سال پُرتنش ۱۴۰۲؛ از درگیری بین ایران و اسرائیل تا سرشاخ شدن با آذربایجان
در سال ۱۴۰۲: آیا توافق میشود؟ آیا جنگ خواهد شد؟ آیا ایران و روسیه پیمان استراتژیک میبندند؟
به گزارش تازهنیوز، دستگاه دیپلماسی ایران در سال گذشته، روزهای پر فراز و نشیب زیادی را تجریه کرد. در حالیکه پیشبینی میشد پرونده هستهای ایران در این سال به فرجام برسد، مذاکرات میان ایران با طرفهای حاضر در توافق برجام پس از دو دور مذاکره با تعلیقی بزرگ مواجه شد.
به نقل از فرارو، افزون بر پیچیدهتر شدن پرونده توافق هستهای، مسائلی همچون ادعای همکاری ایران با روسیه در جنگ اوکراین و نیز مسائل حقوق بشری چالشهای جدیدی را پیشروی دستگاه سیاست خارجی ایران قرار داد. در سطح منطقهای نیز بازگشت جناح تندرو به قدرت در اسرائیل به رهبری بنیامین نتانیاهو، چالشی جدید را برای سیاستگذاران ایرانی به همراه داشت.
بیشتر بخوانید:
- ۴ سناریو از درگیری نظامی ایران و اسرائیل/ وقوع جنگ بزرگ به رهبری آمریکا؟
- واکنش جدید روسیه به جنگ بین ارمنستان و آذربایجان
بر خلاف این حوزهها، در موضوع تنشزدایی ایران با عربستان سعودی، در سال گذشته دستگاه دیپلماسی دستاورد بزرگی را کسب کرد. در ۱۹ اسفند با میانجیگری پکن، تهران و ریاض برای از سرگیری مناسبات به توافق رسیدند. با تمام این اوصاف، با آغاز سال جدید (۱۴۰۲) همچنان چالشهای پیشروی سیاست خارجی ایران در مقام مسالهای جدی برای ناظران سیاسی و افکار عمومی کشور مطرح است. در راستای پرداختن به این مساله مهم، دیدگاه و تحلیل ۷ کارشناس و متخصص حوزه سیاست خارجی و روابط بینالملل را در ادامه میخوانید:
مساله برجام و مناسبات با غرب
نخستین و شاید مهمترین چالشی که کارشناسان به عنوان چالش سیاست خارجی کشور بر آن تاکید دارند، در ارتباط با مساله برجام و مناسبات تهران با غرب در سال جدید (۱۴۰۱) است. عبدالرضا فرجیراد، کارشناس مسائل بینالملل، استاد ژئوپلیتیک و دیپلمات سابق در ارتباط با موضوع برجام و مناسبات با غرب در شرایط جدید میگوید: «طی سال گذشته ما به همواره به دلیل عدم احیای برجام، شاهد تورم شدیدی بودیم که بعید نیست در سال جاری دچار یک ابرتورمی شویم که امکان کنترل آن وجود نداشته باشد. در ماههای پایانی سال گذشته، برخلاف گذشته دیگر غربیهای اصراری به مذاکرات هستهای نداشتهاند و دو پیش شرط جدید را مطرح کردهاند. یکی موضوع حقوق بشر در ایران و دیگری همکاری نظامی با روسیه در جنگ اوکراین است.»
حسن بهشتی پور تحلیلگر مسائل بین الملل و استاد دانشگاه گفت: «بر این باور هستم در سال آینده طرفین دوباره به میز مذاکرات بر میگردند. تفاوتی ندارد نام مذاکرات چه گذاشته شود. نامش پایان تحریمها علیه ایران باشد یا مذاکره برای برجام پلاس، تفاوتی ایجاد نخواهد کرد؛ چرا که هرگونه مذاکراتی آغاز شود، محور آن برجام خواهد بود؛ بنابراین به احتمال زیاد به مذاکره و گفتگو برمیگردند. البته این به آن معنی نیست که از الان میتوان پیش بینی کرد که در نهایت یک توافقی صورت میگیرد، ولی همین که دوباره به میز مذاکره برگردیم بسیار اتفاق خوبی است.»
