کلنجار برای پاسخ به سوال جنجالی: وزیر استقلالی است یا پرسپولیسی؟
علیرغم تلاشها در بعد بین المللی برای جدا کردن فوتبال از سیاست، همواره این دو قطب در کنار یکدیگر قرار داشتهاند و البته طی سالیان اخیر این فضا در فوتبال ایران با یک کلید واژه نگران کننده همراه بوده است: “وزیر پرسپولیس – وزیر استقلالی”!
به گزارش تازهنیوز و به نقل از فرارو، در روزهایی که ویروس کرونا روزانه جان حدود ۵۰۰ ایرانی را میگیرد و در حالی که آمارهای اقتصادی ایران، وضعیت خوبی را برای شهروندان نشان نمیدهد، مهمترین دغدغه بخشی از مردم، وضعیت دو تیم پرسپولیس و استقلال است. آنها در شبکههای اجتماعی و با استفاده از تریبونهای هواداری نظرات خود را بیان میکنند و یک گام جلوتر گذاشته و حتی برای اقدامات عملی نظیر تجمع در مقابل ساختمان باشگاه، وزارتخانه ورزش و مجلس شورای اسلامی را برنامه ریزی میکنند تا نشان دهند متولی دو باشگاه یعنی وزیر ورزش، هوادار تیم مقابل است!
این شاید برای خیلیها غیرقابل تصور باشد؛ در روزهایی که کشور به خاطر شیوع ویروس کرونا باید قرنطینه باشد و مردم در خانه بمانند، بارها و بارها طرفداران قرمز و آبی یکجا جمع شده اند تا صدای خود را به مسئولان فوتبال، ورزش و حتی مقامات سیاسی برسانند. این البته پدیدهای نوپا در فوتبال ایران است و همین موضوع سبب شده تا توجهها بیش از پیش به تجمعات هواداری جلب شود.
نکته مهم درباره گردهمایی پرتعداد هواداران پرسپولیس و استقلال در مقابل نهادهای مختلف، این است که آنها هیچگونه سازماندهی رسمی و خاصی ندارند. کانون هواداران که در اکثر کشورها به صورت مستقل اداره میشود، در این دو باشگاه زیر نظر مدیران است و طبیعتا هیچگاه نگاه انتقادی به خود نمیگیرد. علاوه بر این، هیچ سازمان دیگری هم از سوی طرفداران تشکیل نشده و آنها فقط با هماهنگی در شبکههای اجتماعی و صفحات و گروههای هواداری، اقدام به برگزاری این گردهماییها میکنند؛ موضوعی که سبب شده تا جستجو هسته اصلی تجمع کنندگان سخت و در بسیاری مواقع غیرممکن باشد.
مریم یکی از کاربرانی است که در فضای تلگرام فعالیت سفت و سختی در این خصوص دارد، او درباره این فراخوانها و نحوه انتشارش میگوید: «شاید تجمع هواداری هم مثل بقیه تجمعها نتیجهای نداشته باشد، اما ما باید کارمان را انجام دهیم. این که هرروز یک فراخوان صادر میشود آفت کار ماست، اما از طرف دیگر این که تجمع ما لیدر مشخصی ندارد، کار باشگاه را برای مذاکره و کار نهادهای امنیتی را برای جمع کردنش سخت میکند که مورد دوم به نفع ماست.»
در ایران کمتر کسی پیدا میشود که تاریخچه مدیریت دو باشگاه را نداند؛ باشگاههایی که در ۴۰ سال اخیر، تحت مالکیت نهادهای حکومتی و دولتی بوده و حالا حدود دو دهه است که به وزارت ورزش رسیده اند. از زمان حضور مسعود سلطانی فر به عنوان وزیر در این وزارتخانه اتفاقات متعددی در دو باشگاه رخ داده که مجموع آنها سبب شده تا امروز او از سمتی استقلالی و از سمت دیگری پرسپولیس شناخته شود؛ اما آیا او واقعا طرفدار تیم خاصی است؟ تلاش میکنیم تا به این سوال پاسخ دهیم.
* بی ثباتترین روزهای استقلال و پرسپولیس
یکی از نقدهایی که هواداران آبی و قرمز به وضعیت پرسپولیس و استقلال دارند، تغییرات بسیار زیاد در پست مدیرعاملی تیم محبوبشان است؛ آبیها در دوره مسعود سلطانی فر ۷ مدیرعامل مختلف داشتهاند و سرخها شش مدیرعامل مختلف را داشتهاند و نتیجه این وضعیت نیز آن چیزی نبوده که طرفداران تصورش را میکردند. نکته جالب این است که در میان این ۱۱ مدیر، حتی افرادی مثل علی فتح الله زاده و محمدحسن انصاری فرد هم که محبوبیت قابل توجهی بین هواداران داشتند نیز نتوانستند کاری از پیش ببرند تا بسیاری «مشکلات ساختاری» را به عنوان اصلیترین معضل این دو باشگاه پرافتخار مطرح کنند.
