سفرههای مردم چیز دیگری میگوید؛
آقای محسن رضایی با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمیشود!
صحبتهای اخیر محسن رضایی درباره بهبود وضعیت اقتصادی با انتقاد کارشناسان حوزه اقتصاد رو به رو شد.
به گزارش تازهنیوز، درحالیکه قیمت سکه و دلار و سایر کالاهای اساسی افزایش یافته، محسن رضایی معاون اقتصادی رئیسی گفته است: «امروز برای طی مسیر پیشرفت کشور یک مبارزه و مسابقه جدی بین ما و مخالفان ایران در خارج و در منطقه وجود دارد تا پیشرفت کشور شتاب گیرد. دولت سیزدهم تلاش دارد تا دیوارهای تحریم یکی پس از دیگری بشکند و از این طریق مسیر پیشرفت کشور با سرعت بیشتری طی شود. روز به روز وضعیت اقتصادی کشور روبه بهبود است ولی نباید این موضوع فراموش شود که اکنون در جنگ اقتصادی درگیر هستیم.دشمنان ایران اسلامی به خوبی متوجه شدند که ایران در مسیر پیشرفت خود سرعت گرفته و بدون تردید در ماهها و سالهای آینده دیوارهای تحریم بیشتر شکسته خواهد شد.» امروز در جامعه ما جمعیت زیادی از مردم فقیر هستند و برای آینده خود نمیتوانند افقی ترسیم کنند.
شاید مسئولین خبر نداشته باشند که سفرههای مردم هر روز در حال کوچک و کوچکتر شدن است و بسیاری از اقلام مانند گوشت و میوه از سفرههای برخی از مردم حذف شدهاند و سایر اقلام نیز در حال حذف شدن هستند. از سوی دیگر موضوع برجام نیز بیفرجام مانده و ناامیدی مردم نیز در همین راستا بیشتر شده است. تحریمها به شدت زندگی روزمره مردم را با مشکل مواجه ساختهاند و از سوی دیگر قیمت مواد غذایی حتی کاهش پیدا نکرده است بلکه بعضی از آنها افزایش قیمت داشته اند. زندگی مردم با تصوراتی که برخی از مسئولین دارند زمین تا آسمان متفاوت است. با توجه به نرخ تورم موجود و وضعیت معیشتی مردم زمانی که مسئولین از بهبود شرایط اقتصادی جامعه صحبت میکنند بدیهی است که مردم حرفهای آنها را باور نمیکنند.
همچنین این نوع گفتهها به جامعه القا میکند که مسئولین اقتصادی کشور توجهای به وضعیت معیشتی مردم ندارند و انگار در دنیای دیگری زندگی میکنند. وگرنه دنیایی که مردم عادی در آن سکونت دارند پر از فقر و تنگنای اقتصادی است و این موارد حیات بسیاری از خانوادهها را به شدت در معرض خطر قرار داده است. لذا به نظر میرسد در شرایط کنونی باید بسیار سنجیدهتر صحبت شود و گفتهها با شرایط زندگی مردم تطبیق داشته باشند. مردم به دنبال عدد و رقم نیستند بلکه به صورت ملموس روزانه با مسائل اقتصادی در ارتباط قرار دارند. بسیاری از آنها توانایی پرداخت هزینههای خانوار خود را ندارند در صورتی که به صورت همزمان در چند شغل مشغول به کار هستند. مگر میشود در شرایط کنونی برای مردم از بهبود اقتصاد کشور سخن گفت؟
با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمیشود
هادی حق شناس کارشناس اقتصادی در این باره گفت:« یک اصطلاحی وجود دارد که میگویند با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمیشود. برای اینکه در هر جامعهای متوجه شویم اقتصاد رو به بهبود است و یا نه آن را با شاخصهایی مورد سنجش قرار میدهیم و همچنین رفاه نیز با شاخصهایی سنجیده میشود. مهمترین شاخص، نرخ تورم است. در همین چند ماه گذشته تورم مواد خوراکی بالای 70 درصد بوده است. همچنین در ماه گذشته تورم ماهانه مسکن بالای 6 درصد بوده است که این مورد بیسابقه است. از سوی دیگر سطح دستمزدها بسیار پایینتر از نرخ تورم نقطه به نقطه است. اگر بخواهیم مقایسهای داشته باشیم، قیمت برخی از اقلام غذایی مانند روغن، مرغ، گوشت و میوه نسبت به مدت مشابه سال گذشته افزایش بیش از 50 درصد داشته است. مشخص است که با توجه به این شاخصها رفاه مردم رو به بهبود نیست. اما اگر به سراغ مواردی مانند نرخ صادرات و واردات برویم متوجه میشویم که امسال وضعیت این موارد به لحاظ ارزش رشد کرده است ولی تراز بازرگانی در هفت ماهه گذشته منفی 3 میلیارد دلار بوده است. لذا با هر سنجهای وضعیت اقتصادی را مورد سنجش قرار دهیم متوجه بهبودی در این وضعیت نمیشویم. شاخصهای پولی، نرخ رشد اقتصادی، تراز بازرگانی، رشد نقدینگی، نرخ بهره بانکها و سایر شاخصها نشان میدهند که سطح رفاه در جامعه کاهش پیدا کرده است. البته این بدان معنا نیست که سال گذشته وضعیت بهتر بوده است؛ از سال 97 که تحریمها علیه کشور ما شروع شد مرتب سطح رفاه کاهش پیدا کرده است که اندازهگیری نرخ آن با توجه به شاخصها صورت میپذیرد.»