وی افزود: «آنچه که باید مدنظر مسئولان جمهوری اسلامی قرار بگیرد این است که باید در سال آینده برای پایان دادن به این تحریمهای ناجوانمردانه و انواع و اقسام فشارهای اقتصادی و سیاسی که هزینههای گزافی روی دست ملت ایران گذاشتهاند، راهی پیدا کنند. البته این مسیر به هیچ عنوان ساده و راحت نخواهد بود و ایران با چالشهای متعددی در راه بازگشت به میز مذاکره مواجه است.»
فریدون مجلسی، کارشناس مسائل بینالملل و دیپلمات سابق نیز در باب آینده برجام اظهار داشت: «در خصوص سال ۱۴۰۲ نکتهای که الان ذهن من را به خودش مشغول کرده این است که برجام یک مهلت هشت سالهای داشت که در اواسط امسال تمام خواهد شد. شاید برای برخی از مسئولان این یک اتفاق خوشایند باشد. زیرا فکر میکنند بعد از آن دیگر در قید و بند و محدودیتهای امروز نخواهند بود. اما نگرانی من این است که بعد از تمام شدن دوران برجام که به توافق رسیدهاند، شرایط به سمت سختتر شدن پیش برود. یعنی طرفین مقابل ایران بعد از تمام شدن دوران قانونی برجام به سمت فعال کردن مکانیزم ماشه گام بردارند. به عبارت سادهتر من این پایان مهلت قانونی برجام را بیشتر یک زنگ خطر میدانم که متاسفانه مسئولان از غافل هستند.»
علی بیگدلی، کارشناس مسائل بینالملل بر این باور است که حل و فصل ماجرای توافق هستهای و حل اختلافات ما با آژانس بینالمللی انرژی هستهای که در سال گذشته چالشهای زیادی را برای کشور ایجاد کرده بود، در ۱۴۰۲ نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. اساسا در این زمینه که در سطح کلان میتوان از آن به عنوان نوع نگاه یا رابطه با غرب در سال جدید یاد کرد، نگرانی من این است که به دلیل تنفری که حاکمیت از غرب دارد، کشور بیشتر به سمت شرق تمایل پیدا کند. شرق هرگز نمیتواند مشکل این اقتصاد منجمد ما را حل کند.
وی گفت: «من نمیگویم که ایران باید صرفا گرایش به غرب داشته باشد. حرف من این است که باید یک تنوع در روابط خود ایجاد کنیم. این همان کاری است که باقی کشورها انجام میدهند. ما نباید صرفا به خاطر فروش چند بشکه نفت بیشتر رابطه خود با دنیا را محدود کنیم. ایران باید در سال ۱۴۰۲ تلاش کند که یک توازن روابط میان غرب و شرق ایجاد کند تا بتواند شرایط اقتصادی و بین المللی خود را بهبود بخشد.»
در همین ارتباط، مهدی مطهرنیا، کارشناس مسائل بینالملل تاکید کرد: «در جبهه غرب آنچه که دیده میشود این است که اتحادیه اروپا همراهی و همکاری بیشتری با دولت بایدن پیدا کرده است و قطعا گامهای بلندتر و بیشتری هم در این عرصه برداشته خواهد شد. به همین دلیل است که دولتهایی که در گذشته نه چندان دور تلاشهای بسیاری برای دستیابی به توافق و احیای برجام انجام داده بودند، الان دیگر تمایلی به میز مذاکره ندارند؛ بنابراین با توجه به گسستگی سیاسی در داخل ایران و کاهش چشمگیر حمایت شرق از تهران، میتوان پیش بینی کرد که سال آینده دستگاه دیپلماسی شرایط خوبی نخواهد داشت.»
وی افزود: «در وضعیت جدید به نظر میرسد با وجود خطوط قرمزی که در داخل ایران در خصوص مذاکره مستقیم با آمریکا وجود دارد و عملا گریبانگیر دولتهای قبلی شده بود، در نهایت مقامات راضی به انجام این کار شوند. اما باید توجه داشت که دیگر الان موضوع این مذاکرات محدود به ماجرای برجام نخواهد شد و غربیها میخواهند تمامی مشکلاتی که با ایران دارند را یکجا حل و فضل کنند؛ لذا به طور قطع موضوعاتی مانند حقوق بشر، اقدامات ایران در منطقه و موضع موشکی ایران و همکاریهای نظامی ما با روسیه نیز مورد توجه و بحث قرار خواهد گرفت.»