رضا حسنی خو، رضا افتخاری، امیرحسین فتحی، اسماعیل خلیل زاده، علی فتح الله زاده، احمد سعادتمند نفراتی که از سال ۱۳۹۵ بر پست مدیرعاملی استقلال تکیه زدند. جنجالیترین آنها امیرحسین فتحی بود که برخلاف بازیکنان استقلال، به درخواست مصاحبه در این باره پاسخ مثبت داد. او درخصوص برچسب وزیر پرسپولیسی، میگوید: «من نمیدیدم که چطور از پرسپولیس حمایت میشد، اما میتوانم بگویم هر کاری که از ایشان درخواست کردم برای ما انجام میداد. دسترسی من به شخص وزیر ۱۰ برابر دسترسی پرسپولیسیها بود. من شاید هفتهای چهار بار او را میدیدم. هر کاری که از استقلال درخواست کردیم خدا پیغمبری انجام داد!»
در پرسپولیس هم اوضاع به هیچ وجه بر وفق مراد نبوده و علی اکبر طاهری، حمیدرضا گرشاسبی، ایرج عرب، محمدحسن انصاری فرد و مهدی رسول پناه به عنوان مدیرعامل طی دوره مدیریتی سلطانیفر در باشگاه پرسپولیس فعالیت کردند.
ایرج عرب که مدت کوتاهی به عنوان مدیرعامل این باشگاه فعالیت کرده در پاسخ به این سوال اینطور واکنش نشان داد: «برای هر وزیری هم پرسپولیس و استقلال از یک درجه اهمیت برخوردار هستند چرا موفقیتهای این دو تیم روی شرایط او تاثیرگذار است. پرسپولیس و استقلال مثل پسران او هستند و موفقیت و شکست هر کدام میتواند برای او تاثیرگذار باشد و در دوره مدیریت من در پرسپولیس هیچ تفاوتی بین استقلال و پرسپولیس قائل نبود.»
محمدعلی ترکاشوند معاون پرسروصدای طاهری در این باره با ما صحبت کرد و گفت: «نمیدانم ایشان پرسپولیسی است یا استقلالی، زمانی که ما با ایشان کار کردیم، واقعا این را حس نکردم که طرفدار تیم خاصی باشد، شاید پسرش پرسپولیسی باشد، اما خودش به هیچ وجه! در مدتی که ما بودیم ایشان هیچگاه مانع اقدامات ما نشد و فکر میکنم در استقلال هم اوضاع به همین شکل بوده باشد.»
سیدجلال حسینی، کاپیتان پرسپولیس هم در اینباره میگوید: اینکه میگویند وزیر برای پرسپولیس وقت و هزینه بیشتری میکند را نمیتوانم قبول کنم. شما ببینید پرسپولیس در این سالها قهرمان شده، اما از نظر قراردادی و مسائل دیگر چه برتری نسبت به حریف داشته است؟ همین فصل جدید بیشتر بازیکنان ما به دلیل سقف قرارداد و اینکه مدیریت وقت (رسول پناه) اعلام کرده نمیتواند قراردادی را بالاتر ببرد رفت، اما در تیمهای دیگر و تیم رقیب، اما قراردادها به چه شکل بوده؟ انگار نه انگار که پرسپولیس در این سالها قهرمان شده و دو بار به فینال رفته است و وضعیت ما بدتر از تیمهای دیگر است. برانکو چرا رفت؟ اگر وزیر پرسپولیسی بود که باید قراردادش پرداخت میشد و میماند و خیلی چیزهای دیگر!
در کنار تغییرات وسیع و پی در پی در بخش مدیریتی، اوضاع در کادرفنی دو تیم هم مطلوب نبوده؛ علیرضا منصوریان، میک مک درموت، وینفرد شفر، فرهاد مجیدی (دو بار)، آندره آ استراماچونی، مجید نامجو مطلق و محمود فکری مربیان استقلال در این مدت بوده اند، اما در پرسپولیس تنها برانکو ایوانکوویچ، گابریل کالدرون و یحیی گل محمدی روی نیمکت نشستند. مسئلهای که اتهام «وزیر پرسپولیسی» را بین هواداران استقلال تقویت میکند، اما از سوی دیگر هواداران پرسپولیس ثبات برانکو را نه بر اثر عملکرد مدیریت بلکه نتیجه تلاش خود این مربی کروات دانسته اند.