سفرههای مردم چیز دیگری میگوید
آلبرت بغزیان از دیگر کارشناسان اقتصادی نیز در این باره گفت:«برخی بعضی از مواقع یک حرفهایی بیان میکنند که باعث تعجب افراد میشود و حتی ما اقتصاددانها متوجه نمیشویم این گفتهها آگاهانه بیان شدهاند یا سهوا. خیلی دشوار نیست که ما بخواهیم در خصوص وضعیت اقتصادی صحبت کنیم؛ مردم نیازی ندارند که یکسری ارقام تخصصی را پیگیر باشند و آن را درک کنند. حال دولت بگوید که پایه پولی را تغییر داده است و یا قوانین اصلاح شده است. مردم چند چیز را در عملکرد دولت بر سر سفرههای خود حس میکنند؛ یکی بحث قیمتها است که در طول این مدت چیزی ارزان نشده است. حالا اگر اقلام گرانتر نشدهاند ولی قیمت آنها پایین نیامده است و مردم به صورت ملموس با این موضوع در ارتباط قرار دارند در صورتی که الان اکثر موارد این نوید را میدهند که قیمتها بالا میروند و اقلام مورد نیاز مردم گرانتر میشوند. همچنین باید توجه داشته باشیم که سطح درآمد مردم نیز افزایش پیدا نکرده و از سوی دیگر نرخ دلار نیز افزایش پیدا کرده است.»
ضعیف شدن اعتماد عمومی در جامعه
امان الله قرائی مقدم جامعه شناس نیز در این خصوص گفت:«یکی از دلایلی که اعتراضات در جامعه ما به وجود آمده و دوام پیدا کرده است مسئله اقتصادی است. این نوع از گفتهها که تناسبی با واقعیت جامعه ندارند بیاعتمادی زیادی در جامعه
به وجود میآورند و بین حاکمیت و مردم فاصله ایجاد میشود. برخی از جامعه شناسان میگویند این باعث میشود که اعتماد عمودی در جامعه ضعیف شود یعنی اعتماد مردم به دولت و حاکمیت کم شود. این نوع از حرفها به نظر مردم اصلا قابل قبول نیست و آنها را باور نمیکنند. زیرا مردم در کف بازار زمانی که میخواهند اقلام مورد نیاز خود را تهیه کنند با مشکل مواجه میشوند. یا از سوی دیگر مردم وقتی میبینند قیمت دلار افزایش پیدا کرده است نمیتوانند بهبود اقتصاد را باور کنند. بنابراین گفتههای این چنینی بیاعتمادی موجود در جامعه را عمیقتر میکند و درواقع شکاف بین مردم و حاکمیت بیشتر میشود. به همین دلیل دیگر مردم حرفهای مسئولین را نمیپذیرند زیرا زندگی واقعی آنها با گفتههای مسئولین مطابقت ندارد و این به شدت میتواند برای جامعه خطر آفرین باشد.»
افزایش یاس و ناامیدی در جامعه
امیرمحمود حریرچی جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی نیز در ادامه گفت:« زمانی که وضعیت اقتصادی جامعه و مردم مناسب نیست صحبت از بهبود شرایط اقتصادی توسط مسئولین نشان میدهد که آنها از مردم نیستند و از شرایط آنها خبر ندارند. این صحبتها درد زیادی را به مردم وارد میکنند زیرا آنها احساس میکنند که مسئولین درد آنها را نمیفهمند. مردم شاهد کوچک شدن سفرههای خود هستند و توانایی اقتصادی آنها به شدت کاهش پیدا کرده است و این واقعیت جامعه است. این نوع از گفتهها نشان میدهند که مسئولین مربوطه نه تنها برای مشکلات مردم تدبیری نمیاندیشند بلکه نسبت به آنها آگاهی نیز ندارند. این اظهار نظرات باعث افزایش ناامیدی در میان مردمی میشود که امروز درگیر مشکلات عدیدهای هستند. در این شرایط مردم احساس میکنند در جامعه بیعدالتی وجود دارد و مسئولین توجهی به آنها ندارند و از واقعیت جامعه دور مانده اند.