پیشنهاد جدی به سعید جلیلی؛ توبه به درگاه الهی و عذرخواهی از مردم ایران
فصل هفتم با ماده ۳۹ منشور ملل متحد آغاز می شود و تا ماده ۵۱ ادامه می یابد، قطعنامه های شورای امنیت علیه ایران به صراحتِ مندرج در خود این قطعنامه ها، مشمول مواد ۳۹ تا ۴۱ همین فصل است.
به گزارش تازهنیوز، عصرایران در یادداشتی با اشاره به اظهارات اخیر سعید جلیلی نوشت: سال هاست که مردم ایران با گوشت و پوست و خون و استخوان خود دارند آثار تحریم هایی را که «کاغذپاره» خوانده شدند، احساس می کنند و رنج می برند و خدا می داند چند نفر بر اثر این تحریم ها، جان خود را از دست داده اند؛ بعد جناب ایشان هنوز دارد می گوید قطعنامه ها، مشمول فلان فصل نبود!
جناب سعید جلیلی، که ۸ سال مذاکره کننده ارشد هسته ای ایران بود و نتیجه مذاکرات وی، تصویب قطعنامه های متعدد شورای امنیت علیه ایران؛ به جای آن که به خاطر سوءتدبیرش که منجر به تحریم های گسترده جهانی علیه ایران شد، دستکم عذرخواهی کند، با تحریف واقعیت ها گفته است: ما اصلا ذیل فصل هفت نبودیم که بخواهیم با برجام از آن بیرون بیاییم.
فصل هفتم منشور ملل متحد به بیان اختیارات شورای امنیت سازمان ملل برای حفظ صلح جهانی می پردازد و به این شورا اختیار می دهد علیه کشورهایی که خطری برای صلح و امنیت جهانی هستند، هر گونه اقدامی مانند تحریم و حمله نظامی را تصویب کند.
فصل هفتم با ماده ۳۹ منشور ملل متحد آغاز می شود و تا ماده ۵۱ ادامه می یابد. قطعنامه های شورای امنیت علیه ایران به صراحتِ مندرج در خود این قطعنامه ها، مشمول مواد ۳۹ تا ۴۱ همین فصل است.
با توجه به این که سعید جلیلی آشکارا خلاف واقع گفته است و هر که شمردن بلد باشد این را می فهمد، چند نکته را بیان می کنیم:
۱ – واقعاً خسته کننده شده است بحث کردن درباره بدیهیات در این کشور و اساساً یکی از مصائب مملکت شده است بحث و جدل درباره واضحات. اما چه کنیم که اگر در برابر منکران خورشید در روز روشن سخنی گفته نشود، امر بر ایشان مشتبه می شود.
این مطالب را هم ببینید:
- ویدئو| حداد عادل: به خانمهایی که حتی حجاب ضعیف دارند و وفادار انقلاب هستند سلام و درود میفرستم
- سرگردانی به خاطر ۸ درصد سود بانکی بیشتر/ چرا مردم پولها را از حساب بانکی بیرون میکشند؟
- تهدید و فشار آمریکا علیه ایران بعد از اجرای دو حکم اعدام
۲ – این که چرا سعید جلیلی بدین صراحت خلاف واقع گفته است، می تواند چند دلیل داشته باشد:
۲-۱) ممکن است دچار فراموشی شده باشد. در این صورت حرجی بر ایشان نیست و تنها می توانیم به ایشان توصیه کنیم حالا که حافظه شان یاری نمی کند که حتی مسائلی که سال ها درگیرش بوده اند را به یاد بیاورد بهتر است از سیاست دست بردارد و باقی عمر را -که انشاءالله دراز باشد- با خانواده و فرزندان و نوه ها بگذراند و هم خود خوش باشد و هم مردم را آسوده بگذارد ؛ این پیشنهاد بسیار خیرخواهانه است.
۲-۲) امکان متصوَر دوم این است که ایشان برغم آن که از سال ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۲ دبیر شورای عالی امنیت ملی و مسؤول ارشد مذاکرات هسته ای ایران بود، حتی یک بار هم قطعنامه هایی را که درباره شان با ۱+۵ مذاکره می کرده، نخوانده و نمی داند که در این قطعنامه ها صراحتاً نوشته شده است که ایران مشمول فصل ۷ است که ناظر به تهدید صلح و امنیت جهانی است.
این که ایشان چقدر سواد انگلیسی دارد نمی دانیم ولی حتی اگر انگلیسیشان خوب هم نیست، لابد یکی می توانست برایشان ترجمه کند (و شاید هم تقصیر مترجم بوده که درست ترجمه یا منتقل نکرده است !).
به هر روی، اگر این گونه باشد، عذر بدتر از گناه است و البته در طیف ایشان بی سابقه هم نیست؛ کما این که یکی از بزرگ ترین مخالفان مذاکرات هسته ای تا سال ها فکر می کرد NPT یا همان پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای، MPT است و آن را در طرح رسمی تقدیمی به مجلس به این شکل غلط تحریر کرده بود! اگر این احتمال صحیح باشد، پیشنهاد می کنیم بعد از سال ها قطعنامه ها را بخوانند و بعد از این که فهمید “چی به چی است”، حرفش را اصلاح و عذرخواهی کند.
۲-۳) احتمال سوم این است که آقای جلیلی می داند که قطعنامه ها تحت فصل هفتم منشور بوده اند و مترجم هم بی گناه بوده و درست ترجمه و منتقل کرده است.
در این صورت، علاوه بر این که خلاف واقع گفته -که گناهی است نابخشودنی به ویژه از سیاستمداران- اهانت به شعور مخاطبان است چرا که گوینده این قدر فهم و درک برای مخاطبان فرض نکرده که بعد از سخنانش ممکن است به حافظه خود رجوع کنند یا برای کشف واقع، یک جست و جوی ساده اینترنتی انجام دهند و بدانند که واقعیت، خلاف آن چیزی است که جناب ایشان گفته است! در صورت صحت این احتمال، پیشنهاد جدی به جناب جلیلی، توبه به درگاه الهی و عذرخواهی از مردم ایران است که خداوند غفارالذنوب است و مردم نیز بسیار بزرگوارند.
۳- سال هاست که مردم ایران با گوشت و پوست و خون و استخوان خود دارند آثار تحریم هایی را که«کاغذپاره» خوانده شدند، احساس می کنند و رنج می برند و خدا می داند چند نفر بر اثر این تحریم ها، جان خود را از دست داده اند؛ بعد جناب ایشان هنوز دارد می گوید قطعنامه ها مشمول فلان فصل نبود!
اگر ایشان هم مانند مردم عادی درگیر اجاره خانه، کمبود دارو، هزینه های عجیب پزشکی و دندانپزشکی، قیمت نان و گوشت و خواربار و کفش و لباس، جهش نجومی قیمت خودرو و … بود، حتماً شریف تر سخن می گفت.
افسوس که دغدغه های مردم با دلمشغولی های اینان، زمین تا آسمان فرق دارد، زمین تا آسمان…!