پردهها بین باکو و تهران دریده شده/ افکار خطرناک علیاف برای ایران و اروپا! +ویدئو
تنشها بین باکو و تهران روز به روز در حال افزایش است.
به گزارش تازهنیوز، منطقه قفقاز همواره بهعنوان حیاطخلوت روسیه مطرح بوده است. اما از زمان حمله روسیه به اوکراین و عدم تمرکز روسیه بر تحولات منطقه که دامنه درگیری بین آذربایجان و ارمنستان را بالا برده فرصتی برای حضور و تأثیرگذار آمریکا فراهم شده که درباره آن دیدگاههای مختلفی جود دارد. باکو با ابزار انرژی و با کمک اسرائیل تلاش میکند خود را شایسته نگاه استراتژیک آمریکا نشان دهد. ارمنستان هم باتوجهبه اینکه خود را در امتداد ارزشهای منطقهای آمریکا میداند، انتظار توجه ویژه از ایالات متحده دارد. این باعث شده است.
در زمینه نگاه آمریکا به قفقاز دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. تحلیلگران و رسانههای عمدتاً محافظهکار در آمریکا معتقدند باید از فرصت گرفتاری روسیه در استفاده کرد؛ زیرا علیرغم اختلافات عمیق بین باکو، ارمنستان، گرجستان همگی به دنبال روابط نزدیک با ایالات متحده هستند. همچنین باتوجهبه قطع گاز صادراتی روسیه به اروپا لازم است تا با استفاده از منابع نفتی و گازی قفقاز جنوبی حضور بیشتری در این منطقه داشته باشند. در این راستا لابیهای جمهوری باکو باتوجهبه اینکه پس از تهاجم روسیه، آذربایجان گاز طبیعی خود را از طریق کریدور گازی جنوبی به اروپا باز کرد، تا زمستان سخت پیشرو را پشت سر بگذارد و نیز با اشاره به فرمانبری علیاف از اسرائیل برای ضربهزدن به ایران و احتیاطی که نسبت به سرمایهگذاری چینیها دارد، تلاش میکنند تا باکو را مستحق توجه استراتژیک بیشتر واشنگتن نشان دهند. آنها میگویند قفقاز جنوبی میتواند بهعنوان یک حائل استراتژیک بین ایران، چین و روسیه عمل کند تا مانع از اتحاد و قدرتگیری بیشتر آنان شود.
از سوی دیگر ایالات متحده یکی از مهمترین شرکای ارمنستان است که نقش اساسی در زندگی سیاسی و اقتصادی این کشور دارد. در سال ۲۰۱۹ روابط ارمنستان و آمریکا به سطح کیفی جدیدی از گفتگوی استراتژیک ارتقا یافت و حوزههای همکاری را گسترش داد. جلسه افتتاحیه گفتگوی استراتژیک در ماه مه ۲۰۱۹ در ایروان برگزار شد. از سال ۱۹۹۲، آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده (USAID) در ارمنستان فعالیت میکند که برنامههای زیادی را برای تشویق کارآفرینی کوچک، تنظیم تأمین انرژی و آب، کمکهای بشردوستانه، بهبود چارچوب قانونی، افزایش کشاورزی و گردشگری و برنامههای دیگر اجرا میکند. ایالات متحده بزرگترین اهداکننده کمکهای بشردوستانه و فنی به ارمنستان بوده است. ایالات متحده همچنین بهعنوان رئیس مشترک گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا، نقش فعالی در برقراری صلح و ثبات در منطقه قفقاز جنوبی و همچنین در حلوفصل مسالمتآمیز مناقشه قرهباغ ایفا میکند. هرچند هم اکنون گروه مینسک در عمل وجود ندارد و بیشتر بر روی کاغذ است. بااینحال در یک دهه گذشته لابی آذربایجان فعال شده است و ارمنستان در جلبتوجه آمریکا ضعیفتر عمل کرده است، زیرا ارمنستان با این فرض عمل کرده است که ایالات متحده ارمنستان را «دوست دارد»، به ارمنستان «اهمیت» میدهد، و بهاینترتیب، «کمک» آمریکا به ارمنستان را باید یک امر مسلم فرض کرد. این نوع نگاه باعث گسترش نفوذ باکو شده است. لابیهای طرفدار باکو همچنین سعی میکنند ارمنستان را بهعنوان عامل روسیه و متحد ایران در نزد آمریکاییها منفور کنند تا جلب حمایت واشنگتن را برای احداث کریدور زنگزور به دست آورند. بااینحال لابی ارامنه در آمریکا همچنان قدرتمند است، آنها توانستند مجلس نمایندگان آمریکا و دولت بایدن را متقاعد کنند که نسلکشی ارامنه توسط امپراتوری عثمانی را به رسمیت بشناسند.
