آقای دکتر برادر کوچکش را مثله کرد/ قرار بود ۴ میلیارد تومان هزینه تبلیغات انتخاباتی شود!

تحقیقات در پرونده ناپدید شدن مرد دندانپزشک نشان می‌دهد که برادر او که یک پزشک عمومی است به‌خاطر اختلاف 4میلیارد تومانی وی را به طرز هولناکی به قتل رسانده است.

به گزارش تازه‌نیوز، تلاش پلیس برای کشف سرنوشت دندانپزشک گمشده از روز هفدهم آذر امسال شروع شد.آن روز زنی راهی کلانتری تجریش شد و گفت که شوهرش به طرز مشکوکی ناپدید شده و از او بی‌خبر است. وی توضیح داد: شوهرم دندانپزشک است و صبح امروز(هفدهم آذر) طبق روال همیشه، صبح زود خانه را برای رفتن به محل کارش ترک کرد و دیگر از او خبری نشد. معمولا هنگام ظهر با من تماس می‌گرفت و احوالم را می‌پرسید اما وقتی دیدم از او خبری نیست به موبایلش زنگ زدم که پاسخ نداد. گمان کردم سرگرم کار است اما چند ساعت گذشت و خبری از او نشد.

به نقل از همشهری، بار دوم که شماره‌اش را گرفتم، ‌موبایلش خاموش بود و این مسئله نگرانیم را بیشتر کرد. وی ادامه داد: پس از پیگیری‌های فراوان متوجه شدم که او به محل کارش نرفته و همکارانش نیز از او بی‌خبر هستند. با گذشت زمان، وقتی هیچ خبری از او نشد، نگرانی‌ام بیشتر شد و تصمیم گرفتم از پلیس برای پیدا کردن همسرم کمک بگیرم.

برادر، ‌مظنون شماره یک
با اظهارات این زن، پرونده‌ای درباره ناپدید شدن دندانپزشک ۴۵ساله تشکیل و گروهی از مأموران اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران تحقیقات برای یافتن ردی از او را آغاز کردند. آنطور که بررسی‌ها نشان می‌داد مرد گمشده علاوه بر داشتن مطب، ‌شرکتی در حوالی خیابان فرشته داشت و با برادرش شریک بود. این دو برادر در زمینه خرید و فروش تجهیزات پزشکی فعالیت داشتند و بررسی‌ها نشان می‌داد که مرد گمشده آخرین بار در شرکت دیده شده است. از سوی دیگر بررسی مکالمات تلفنی وی نیز نشان می‌داد که او با برادرش قرار داشته است.

برادر بزرگ‌تر مرد گمشده، پزشک عمومی بود و مأموران به سراغ او رفتند اما از او خبری نبود. مأموران در ادامه به شرکتی که این دو برادر راه‌اندازی کرده بودند رفتند و پس از بازبینی تصاویر دوربین‌های مداربسته، سرنخ‌های مهمی به‌دست آوردند.
آنطور که تصاویر نشان می‌داد دندانپزشک ناپدید شده آخرین بار وارد شرکت شده اما خروج او ثبت نشده بود. این درحالی بود که برادر وی از صبح زود وارد شرکت شده و چند ساعت بعد درحالی‌که به‌شدت سراسیمه و مضطرب بود آنجا را ترک کرده و از آن پس به طرز مشکوکی ناپدید شده بود. در ادامه حقایق بیشتری درباره این پرونده به‌دست آمد. مأموران متوجه شدند که این دو برادر از سال‌ها قبل به‌دلیل مسائل مالی با یکدیگر دچار اختلافاتی شده بودند. همه این شواهد نشان می‌داد که برادر بزرگتر اسرار ناپدید شدن برادر کوچک‌تر را می‌داند و به همین دلیل انگشت اتهام به سمت او نشانه رفت.

حل معما
چند روز از ناپدید شدن مرد دندانپزشک می‌گذشت و هنوز سرنوشت وی در هاله‌ای از ابهام بود. ماموران در بازرسی داخل شرکت، هیچ سرنخی از مرد گمشده به‌دست نیاورده بودند و نکته عجیب ماجرا این بود که دوربین‌های مداربسته خروج این مرد از شرکت را ثبت نکرده بودند.
شکی وجود نداشت که برای مرد گمشده در زمانی که داخل شرکت بوده، اتفاقی رخ داده است. در این شرایط مأموران بار دیگر راهی شرکت شدند و تا اینکه این بار سرنخی به‌دست آوردند. در پشت بام بقایای سوخته‌ای از یک جسد پیدا شد که به‌نظر می‌رسید متعلق به مرد ناپدید شده است. این بقایا به دستور قاضی ساسان غلامی، بازپرس جنایی تهران، به پزشکی قانونی انتقال یافت و همزمان دستور بازداشت نظافتچی شرکت صادر شد. چرا که وی پس

از پیدا شدن بقایای سوخته جسد، رنگش پریده و دچار لکنت شده بود.
مرد نظافتچی تحت بازجویی قرار گرفت و در تحقیقات اسرار ناپدید شدن مرد دندانپزشک را فاش کرد و گفت که برادربزرگتر مرد گمشده به‌خاطر اختلافات مالی، جان برادرکوچکترش را گرفته و فرار کرده است. این مرد توضیح داد: من مدت‌هاست که در این شرکت کار می‌کنم. آنطور که متوجه شده بودم عامل جنایت که پزشک عمومی و برادر بزرگ‌تر است، چند سال قبل تصمیم گرفت در انتخاباتی شرکت کند. او به برادرش که دندانپزشک بود، ۴میلیارد تومان پول داده بود تا کارهای تبلیغاتی وی را انجام بدهد اما برادر کوچک‌تر هیچ کاری نکرد. وقتی برادر بزرگ‌تر در انتخابات ناکام ماند، پولش را طلب کرد اما برادرش آن را پس نمی‌داد و بر سر این موضوع اختلاف شدیدی میان آنها شکل گرفته بود.

او ادامه داد: این اختلافات آنقدر عمیق شده بود که روز حادثه، یعنی هفدهم آذرماه، برادر بزرگ‌تر به برادر کوچک‌تر زنگ زد و از او خواست به شرکت بیاید. آن روز دو برادر بر سر اختلاف مالی‌شان دچار مشاجره و درگیری شدند. ناگهان عامل جنایت با چکش و قندشکن به جان برادر کوچکترش افتاد و او را به قتل رساند. من وحشتزده نظاره‌گر این صحنه هولناک بودم. پس از آن قاتل از من خواست به او کمک کنم تا جسد را از شرکت خارج کنیم. من که چاره‌ای جز همکاری نداشتم به کمک او رفتم و جسد را به پشت بام بردیم. در آنجا جسد را مثله کرده و بخشی از آن را در پشت بام سوزاندیم. بخش دیگر را هم داخل گونی و پلاستیک انداخته و در بیابان‌های اطراف رها کردیم. متهم گفت: آقای دکتر آن روز برای دستمزد همکاری، ‌ساعت گران‌قیمتش را به من داد و من از آن روز دیگر او را ندیدم. براساس این گزارش، ‌مرد نظافتچی به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران، در اختیار کارآگاهان اداره دهم قرار گرفته و تحقیقات برای دستگیری قاتل فراری ادامه دارد.

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.