بایدن چه گزینههایی برای پایان دادن به بنبست برجامی با ایران دارد؟
در شرایط حاکم نهاد ناظر هسته ای، ایالات متحده و اروپا را در یک خاموشی مطلق رها کرده است. به باور گرانمایه در چنین شرایطی بهتر آن است که غرب زنگ خطر را به صدا درآورده و همزمان مسیرهای دیپلماتیک را فعال کند.
به گزارش تازهنیوز، ماه گذشته رابرت مالی، نماینده ویژه دولت بایدن در امور ایران مدعی شد که بعید است مذاکرات هسته ای با تهران به این زودی آغاز شود. او در ادامه با اشاره به ناآرامی ها در ایران و همچنین انتقال ادعایی پهپادهای ایرانی به روسیه (ادعایی که تهران بارها انکار کرده) گفت رایزنیهای هستهای به دلیل موضع ایران و هر آنچه از ماه سپتامبر رخ داده، انجام نخواهد شد.
دیپلماسی تنها گزینه باقیمانده
به نقل از اکوایران، الی گرانمایه، تحلیلگر برجسته و معاون برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا فعال در شورای روابط خارجی اروپا با اشاره به شرایط حاکم بر فضای مذاکرات برجامی میان تهران و غرب و همچنین با استناد به مواضع رابرت مالی مدعی شد که اظهار نظر اخیر نماینده ویژه آمریکا در امور ایران بازتاب نارضایتی غرب از رویکرد ایران است با این حال به ادعای او هیچکدام از چالشهای ادعایی که مالی بدانها اشاره کرد این واقعیت تلخ برای غرب را که تهران زمانی کمی تا گریز هسته ای فاصله دارد را تغییر نمی دهد.از همین رو بازنگری در مسیر دیپلماتیک همچنان موثرین راه برای پیشرفت به جلو است.
به نوشته واشنگتن پست، روابط ایران و غرب پس از تقریبا دو سال مذاکره شکست خورده برای احیای توافق هسته ای ۲۰۱۵ امروز در پایین ترین سطح خود قرار دارد. آژانس بین المللی انرژی اتمی اخیرا قطعنامه ای را در شورای حکام به تصویب رسانده و در جریانش از ایران خواسته تا با نهاد ناظر هسته ای همکاری داشته باشد. این در حالی است که تهران بارها تاکید کرده که به سوال های آژانس به شکلی دقیق و جامع پاسخ داده است. از همین رو ایران نیز در واکنش به فعل شورای حکام، غنای اورانیوم خود را به میزان ۶۰ درصد افزایش داد.
رها در خاموشی
گرانمایه مدعی است که تصویب این قطعنامه شاید از نظر غربیها اقدامی درست باشد، اما مشکل بزرگتر را حل نخواهد کرد. ایران به هشدار آژانس پاسخی تند داد و غنی سازی اورانیوم خود را در سایت زیرزمینی فردو بالا برد؛ فعلی که در تناقض با مفاد توافقی قرار دارد که دیگر موجود نیست. مقامهای ایران همچنین از به راه انداختن و نصب نسل تازهای از سانترفیوژهای هستهای خبر دادند؛ تجهیزاتی که طبیعتا به پیشرفت سریع تر برنامه هسته ای ایران کمک خواهد کرد.
در شرایط حاکم نهاد ناظر هسته ای، ایالات متحده و اروپا را در یک خاموشی مطلق رها کرده است. به باور گرانمایه در چنین شرایطی با به صدا درآمدن زنگ خطر برای غرب، مسیرهای دیپلماتیک فعال شود. ماه اوت اتحادیه اروپا در قامت میانجی پیش نویس متن توافق را در اختیار ایران و آمریکا قرار داد تا بدین طریق راه را برای توافق احتمالی هموار تر کند. اما این کنش بی نتیجه ماند. تهران بر خواسته های خود تاکید کرد و ایالات متحده هم از موضع خود عقب ننشست. این آغازی بود بر پایان رایزنیهای برجامی.
