰هزار تومان آمدهاید اینجا؟ میدانید چه پروندههایی با چه ارقامی در جریان است؟
خانم ب.ر البته بعد از کلاهبرداری تلگرامی هفته دوم شهریورماه، با کمک آشناهایی که داشت توانست از تهران یقه کلاهبردار را در روستای تازهکند تبریز بگیرد و پولش را برگرداند.
آقای دال.میم رئیس من: آقا گوشیام را زد و رفت. غروب همان روز، بعد از قاپیدن گوشی من، در همان منطقه گوشی دو نفر دیگر را هم با موتور زده بود. فردایش که رفتم شکایت کنم این را فهمیدم.
آقای دال.میم یک هفته پیش که از شکایت برگشت، گفت کاش نرفته بودم. غیر از ۳۰هزار تومانی که برای کپی و ثبت شکایت و … دادم، نحوه رفتارها و همه آنچه دیدم طوری بود که …
آقای سین.میم همکار دیگر من: ماشینم را که بردند، رفتم کلانتری گفتند احتمالا چهار پنج روز دیگه دو سه کوچه پایینتر یا بالاتر از جایی که پارک کرده بودی پیدایش میکنی. این جوانکها ماشین ندارند، میدزدند، مسافرتشان که تمام شد برمیگردانند.
البته الان یک ماه از دزدی ماشین آقای سین.میم گذشته؛ ماشینی که الان به اندازه گردنبند آقای دایی میارزد و انگار مسافرت جوانکها تمام نشده است.