این مطالب را هم بخوانید:
آینده مناسبات ایران با روسیه تحت تحریم غرب
یکی دیگر از موضوعات یا چالشهای مهم برای دستگاه دیپلماسی کشورمان در سال جدید، مناسبات با روسیه است. تهران و مسکو در ۱۴۰۱ سطح مناسبات خود را تا حدود زیادی عمق بخشیدند. این دو کشور در حوزه دور زدن تحریمها و گسترش همکاریهای نظامی سطح قابل توجهی از همکاریهای را با یکدیگر داشتند. در چنین بستری آمریکا و اروپا به واسطه درگیری بودن در جنگ اوکراین، تمرکز ویژهای را به گسترش همکاریهای ایران و روسیه معطوف کردند. با این تفاسیر، اکنون این پرسش قابل طرح است که آینده مناسبات دو کشور در سال جدید (۱۴۰۲) با وجود تمامی فشارهای اعمال شده از سوی غرب به چه سمتی پیش خواهد رفت؟
در خصوص چشم انداز رابطه تهران و مسکو با توجه به حساسیتهای غرب نسبت به این موضوع، عبدالرضا فرجیراد، کارشناس مسائل بینالملل بر این باور است که موضوع جنگ روسیه و اوکراین برای ایران تبدیل به یک مشکل جدی و بزرگ شده است. مشکل اساسی این است که همکاری امنیتی-نظامی ایران با روسیه در این جنگ، برای غربیها بسیار مهم شده است. همین امر موجب شده که خیلی از مسائل را به این موضوع پیوند بزنند. موضوع این است که ایران گزینههای زیادی برای همکاری نظامی و امنیتی ندارد و به دلیل نیازهایی که دارد باید با روسیه که عملا تنها گزینه مناسب است، ارتباط نظامی داشته باشد، ولی این مسئله منجر به بروز مشکلات بزرگی شده است. به عنوان نمونه همین موضوع روی توافق هستهای ایران هم تاثیر گذاشته است؛ لذا باید در سال ۱۴۰۲ به این مشکل رسیدگی کنیم.
شعیب بهمن تحلیلگر مسائل روسیه بر این باور است که اگر بخواهیم آینده رابطه ایران و روسیه را مورد بررسی قرار دهیم، میتوانیم از دو منظر به آن نگاه کنیم. یکی از جنبه مناسبات دو جانبه میان تهران و مسکو به ماجرا نگاه کرد و دیگر از زاویه تاثیرات عوامل بینالمللی بر این رابطه. از جنبه روابط دو جانبه میان دو کشور، هر دو خواهان افزایش همکاریها به ویژه در حوزههای اقتصادی هستند و هر دو هم طرحهایی در این خصوص دنبال میکنند و در دستور کار قرار دادهاند تا بتوانند این مناسبات را بیشتر کنند و گسترش دهند و همین مسئله میتواند در نهایت به وابستگی بیشتر دو کشور به یکدیگر منجر شود.
بهمن در ادامه تاکید کرد: «در کنار این ماجرا همیشه عوامل بیرونی بر رابطه میان ایران و روسیه تاثیرگذار بوده است. زیرا همواره غربیها تلاش کرده اند که از گسترش و بیشتر شدن این رابطه جلوگیری کنند. در این رابطه باید توجه داشت، بسیاری از عوامل بازدارندهای که همیشه در موضوع ارتباط میان ایران و روسیه وجود داشت از بین رفته است. زیرا پیشتر یکی از عواملی که مانع از افزایش این رابطه میشد، تحریمهای یکجانبه علیه ایران بود. اما حالا روسیه هم مورد تحریم قرار گرفته است و عملا مانعی بر سر راه آنها وجود ندارد که رابطه با ایران را گسترش ندهند؛ بنابراین پیش بینی میشود که در سال آینده رابطه میان ایران و روسیه به سمت توسعه مناسبات ویژه در خوزههای سیاسی و اقتصادی پیش برود.»
