دولت باید خجالت بکشد!/ چند نکته تلخ از بودجه آموزشوپرورش!
اگر بودجه چند کشور اروپایی با جمعیت یکسان با کشورمان را با بودجه ۷ میلیارد یورویی وزارت آموزشوپرورش در ایران مقایسه کنیم، فقط جای شرمساری است.
به گزارش تازهنیوز، کانال مجمع فعالان اقتصادی در رابطه با بودجه ۱۴۰۱ آموزشوپرورش به ذکر چند نکته پرداخت و نوشت:
نکته اول: دولت ایران در هر ماه برای هر ایرانی، ۳.۵ میلیون تومان هزینه دارد، به عبارت دیگرهر نفر ایرانی در هر ماه باید ۳.۵ میلیون تومان در تامین هزینههای دولت، مشارکت داشته باشد.سالانه سهم هر کداممان ۴۲ میلیون تومان است.
نکته دوم: سرجمع بودجه سالانه از ۲,۴۰۰,۰۰۰ هزار میلیارد تومان به ۳,۶۰۰,۰۰۰ هزار میلیارد تومان افزایش داشته است یعنی تورم بودجه به اندازه پنجاه درصد در حالیکه افزایش سالانهٔ حقوق، حدود ده درصد تعیین شده است.
دولت و مجلس باید توجیه و توضیح قانع کنندهای برای این باگ چهل درصدی بین افزایش حقوق و افزایش بودجه دولت داشتهباشند.
نکته سوم: بودجه ۱۴۰۱ نسبت به بودجه ۱۴۰۰، پنجاه درصد افزایش داشته در حالیکه بودجه وزارت آموزشوپرورش در خوشبینانهترین حالت، حدود ۱۴ درصد افزایش را نشان میدهد. به عبارت دیگر بودجه وزارت آموزشوپرورش در سال ۱۴۰۱، حدود ۳۶ درصد نسبت به افزایش سالانهٔ بودجه دولت، کاهش داشتهاست.
نکته چهارم: سهم وزارت آموزشوپرورش از سرجمع کل بودجه در سال ۱۴۰۰، حدود ۱۱۲ هزار میلیارد تومان و با احتساب ۲۵ هزار میلیارد تومانِ رتبهبندی معلمان، چیزی حدود ۱۵۷ هزار میلیارد تومان، یعنی ۵.۷ درصد از کل سرجمع بودجه کشور بود که در بودجه سال ۱۴۰۱، با احتساب بودجه رتبهبندی، به ۱۸۳ هزار میلیارد تومان افزایش یافته است یعنی ۵ درصد از سرجمع کل بودجه. بهعبارت دیگر بودجه وزارت آموزشوپرورش از ۵.۷ درصد از سرجمع کل بودجه به ۵ درصد کاهش یافته است، یعنی کاهش نسبی ۱۳ درصدی نسبت به افزایش سالانهٔ بودجه.
- این مطلب را از دست ندهید: جبران کسری بودجه از جیب ضعیفترها/ مشکل اقتصاد با سیاست حل میشود!
نکته پنجم: بودجه آموزشوپرورش در برخی از کشورها، به صورت زیر است:
- ژاپن ۲۲۰ میلیارد یورو
- آلمان ۱۲۹ میلیارد یورو
- فرانسه ۱۱۲ میلیارد یورو
- انگلیس ۹۹ میلیارد یورو
کشورهای فوق جمعیتی نزدیک به ایران دارند، اگر این بودجهها را با بودجه ۷ میلیارد یورویی وزارت آموزشوپرورش در ایران مقایسه کنیم، فقط جای شرمساری است.
یا سقف شعارهایمان را کاهش دهیم و در چارچوب هزینههای انجام شده انتظار داشتهز باشیم یا در صورت پافشاری بر شعارها، باید متناسب با آن در حوزه آموزش سرمایهگذاری کنیم.
جمعیت دانشآموزی در کشوری مانند سوئد، کمتر از یک دهم ایران است، آنها سالانه تقریبا ۸ میلیارد یورو در حوزه آموزش سرمایهگذاری دارند.
نکته ششم: بر اساس اسناد بالادستی، سهم بودجه وزارت آموزشوپرورش تا پنج سال آینده از تولید ناخالص ملی، باید حداقل به میانگین جهانی رسیده باشد، در حال حاضر این سهم با دلار ۴۲۰۰ تومانی، کمی بیش از دو درصد و با دلار ئیتیاس، حدود ۰,۰۰۳۸ خواهد بود.
آیا مجلس و دولت به این موضوع دقت کردهاند که با حذف دلار ۴۲۰۰ تومانی در محاسبات، چگونه باید ۰,۰۰۳۸ را به ۰,۰۵۶ رساند؟
برای رسیدن به میانگین جهانیِ سهم آموزش از تولید ناخالص ملی، نیاز است تا طی پنج سال آینده، بودجه وزارت آموزشوپرورش را حدود ۱۵ برابر افزایش دهیم.
شاید مهمترین نکتهای که کنشگران صنفی معلمان باید به آن توجه داشته و پیگیر آن باشند، افزایش سهم آموزشوپرورش از تولید ناخالص ملی است که اکنون در خوشبینانهترین حالت از نیم درصد هم کمتر است و باید با بالای پنج درصد افزایش یابد.