جزئیات توافقی احتمالی ایران و آمریکا به روایت یک آمریکایی:
طرح C آمریکا برای ایران/ ادامه فعالیت هستهای و هزینههایی که بایدن باید بپردازد!
«طرح C بایدن حتی اگر موفقیت آمیز باشد هزینههایی را برای آمریکا به دنبال خواهد داشت. این طرح به ایران اجازه میدهد تا برنامه هستهای خود را به طور پیوسته توسعه دهد»
به گزارش تازهنیوز، هنری رُم؛ عضو ارشد اندیشکده انستیتو واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک متخصص در امور تحریم ها، مسائل اقتصادی و هستهای ایران نوشت:
پس از بیش از دو سال تلاش و شکست برای احیای برجام به نظر میرسد دولت بایدن به این نتیجه رسیده که باید به دنبال حصول توافقی فراتر از احیای برجام باشد. در مارس ۲۰۲۲ میلادی و بار دیگر در سپتامبر سال گذشته تهران از بازگشت به برجام خودداری ورزید و در عوض خواستههای تازهای را مطرح کرد که البته احتمالا میدانست دولتهای غربی نمیتوانند آن را برآورده سازند. از آن زمان به این سو، اعتراضات دولتی در ایران خاموش شده و ایران از روسیه در جنگ اوکراین حمایت کرد و تمام شور و شوق باقی مانده برای احیای برجام را در پایتختهای غربی از بین برده است. “جو بایدن” رئیسجمهور آمریکا سرانجام در ماه نوامبر اعلام کرد: “برجام مرده است”.
فرارو به نقل از فارین افرز ادامه داد؛ علیرغم آن که مذاکرات با شکست مواجه شد برنامه هستهای ایران به اشکالی بی سابقه و در برخی موارد غیرقابل برگشت پیشرفت کرد. از زمانی که “دونالد ترامپ” رئیس جمهور آمریکا در سال ۲۰۱۸ میلادی از توافق خارج شد و به ویژه طی دو سال گذشته ایران به نقاط عطف مهم هستهای دست یافته است. اکنون ایران مقادیر زیادی اورانیوم بسیار غنی شده را ذخیره کرده و هزاران سانتریفیوژ پیشرفته را نصب کرده است.
بیشر بخوانید:
- افزایش قیمت محصولات ایران خودرو تایید شد +جدول قیمت
- مذاکرات ایران و آمریکا در نیویورک تایید شد؟ +عکس
ایران در ماههای اخیر تقریبا هیچ هزینهای برای این پیشرفتهای هستهای پرداخت نکرده است. برعکس، موقعیت ژئوپولیتیکی آن کشور بهبود یافته است. ایران روابط خود را با چین و روسیه تقویت کرده و در عین حال به عادی سازی روابط با برخی از همسایگان خود از جمله عربستان سعودی رقیب منطقهای اش پرداخته است. به راحتی میتوان درک کرد که چرا مقامهای ارشد ایران ممکن است باور کنند که میتوانند کیک هستهای خود را بخورند و این کار را نیز انجام میدهند.
اگرچه بایدن از طرح A خود یعنی احیای برجام صرفنظر کرده همزمان از چرخش به طرح B که از سوی مقامهای اسرائیلی پیشنهاد شده نیز خودداری ورزیده است یعنی فشارهای اقتصادی، سیاسی و نظامی بر تهران. در عوض، او طرح C را انتخاب کرده که تلاشی برای جلوگیری از بدترین نتایج در مناقشه هستهای ایران و در عین حال حفظ امکان حل و فصل این موضوع در آینده است. واشنگتن به دنبال جلوگیری از بمباران ایران و اجتناب از تشدید تنش خطرناکی است که میتواند در پی افزایش فشار ایجاد شود و به دنبال راه حل دیپلماتیک است به این امید که شرایط برای یک توافق جدید به منظور جایگزینی برجام در طول زمان مساعدتر شود.