موضوع انتخاب سرمربی مسئلهای جنجالی است؛ در خصوص آندره آ استراماچونی از امیرحسین فتحی نیز سوال میپرسیم که او توضیح میدهد: «در مورد پول ایشان نمیتوانست کمک کند. اگر ما پول میخواستیم به اسپانسرها مثل ایرانسل زنگ میزد، اما برای استراماچونی نباید به او چیزی میگفتیم. این موضوع به هیات مدیره ربط داشت، او پولی نداشت که به ما بدهد. وزیر چرا باید پول استراماچونی را میداد؟ مگر وزیر پول برانکو را داده؟ وزیر اگر پول داشت که باید پول کی روش و ویلموتس را تسویه میکرد، چون به هر حال آنها مهمتر بودند. این را باید بگویم که شخصی وزیر هر کاری که از او درخواست کردیم را برای ما انجام داد.»
از سوی دیگر هواداران پرسپولیس اعتقاد دارند که وزارت ورزش، تلاش دارد تا جلوی موفقیت این تیم را بگیرد تا هر دو باشگاه تحت مالکیتش، به یک اندازه جام قهرمانی کسب کنند. اما ترکاشوند این موضوع را تکذیب میکند: «شاید خیلی از پرسپولیسیها و حتی مدیران باشگاه هم این را تائید کنند، اما من هیچ وقت چنین چیزی را ندیدم. فضا همیشه برابر بود و به صورت مساوی پیش میرفتیم و هیچ وقت نشد که آقای وزیر جلوی ما را در یک کار بگیرد. خداراشکر که حضور آقای برانکو باعث شد که پرسپولیس موفقیتهای چهار ساله را تجربه کند. من به هیچ وجه فرضیه وزیر پرسپولیسی یا استقلالی را قبول ندارم.»
* وزیر پرسپولیسی – وزیر استقلالی؛ فرضیه، اتهام، توهم!
در بیشتر تجمعاتی که هواداران پرسپولیس و استقلال برگزار کردهاند، جملگی شعار «وزیر پرسپولیسی – وزیر استقلالی» سر داده شده است؛ از جمله در آخرین آنها که مقابل مجلس شورای اسلامی برگزار و به دعوت این نهاد از پیشکسوتان دو تیم منجر شد. رضا یکی از فعالان استقلالی توییتر است که برای توضیح این برچسب میگوید: «مسعود سلطانی فر شخصا برای گرفتن رضایتنامه گل محمدی از شهر خودرو وارد عمل شد و عدم رضایت فرهاد حمیداوی از این ماجرا نشان میداد برخلاف میلش مجبور به صدور رضایت نامه شده بود. نقش سلطانی فر در مطالبه هواداران استقلال برای بازگشت استراماچونی چه بود؟».
اما پیروز قربانی پیشکسوت آبیها نظر متفاوتی با این هوادار دارد؛ او پا را فراتر گذاشته و به مسئله رئیس جمهوری اشاره میکند: «علاقهای به صحبت کردن در این مورد ندارم، ولی مشخص است که تفاوت بین دو تیم وجود دارد. بالاخره به سمت دو تیم گرایش هست؛ فقط همین را بگویم که چطور رئیس جمهور قبلی به استقلال کمک میکرد، پس طبیعی است که رئیس جمهور فعلی هم علاقه داشته باشد به تیم مورد علاقهاش کمک کند.»
این در حالی است که در اردوی هواداران پرسپولیس هم نظرات ضد و نقیض زیادی وجود دارند. امیر و رضا دو پرسپولیسی که باهم به استادیوم میروند و در توییتر هم حسابی فعال هستند، در یک بحث خودمانی با حضور خبرنگار ما شرکت کرده و درباره وزیر استقلالی این جملات را به زبان آوردهاند: «وزیر پرسپولیسی واژهای بود که از سکوی هواداران استقلال شنیده شد و فضای رسانهای را حتی بین مربیان و پیشکسوتان مملو از توهم و خالی از منطق کرد، اگر از زبان پرسپولیسیها هم شنیده شود، پیروی از تیم رقیب است و منطق درستی پشت خود ندارد.»