تکرار سیاستی شکست خورده
از همان بازه زمانی تا به امروز ایالات متحده و اروپا (تروئیکای اروپایی) با تکیه بر اهرم تحریمها، فشارها بر ایران را افزایش دادهاند. همزمان حامیان سیاست فشار حداکثری ترامپ؛ سیاستی که پاسخی معکوس داد هم آشکارا از رویکرد تندروها و شاهین ها حمایت کرده و می کنند. آنها از غرب می خواهند تا کمپین های جدیدی را برای اعمال فشارهای بیشتر جهت پایان دادن به سازش ها با تهران تعریف کند. این در حالی است که شواهد اندکی در باب نتیجه بخش بودن چنین کنشی در دست است.
این مطالب را هم ببینید:
- دو سیاست آمریکا در قبال ایران؛ جایی بین «دیپلماسی» و «پلن بی»
- تهدید اسرائیل: پاسخ ایران را در کرمانشاه، اصفهان و تهران میدهیم!
- آخرین وضعیت روند مذاکرات لغو تحریمها
به اعتقاد الی گرانمایه رویکرد ترامپ نه تنها نتوانست خللی در برنامه هسته ای ایران ایجاد کند، بلکه موجب شد تا تهران رویکرد شدیدتری اتخاذ کرده و پیشرفت برنامه هسته ای اش را در اولویت قرار دهد. به خطر انداختن همه چیز آن هم با تکیه بر امیدهای واهی، فعلی غیر مسئولانه بود که تصور می شد در دوران ریاست بایدن بدان پایان داده شود. اما بن بست حاکم نشان از پیچیده تر بودن شرایط دارد.
امروز دولت بایدن و تروئیکای اروپا می بایست برای پایان دادن به این بن بست راهی دیپلماتیک بیابند و از برداشتن هرگونه گامی که مصالحه و سازش با ایران را غیر ممکن خواهد کرد و مانع از معامله سیاسی می شود، دوری کرده و رویکردی محتاطانه اتخاذ کنند.
راهکار خروج از بن بست حاکم
احیای توافق هسته ای ۲۰۱۵ در حال حاضر فراتر از دسترس به نظر می رسد. در حال حاضر، ایالات متحده و اروپا باید گام به گام تلاش کنند تا زمینه را برای توقف برنامه هسته ای ایران از طریق مذاکره و توافق هموار نمایند اینگونه از تشدید تنش های بیشتر هم جلوگیری خواهد شد. به نوشته گرانمایه مهم ترین گامی که می توان در فضای حاکم برداشت بستر سازی جهت رضایت دادن ایران برای سفر بازرسان آژانس بین المللی به تهران و نظارت بر برنامه هسته ای ایران است. غرب قادر است با ارائه کمک های اقتصادی بشردوستانه ارائه تسهیلاتی به کشورهای ثالت که طرف تجارت با ایران هستند؛ بازیگرانی چون عراق، امارات و چین رضایت مقام های ایران برای همکاری بیشتر با نهاد ناظر هسته ای جلب کنند.
به نوشته این تحلیلگر دولت بایدن پیشتر از رویکرد عمل گرایانه مشابهی در ارتباط با کاهش تحریم ها علیه ونزوئلا پیروی کرد تا بدین طریق گامی جهت کاهش بهای انرژی بردارد. چنین موضعی طبیعتا نمی تواند به سادگی به بن بست میان ایران و غرب پایان دهد اما این فرصت را فراهم می کند تا طرفین از لبه پرتگاه عقب تر بایستند.
جنگ در اوکراین درسی برای آمریکا و متحدان اروپایی اش داشت و آن غیر قابل پیش بینی بودن رقبا است و چشم انداز درگیری های سرد و در عین حال جوشیدن تنش ها. گرانمایه در انتها مدعی شده که جو بایدن همانگونه که خود زمانی گفته بود باید توانایی راه رفتن و توانایی جویدن آدامس را داشته باشد پس می بایست بتواند میان مقوله هایی چون ناآرامی ها در ایران و ارسال پرنده های( ادعایی)ایرانی به روسیه با برجام تفکیک قائل شده و پیش از آن که زمان گریز هسته ای تهران فرا برسد، زمینه را برای نظارت حداقلی بر برنامه هسته ای ایران هموار کند.