با این وجود، طرح C بایدن حتی اگر موفقیت آمیز باشد هزینههایی را برای آمریکا به دنبال خواهد داشت. این طرح به ایران اجازه میدهد تا برنامه هستهای خود را به طور پیوسته توسعه دهد و در عین حال شدت انزوای اقتصادی و سیاسی ایران را کاهش میدهد. این استراتژی به جای ایجاد زمینه برای توافقی که روند برنامه اتمی ایران را معکوس کند تثبیت وضعیت هستهای ایران و قرار گرفتن آن کشور در آستانه فرار هسته ای را به همراه خواهد داشت. در آن صورت آمریکا و متحداناش باید برای جلوگیری از برداشتن گامهای کلیدی ایران در مسیر دستیابی به تسلیحات هستهای از سوی ایران تلاش مضاعفی را انجام دهند.
جزئیات طرح C
استقبال دولت بایدن از طرح C نشان دهنده تمایل آن دولت به اجتناب از ایجاد بحرانی است که توجه را از اولویتهای دیگر منحرف میکند. هم چنین، آن انتخاب بیانگر این واقعیت است که گزینه ارجح یعنی توافقی که پیشرفتهای هستهای ایران را معکوس میکند و محدودیتهای شدید و اقدامات شفافساز را بر برنامه ایران تحمیل کند برای آینده قابل پیشبینی گریزان و پرهزینه باقی خواهد ماند. به عبارت دیگر، طرح C تصدیق این واقعیت است که اگرچه وضعیت موجود خوب نیست، اما گزینههای جایگزین میتوانند به مراتب بدتر باشند.
حتی پیش از آغاز جنگ اوکراین در قاره اروپا نیز دولت بایدن قصد داشت که توجه آمریکا را از خاورمیانه دور کند. مقامهای آمریکایی استدلال کردند که یک رویارویی بزرگ با ایران باعث منحرف شدن منابع از مسائل مهمتر میشود. دولت بایدن در خاورمیانه اهداف دیگری دارد که ممکن است شانس بیشتری برای موفقیت داشته باشد از جمله میانجی گری برای یک توافق بر سر عادی سازی رابطه بین اسرائیل و عربستان سعودی.
در نتیجه، کاهش تنش کلیدواژه سیاست ایالات متحده در قبال ایران بوده است. در عمل این سیاست خود را در سهل گیری دولت بایدن نسبت به تحریم نفتی امریکا علیه ایران و پاسخهای محدود به حملات صورت گرفته علیه نیروهای امریکایی در سوریه و عراق توسط نیروهای نیابتی ایران نشان داده است. ایالات متحده هم چنین موافقت کرد که در نشست ماه مارس شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی از حمله لفظی به تهران پس از این که مشخص شد ایران برای مدت کوتاهی مواد غنی شده ۸۴ درصدی تولید کرده خودداری ورزد. علاوه بر این، ایران به طور غیرمستقیم به برخی از وجوه مسدود شده خود در عراق دسترسی پیدا کرده در حالی که تهران اجازه افزایش اندک، اما ناکافی نظارت بین المللی بر برنامه خود را داده است.
دولت بایدن ممکن است بر این باور باشد که تنها با ادامه این مسیر است که میتواند از تحقق بدترین سناریو یعنی دستیابی ایران به بمب هستهای جلوگیری کند. حتی اگر ایران به گسترش ذخایر اورانیوم خود ادامه دهد واشنگتن امیدوار است که ترکیبی از رزمایشهای بزرگ مشترک با حضور نیروهای اسرائیل، تهدیدات اسرائیل برای استفاده از نیروی نظامی علیه ایران، اظهارات مکرر ایالات متحده مبنی بر این که اجازه نمیدهد ایران به سلاح هستهای دست یابد و هشدارهای اروپا مبنی بر آن که غنی سازی اورانیوم تا ۹۰ درصد باعث اعمال مجدد تحریمهای سازمان ملل علیه ایران میشود بتواند تهران از تولید مواد با درجه ساخت بمب هستهای بازدارد. اگر بتوان ایران را با ابزارهای دیگر مهار کرد در آن صورت ممکن است توافق کمتر فوریت داشته باشد.
