جنگ اوکراین، یک فرصت طلایی برای اردوغان
گرداب اوکراین یکی دیگر از فرصتهای اردوغان است تا نقش ترکیه را به عنوان یک میانجی منطقهای پررنگ سازد و این فرضیه را محقق کند که ترکیه یک رهبر جهانی است و میتواند در رده کشورهای آلمان، فرانسه و انگلستان بایستد.
به گزارش تازه نیوز و به نقل از اقتصاد۲۴، جنگ روسیه در اوکراین فرصتی برای ترکیه است. نه با استناد به این روایت که مانند دوران جنگ سرد، ترکیه میتواند سنگری در برابر روسیه باشد بلکه به این خاطر که ترکیه این بار حاضر نیست به راحتی نقش نگهبان جبهه جنوب شرق ناتو را بازی کند.
نارضایتی ترکیه بیشتر به انتظارات حزب حاکم این کشور، یعنی حزب عدالت و توسعه، از اینکه ترکیه میتواند یک قدرت بین المللی باشد، همچنین به احساس تهدید از جدایی طلبان کُرد و ناامیدی از اتحادیه اروپا و ایالات متحده مربوط میشود. این ناامیدی و آسیبها سبب شد که رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه از همان اوایل بحران اوکراین به سمت همتای روسش چرخش کند. به رغم اختلاف نظرهای ترکیه و روسیه پیرامون سوریه، لیبی، قره باغ و حتی اوکراین، گسترش روابط دوجانبه باعث بی اعتمادی بیشتر غرب به ترکیه شده است.
گرداب اوکراین یکی دیگر از فرصتهای اردوغان است تا نقش ترکیه را به عنوان یک میانجی منطقهای پررنگ سازد و این فرضیه را محقق کند که ترکیه یک رهبر جهانی است و میتواند در رده کشورهای آلمان، فرانسه و انگلستان بایستد.
در گذشته نزدیک، ترکیه در انزوای کامل بین المللی قرار داشت. تهدید قبرس و یونان و رها کردن موج پناهجویان به سمت اروپا، درگیری با فرانسه بر سر لیبی، روابط پرتنش با اروپا را به همراه آورد. در آسیا هم روابط نه چندان خوب ترکیه با کشورهای بزرگ و تاثیرگذار منطقه از جمله عربستان، امارات و مصر و همچنین اسرائیل تا آنجا پیش رفت که نزدیکی روابط این پایتختها علیه ترکیه را در پی داشت. دولت جو بایدن در واشنگتن هم که عملا ترکیه را نادیده گرفته بود.
این واقعیت که ترکیه نه میتواند کاملا طرفدار اوکراین باشد و نه کاملا ضد ولادیمر پوتین و روسیه، فرصتی را برای اردوغان فراهم میکند تا نقشی را که در اواسط دهه ۲۰۰۰ ایفا کرده بود از سر گرفته و چه بسا تقویت کند.
بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۱، دولت ترکیه به دنبال ایفای یک نقش سازنده در خاورمیانه بود: نظارت بر گفتگوهای غیر مستقیم بین سوریه و اسرائیل، استقرار نیروهای حافظ صلح در لبنان که به دنبال غلبه بر نفوذ ایران در سوریه و استفاده از قدرت اقتصادی اش برای برقراری روابط حسنه با کشورهای منطقه حاصل شد.
منتقدان، میانجی گیری ترکیه در جنگ اوکراین را صرفا تلاشی برای برقراری همترازی با دیگر میانجیها (به ویژه اسرائیل) یا یک اقدام پوششی از سوی آنکارا برای موضع طرفدارانه اش نسبت به مسکو میدانند. البته، یک منطق قانع کننده برای هر دو نقد وجود دارد: نخست اینکه اردوغان علاقهای ندارد که در سایه دیگر میانجی ها، به ویژه نخست وزیر اسرائیل قرار گیرد. دوم، ترکیه برای انجام عملیات نظامی در سوریه نیازمند بردباری روسیه است.
البته پوتین رهبری است که به امتیاز ندادن شناخته شده است. با این حال، اردوغان برای ایفای این نقش بهتر از بقیه عمل میکند. او کاریزماتیک، یک همکار قدرتمند و رهبری است که همکاری با او حتی به رغم اختلافات عمیق ممکن به نظر میرسد. اردوغان رهبر یک کشور مهم ناتو و پل ارتباطی برای واشنگتن و بروکسل نیز هست.
اردوغان میتواند در تلاش برای ایجاد کریدورهای بشردوستانه و ارائه کمکهای ضروری به اوکراینیهای نیازمند، موثر باشد. البته به زبان آوردن این ایدهها راحتتر از انجام آنهاست، اما به نظر نمیرسد کشوری بهتر از ترکیه بتواند برای آن تلاش کند. دور تازه گفتگوهایی که روز سهشنبه هفته گذشته در استانبول به پایان رسید، امید به آتشبس را زنده و کمکهای مورد نیاز اوکراینیهای تحت محاصره را فراهم میکند. چه آتش بس محقق بشود یا نشود، خبر خوب برای اردوغان این است که او نیازی ندارد ثابت کند که ترکیه میتواند یک بازیگر سازنده در اروپا، خاورمیانه و مدیترانه شرقی باشد.
چه بسا تصمیم اردوغان برای خرید سامانههای S-۴۰۰ از مسکو – اگر اردوغان خوب بازی کند – عاملی حیاتی در بازگشت قدرت و اعتبار برای ترکیه باشد.
تمام مدت جنگ سوریه با داعش ترکیه هتل داعش بود. اردوغان باید روستای سوریه را پس بدهد. یک راننده تریلی سیاستمدار نمیشود. ولی یک هرج و مرج طلب بله می شود.