افزایش حقوق مثل ریختن بنزین روی آتش است/ هزینهها نجومی میشود؟
روند تورم در سال آینده چندان متفاوت از وضعیت کنونی نخواهد بود و چاره کار افزایش حقوق که مانند ریختن بنزین روی آتش است!
به گزارش تازهنیوز، تصویر کلی لایحه بودجه ۱۴۰۲ نشان میدهد که درآمدهای مالیاتی با افزایش ۵۹ درصدی به ۸۳۸ هزار میلیارد تومان رسیده است. در عین حال، حقوق با افزایش ۲۰ درصدی به هفت میلیون تومان رسیده و مبلغ یارانه نقدی ثابت است. همین پیشبینیها نگرانیهایی را برای توده مردم و فعالان اقتصادی از این بابت که وزن سنگین مالیات در سال آینده بر دوش آنها بیفتد، به وجود آورده است.
به نقل از تجارتنیوز، برای بررسی آثار این تصمیمات و ترسیم چشمانداز اقتصاد ایران، گفتوگویی با حسن سبحانی، استاد اقتصاد دانشگاه تهران و اقتصاددان ترتیب دادهایم که در ادامه میخوانید.
از آنجایی که هزینهها در لایحه بودجه افزایش حدود ۴۰ درصدی داشته است، برخی بر این باورند که دولت بازهم به سراغ بانک مرکزی میرود. در صورت پاسخ مثبت رئیس بانک مرکزی به رئیس جمهوری، پیشبینی شما از نرخ تورم ۱۴۰۲ چیست؟ ضمن اینکه مرکز پژوهشهای مجلس در نخستین بررسی خود از لایحه بودجه اعلام کرده که تورم لایحه ۴۰ درصد است.
لزوما نمیتوان پیشبینیای دقیقتر ارائه کرد. چون سازوکار سنجش تورم، یک سازوکار پیچیده است. اما، آنچه مسلم است این است که روند فعلی تورم دستخوش تغییر زیادی در سال آینده نمیشود.
در بودجه، هزینهها به هر دلیلی رو به افزایش است. بودجه اصولا تورمزاست، چون تقاضا ایجاد میکند. فقط بخش عمرانی در بلندمدت تورمی به دنبال ندارد.
بنابراین، روند تورم در سال آینده چندان متفاوت از وضعیت کنونی نخواهد بود، اما اینکه هزینهها در بودجه بالاست، یک امر اجتنابناپذیر است. ما همیشه در زندگی کاری خودمان با افزایش هزینهها مخالفت میکنیم اما حذف بخشی از آن شدنی نیست. از آنجایی که نرخ تورم در سال آینده هم تغییر معناداری نخواهد داشت، و حقوق هم متناسب با نرخ تورم تعدیل شود، هرچند که این کار مثل ریختن بنزین روی آتش است. چاره کار افزایش حقوق نیست، اما چون اتفاق دیگری نمیافتد، حقوق بالا میرود. افزایش حقوق هم به معنای بالا رفتن هزینههاست. یعنی برای اینکه وضع موجود حفظ شود، در کشوری که دارای تورم ۵۰ درصدی است، برای حفظ سطح خدمات فعلی باید بودجه یکونیم برابر شود که به معنای افزایش هزینه است. در این بین، راههای تامین ممکن است تورمزا باشند. البته ظاهر قانون اجازه نمیدهد استقراض از بانک مرکزی از یک میزانی بالاتر رود، ولی ممکن است راههای دیگری دنبال شود که در نهایت به افزایش پایه پولی منجر شده و تورم به دنبال داشته باشد.
در واقع، اگر اقتصادی شبیه اقتصاد ایران تورم نداشته باشد، باید تعجب کرد. این قضیه مانند فردی میماند که از بیماری فشار خون یا دیابت رنج میبرد، بعد به او گفته شود که میتواند دارو نخورد. در حالی که میدانیم مصرف دارو بد است با این وجود اجتنابناپذیر است. من فکر میکنم باید نگاهی فراتر از یکی دو سال به این قضیه داشته باشیم، یعنی بودجه سند خوبی برای تحلیل اوضاع نیست، باید اقتصاد ایران را در یک افق حداقل پنج ساله دید.