رضا هم میگوید: «من به گرایش رنگی وزیر کاری ندارم، اما تصمیماتی که او میگیرد، بیشتر برای منافع خودش است و ربطی به منافع پرسپولیس و استقلال ندارد. اینکه میگویند وزیر به دنبال رضایتنامه یحیی بوده را هم میتوان با نامه و درخواست وزیر برای مرتضی تبریزی به وزیر صنایع و گرفتن این مهاجم از ذوب آهن مشابه دانست. پس وزیر برای هر دو تیم کار میکند و در جای لازم از اختیارات یا اهرم خود به نفع تیمها سود میبرد.»
سعید یکی دیگر از هواداران استقلال است که در این بحث مشارکت میکند، او فرضیه وزیر پرسپولیسی را اینطور توضیح داده است: «وزیر ورزش ایرج عرب که عملکردش کمی بهتر بود و قهرمانی برای پرسپولیس آورده بود را برکنار کرد تا مدیری قویتر روی کار بیاورد. دقت کنید در آن شرایط بحرانی استقلال به فکر قویتر کردن پرسپولیس بود که شرایط خوبی داشت.»
این نظر را با علی جباری پیشکسوت آبیها در میان گذاشتیم و او نیز گفت: «این را همه میدانند و شکی در آن نیست که وزیر یک گرایشی نسبت به پرسپولیس دارد و غیرقابل انکار است. نه وزیر بلکه پسر و معاونین او به سمت پرسپولیس هستند که طی این مدت روسایی که در باشگاه هم معرفی کردهاند مشخص میکند که وزیر کدام طرفی است.»
در اردوی پرسپولیسیها، میانه روی بیشتری وجود دارد، اما زمانی که بدانیم آنها ۱۱ تجمع را در سالهای اخیر مقابل وزارت ورزش برنامه ریزی کردهاند، درک خواهیم کرد که قرمزها نیز به هیچ عنوان از عملکرد مسعود سلطانی فر راضی نیستند. علی یکی از هوادارانی است که چند بار در این تجمعات حضور داشته؛ از او میپرسیم که آیا ترس بازداشت را ندارد؟ میگوید: «من قبلا ۲ بار در استادیوم بازداشت شدم و از این چیزها نمیترسم، اگر واقعا وقتش را داشتم حتما به همه تجمعات میرفتم، چون اگر فشار نباشد، به کار ما رسیدگی نمیکنند.»
حسین کلانی اسطوره باشگاه پرسپولیس که همیشه نظراتش مورد توجه استقلالیها نیز بوده، با انتقاد از تجمع هواداران پرسپولیس و استقلال میگوید: «تجمعات هواداری بی نتیجه خواهند بود، چون تصمیمات در ورزش ما به صورت منفرد گرفته میشوند و نظر هواداران اهمیتی ندارد. مثلا همین چند وقت پیش هواداران دو تیم در مقابل مجلس تجمع کردند؛ چه نتیجهای داشت؟ از من هم دعوت کردند که به دیدار نمایندگان بروم، اما نرفتم، چون این را بی نتیجه میدانستم.»
وزیر ورزش و جوانان به عنوان رییس مشترک مجمع دو باشگاه، همواره در سیبل اتهامات وابستگی به یکی از دو تیم بوده است. هر کدام از دو طیف نیز با برشمردن ادلههای خاص خود به دنبال احقاق این موضوع هستند و شکستها و ناکامیهای مقطعی از سوی هر دو باشگاه باعث شده تا این اتهام برای عامه باورپذیرتر نیز باشد. دخالت سیاسیون در ورزش امری غیرقابل انکار محسوب میشود و از سالیان دور وجود داشته و احتمالا بعدها نیز خواهد داشت، اما اینکه آیا نارضایتی هر دو باشگاه پرطرفدار کنونی از وزیر ورزش را بتوان با کلید واژه “وزیر پرسپولیسی یا استقلالی” بسنجیم شاید هیچگاه به قطعیت لازم نرسد.
طبق آنچه در این گزارش آمده اقداماتی که از سوی مسعود سلطانی فر طی دوران حضورش بر مسند ریاست وزارت ورزش و جوانان از سوی طرفداران و پیشکسوتان و مدیران هر دو تیم تعبیر متفاوتی دارد. با تمام این اوصاف، اما به نظر میرسد راهکار اساسی که میتواند حداقل استقلالی یا پرسپولیسی بودن وزیر را به دست فراموشی بسپارد قطع بر یقین واگذاری دو تیم به بخش خصوصی است؛ آنجاست که قطعا تمایلات رنگی و پرسپولیسی و استقلالی بودن وزیر هم نمیتواند هیچ تاثیری بر عملکرد مدیریت بدون وابستگی این دو باشگاه به مسوول شماره یک ورزش کشور داشته باشد