در همین ارتباط، علی بیگدلی تاکید میکند: «موضوع جنگ روسیه و اوکراین و همکاری نظامی تهران با مسکو است که به عقیده غربیها در جنگ مورد نظر تاثیر گذاشته است، بزرگترین چالش سیاست خارجی ایران در سال جدید خواهد بود. اگر قرار باشد در سال ۱۴۰۲ هم تاکید نظام به تمایل و گرایش به شرق باشد و چارهای برای بهبود رابطه با غرب نکند، کشور دچار مشکلات بسیاری میشود و هر آنچه در سال ۱۴۰۱ تجربه کردیم، تشدید خواهد شد. واقعیت این است که ایران از بسیاری از خواستههای خود عقب نشینی کرده است و دیگر اصراری به رفع تحریمهای غیربرجامی ندارد، اما ماجرای اوکراین و حقوق بشر منجر به این شده است که این بار غربیها از میز مذاکره فاصله بگیرند.»
چالشهای منطقهای؛ از مواجهه با باکو تا تقابل با دولت تندروی اسرائیل
مناسبات ایران با کشورهای منطقه دیگر چالش مهم کشور در سال جدید خواهد بود. اینکه در سال ۱۴۰۲ چه چالشهایی در سطح منطقهای برای تهران وجود خواهد داشت و استراتژیستهای سیاست خارجی چه تصمیماتی را اتخاذ میکنند، در مقام مسالهای جدی مطرح است.
قاسم محبعلی، کارشناس حوزه سیاست خارجی و مدیر کل سابق خاورمیانه وزارت خارجه در ارتباط با مهمترین چالشهای سیاست خارجی ایران در حوزه منطقهای، بر این باور است که مهمترین چالش ایران در خاورمیانه ۱۴۰۲ به تقابل ما با اسرائیل برمیگردد. به طور قطع برگشت نتانیاهو و به روی کار آمدن یک کابینه تندرو، تبعات و حواشی برای ما به همراه خواهد داشت. به عقیده من سطح تنش میان ما و اسرائیل در سال ۱۴۰۲ بیشتر خواهد شد و آنها سعی خواهند کرد فضای عموی جامعه جهانی را برای ما بیش از امروز منفی کنند و بعید نیست در بعضی نقاط به صورت غیر مستقیم برخوردهای نظامی هم میان نیروهای ایرانی و اسرائیلی نیز رخ بدهد.»
همچنین، در حوزه چالشهای منطقهای ایران در ۱۴۰۲، عبدالرضا فرجیراد، تاکید میکند: «در شمال، دولت جمهوری آذربایجان با توجه به ژئوپولتیک بسته ایران به دنبال مسیری است که بتواند ایران را از ارمنستان جدا کند. به عبارت سادهتر باکو به دنبال سوءاستفاده از موقعیت ایران در عرصه بینالمللی است. ضمن اینکه در همین آذربایجان نفوذ و حضور اسرائیل بیشتر شده است و عملا با استفاده از این کشور، به نزدیکی مرزهای ایران آمدهاند. در جنوب هم تقریبا همین وضعیت داریم. اگر خاطرتان باشد در بهمن ماه سال گذشته اعلام کردند که بحرین یک جزیره را به اسرائیل فروخته است و این نشان دهنده حضور بیشتر نیروهای آنها در جنوب ایران خواهد بود. امارات هم روابط خود را اسرائیل گسترش داده است و اینها عملا زنگ خطری برای ایران محسوب میشود و در سال جاری تبدیل به کی چالش جدی برای ما خواهد شد.»
فریدون مجلسی نیز با تاکید بر این که مهمترین چالش منطقهای سیاست خارجی ایران، موضوع «اسرائیل» است، اظهار داشت: «درست است که الان چین تنها پنجره بازمانده مبادلات پایاپای ایران است و از موقعیت ایران هم استفاده میکند و کمی گرانتر به ما کالا میفروشد و کمی ارزانتر از ما نفت میخرد، اما به نظر نمیآید پنجره دائمی باشد. لابیهای اسرائیلی به شدت در منطقه و غرب فعال هستند تا بتوانند این را نیز از ما بگیرند. همانطور که شاهد بودید آمریکا هم اقداماتی برای کاهش مبادلات ایران و چین انجام داده است و چینیها هم تا حدود زیادی با کشورهای حاشیه خلیج فارس نزدیک شده اند. منظور کلی من این است که این سطح از تنش میان ایران و اسرائیل قرار نیست شرایط ایران را در سال آینده مناسب کند.»