- اقدام تحریکآمیز علیه باکو/ فردی که پرچم آذربایجان را آتش زد شناسایی شد
- اختلاف شدید تهران و باکو درباره ۲ موضوع مهم/ درگیری و جنگ بین آذربایجان و ایران در روزهای آینده؟
سفر مقامات آمریکایی از جمله سفر نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به ارمنستان در سال گذشته که بعداً توسط گروهی دیگر از نمایندگان کنگره تکرار شد حکایت از این دارد که ارمنستان در سیاست منطقهای آمریکا مهم است. نقض مستمر حاکمیت ارمنستان توسط آذربایجان و ادامه حضور این کشور در مرزهای سرزمینی ارمنستان که در سطح بینالمللی بهعنوان خاک ارمنستان به رسمیت شناخته شده است، تناقض و مشکلات شدیدی را برای منافع آمریکا بهعنوان قدرت برتر جهانی که نقش خود را در پیشبرد و در صورت لزوم اجرای هنجارها و استانداردهای بینالمللی تعریف میکند ایجاد کرده است. رفتار آذربایجان بهشدت با کلیت آنچه مواضع و منافع آمریکا را در جهان و بهویژه در فضای اوراسیا شکل میدهد، در تضاد است. سیاست ایالات متحده در قفقاز جنوبی در سه محور شامل ثبات منطقهای، گسترش دموکراسی و صلح بلندمدت تعریف میشود. این سه ستون به طور خاص طراحی شدهاند تا هم با منافع آمریکا و هم با تعهدات بینالمللی گستردهتر آن تناسب داشته باشند.
بسیاری از کارشناسان حاکمیت و امنیت ارمنستان را با توجه فضای تقریباً دمکراتیک این کشور (برخلاف حکومت استبدادی باکو) بهعنوان امتداد ارزشهای منطقهای ایالات متحده و منافع جهانی، ذاتاً برای واشنگتن حیاتی میدانند که نقض تمامیت ارضی ارمنستان و یا حتی تلاش برای نقض آن در تضاد با آن قرار میگیرد.
در میان دو دیدگاهی که هر کدام اندکی بهسوی باکو یا ارمنستان گرایش دارند، دیدگاه سومی هم وجود دارد که میگوید با اینکه کاهش قدرت روسیه به دلیل شکستهای نظامی در اوکراین منجر به افزایش خشونت و بیثباتی در قفقاز شده و زمینه را برای مداخله آمریکا بازکرده است؛ ولی این تغییر قدرت نباید واشنگتن را وسوسه کند که مشارکت خود را در این منطقه افزایش دهد؛ زیرا ایالات متحده هیچ منفعت ملی حیاتی در این منطقه ندارد که ارزش خطر جنگهای جدید را داشته باشد.
مخصوصاً اینکه درگیریها در جنوب قفقاز عمیقاً غیرقابلحل هستند و ریشههایی دارند که به مدتها قبل از فروپاشی شوروی مربوط میشود. حتی بخشی از این بحرانها توسط روسیه هم ایجاد نشدهاند که دخالت آمریکا بتواند به آنها پایان دهد. در عوض، ایالات متحده باید به ایفای نقش دیپلماتیک مفید، اما محدود ادامه دهد که هدف آن نه حل این اختلافات، بلکه کاهش تنشها و جلوگیری از فوران جدید خشونت است.