پیوند زدن سیاست خارجی با مسائل حقوق بشری توسط غرب
یکی دیگر از مسائل نوظهور برای سیاست خارجی ایران که ناظران سیاسی بر آن تاکید دارند، در ارتباط با ورود مسائل حقوق بشری توسط غرب به حوزه سیاست خارجی ایران است. غربیها ناآرامیهای داخلی ایران در اواسط سال گذشته را به دستاویزی برای اعمال فشار بر تهران قرار دادهاند. اکنون این موضوع به عنوان چالشی برای سیاست خارجی کشور در سال آتی نیز تبدیل شده است.
در این ارتباط، عبدالرضا فرجی راد بر این بارو است که یکی از این مشکلات، پیوند زدن مسائل و مشکلات داخلی به سیاست خارجی کشور است که توسط کشورهای غربی کلید خورده است؛ بنابراین نظام باید به نحوی عمل کند که به گونهای بتواند از این موضوع عبور کند. زیرا مشخصا در پی اتفاقات و مشکلات داخلی که در اواسط سال ۱۴۰۱ رخ داد، حتی بعضی کشورهای غربی که رابطه بدی با ایران نداشتند هم در برابر ما قرار گرفتند و تصمیمات خصمانهای در قبال ما اتخاذ کردند. به عنوان نمونه در همین کنفرانس امنیتی مونیخ که در بهمن ماه سال گذشته به عنوان مهمترین کنفرانس امنیتی جهان برگزار شد و ایران یکی از دعوت شدگان نبود، نشان داد که شرایط ایران در عرصه بینالمللی اصلا مناسب نیست؛ بنابراین یکی از چالشهای مهم پیش روی ایران در سال ۱۴۰۲ قطعا همین موضوع است
فرضیه جنگ احتمالی علیه ایران
یکی دیگر از موضوعات مهم برای سیاست خارجی کشورمان در سال ۱۴۰۲ در ارتباط با موضوع احتمالی به راه افتادن یک جنگ ناخواسته است. در اواخر سال گذشته (اوایل سال جدید میلادی «۲۰۲۳») برخی رسانهها و تحلیلگران این فرضیه جنگ علیه ایران را مطرح کردند. روی کار آمدن دولت تندروی بنیامین نتانیاهو در اسرائیل نیز فرضیه جنگ را بیشتر تقویت کرد. حالا این پرسش قابل طرح است که جنگ علیه ایران در سال جدید تا چه اندازه میتواند جدی باشد.
در این زمینه، عبدالرضا فرجیراد، بر این باور است که امکان جنگ بسیار کم است. واقعیت این است که نه آمریکاییها و نه اروپاییها آمادگی یک جنگ علیه ایران را ندارند. از سوی دیگر اسرائیل هم بدون حضور و کمک آمریکاییها بسیار بعید است که بخواهد با ایران وارد جنگ نظامی شود. اما باید در نظر داشت که الان توپ در زمین ما است ما میتوانیم به نحوی عمل کنیم که شرایط به سمت و سوی یک جنگ نظامی احتمالی پیش نرود. باید در نظر داشت که الان درست است که ما در موقعیت مناسبی قرار نداریم، اما هنوز فاصله محسوسی تا جنگ داریم نباید اجازه دهیم فضا به این سمت و سو برود؛ لذا من امیدوارم مذاکرات با غربیها در سال جدید شرایط را برای ایران بهبود ببخشد.
در ارتباط با همین موضوع، فریدون مجلسی در گفتگو با فرارو تاکید میکند: «نگرانیهایی در خصوص افزایش تنش میان ایران و اسرائیل وجود دارد. به ویژه اینکه حالا دوباره نتانیاهو بر روی کار آمده است و یک کابینه بسیار رادیکال تشکیل داده است و تمام توان و تمرکز خود را روی تضعیف ایران و حتی جنگ گذاشته است. یک سر اتفاقات اخیر میان ایران و آذربایجان هم به اسرائیل میرسد. بعید نیست در سال آینده در برخی نقاط تقابلهای نظامی میان ما و آنها به صورت مستقیم یا غیرمستقیم شکل بگیرد.»