بهطورکلی میتوان گفت استراتژی ایالات متحده که مبتنی بر ثبات منطقهای، گسترش دموکراسی و صلح بلندمدت تعریف میشود، همانطور که گفته شد در راستای این هدف است که این منطقه بهعنوان یک حائل بین، روسیه، چین و ایران عمل کند. اسرائیل در راستای اقدامات ضدایرانی خود تلاش دارد موافقت غرب را برای مداخله آنها برای ایجاد کریدور زنگزور جلب کند. یا بهعبارتدیگر تلاش میکند غرب با نفوذی که بر نیکول پاشینیان دارد ارمنستان را برای مجاب کند که با دادن امتیاز زمینه را برای ایجاد کریدور زنگزور فراهم کند تا بدینوسیله هم ثبات در قفقاز حاصل شود و هم ایران از معادلات منطقه کنار گذاشته شود.
واقعیت این است که آمریکا هنوز به تصمیم قطعی برای نحوه مواجهه خود با بحران قفقاز نرسیده است؛ زیرا اگرچه ثبات قفقاز و ایجاد منطقه حائل بین روسیه، چین و ایران به سود واشنگتن است؛ ولی در صورت اجراییشدن کریدور زنگزور و اتصال کشورهای موسوم به جهان ترک، این خطر برای آمریکا ایجاد میشود که تعاملات جهان ترک با چین و روسیه در بلندمدت منافع آمریکا را نهتنها در قفقاز که در آسیای میانه هم تهدید کند، اگر سازمان دولتهای ترک بتوانند در اقدامی دور از انتظار به یک مکانیسم برای تصمیمات جمعی برسند، خطر آن برای آمریکا بیشتر هم خواهد شد؛ بنابراین باوجوداینکه بعد از حمله روسیه به اوکراین، عدهای برای حمایت آمریکا از باکو در جهت ایجاد کریدور زنگزور تلاش میکنند؛ ولی تاکنون کلیت سیاست آمریکا در قفقاز بر اصل حمایت از حاکمیت و تمامیت ارضی ارمنستان دنبال میشود.
البته در ماههای اخیر محاصره آرتساخ و بستن گذرگاه لاچین توسط دولت باکو باعث همدردی بیشتری با ارمنستان و تا حدودی زمینهساز انزوای باکو در غرب شده است. باکو سعی میکند با ایجاد تنش با ایران و نزدیکی افسارگسیخته با اسرائیل بهنوعی از غرب دلجویی کند. این محاصره خطر سو تغذیه را برای ۱۲۰۰۰۰ ارمنی ایجاد است که واکنش تند اروپا و آمریکا را در پی داشته است.
در نهایت اینکه شرایط در منطقه قفقاز بهگونهای است که با وجود خصومت آشکاری که در روابط ایران و آمریکا جاری است، ایران میتواند با متوازنسازی سیاست خارجی خود و یک سری تعاملات تاکتیکی با آمریکا به شکل هرچه بهتر منافع خود را در این منطقه تأمین کند. برجستهترین مزیت ایجاد کریدور زنگزور برای غرب که ممکن است بهخاطر آن متقاعد شود از باکو حمایت کند این است که ایجاد آن باعث تضعیف جایگاه و کاهش نفوذ منطقهای ایران بهعنوان یکی از کشورهای محور شرق میشود؛ بنابراین ایران میتواند با پیگیری یک سیاست متوازن و تنشزدایی در روابط با غرب و انجام مذاکراتی که برای منافع ملی کشور حیاتی است از جذابیت نهچندان زیاد این کریدور برای غرب که بیشتر ناشی از یک تقابل ایدئولوژیک است بکاهد و با قاطعیت بیشتری منافع حیاتی خود را پوشش دهد.