هزینههای سیاسی یک توافق مجدد نیز افزایش یافته است. برجام هرگز در کنگره آمریکا محبوبیت نداشت، اما دولت بایدن در ابتدا مایل بود برای احیای آن توافق اقدام کند. با این وجود، اکنون شرایط تغییر کرده است. برای دولت بایدن دشوار است که از کنگره بخواهد از توافق هستهای حمایت کند به ویژه با توجه به تحولات داخلی ایران و اعتراضاتی که در آن کشور رخ داده است. با در پیش بودن انتخابات ۲۰۲۴ ایالات متحده دولت بایدن احتمالا از به راه انداختن نزاع و جنجال در کنگره دوری میکند به ویژه جنجال برای توافقی که تقریبا به طور قطع شامل اعمال محدودیتهای کم تری بر فعالیتهای هستهای ایران در مقایسه با برجام خواهد بود.
با این وجود، در طرح C این امید وجود دارد که چشم انداز دیپلماسی در طول زمان به بلوغ برسد. شرایط داخلی ایران ممکن است به دلیل تحریمها و سوء مدیریت اقتصادی بدتر شود. احتمالا اعتراضات بزرگ دیگری در ایران در راه خواهند بود. ترکیبی از این عوامل میتواند در نهایت مقامهای ایرانی را متقاعد کند که به دنبال توافق باشند. هم چنین، پایان بالقوه جنگ روسیه در اوکراین میتواند مخالفتها در امریکا در برابر دیپلماسی با ایران را کاهش دهد.
دوستان در مکانهای مرتفع
تغییر بادهای ژئوپولیتیکی ممکن است مخالفت ایران با توافق را سخت کند. اگرچه چین و روسیه احتمالا به مخالفت خود با دستیابی ایران به سلاح هستهای خواهند داد، اما هر دو کشور به طور فزایندهای مداخلهای را برای ایران در مجامع بین المللی انجام میدهند. همکاری آنان با ایران، نظام تحریم علیه ایران را تضعیف میکند وگرنه در غیر این صورت ممکن است تهران متقاعد شود که از توافق هستهای خارج شود. روزهای همکاری چین و روسیه با دیگر اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد و آلمان برای مهار ایران همان طور که برای مذاکره بر سر توافق هستهای ۲۰۱۵ انجام دادند احتمالا در حال حاضر به پایان رسیده است.
حمله روسیه به اوکراین نیز به نفع ایران بوده و مسکو را بیشتر به توان نظامی تهران متکی ساخته است. روسیه در ازای کمک ایران، حمایت سیاسی و پول نقد فناوری غربیای که در میدان نبرد در اوکراین به دست آورده را به ایران ارائه کرده است. روسیه هم چنین در حال بررسی انتقال تسلیحات پیشرفته مانند هواپیماهای جنگنده و فناوری موشکی به ایران است. این که روسیه در آینده قابل پیش بینی منزوی شده و از غرب دورتر خواهد شد تنها اهرم فشار تهران بر مسکو را افزایش میدهد.
ایران و روسیه به رقابت در بازارهای جهانی کالا ادامه خواهند داد، اما احتمالا روابط اقتصادی دو کشور عمیقتر خواهد شد. در حالی که ایالات متحده به دنبال سرکوب شبکههای دور زدن تحریم روسیه است مسکو در حال تلاش برای تقویت سایر مسیرهای تجاری و روابط مالی از جمله با ایران است که محدودیتهای ایالات متحده را دور میزند. ایران هم چنین در حال گسترش روابط با چین است که شاهرگ حیاتی اقتصادی آن کشور است. تا زمانی که ایران باور داشته باشد که چین و روسیه بیش از آن چه آمریکا و اروپا میتوانند ارائه دهند به آن کشور عرضه خواهد کرد احتمالا در مسیر خود باقی خواهد ماند.
عادی سازی روابط همسایگان
پویایی در همسایگی ایران نیز به نفع تهران است. ایران طی یک سال گذشته روابط خود را با کویت، عربستان سعودی و امارات متحده عربی عادی کرده و تنشهای منطقهای را کاهش داده است. توافق تهران با عربستان سعودی که با میانجیگری چین در ماه مارس انجام شد به طور خاص میتواند تهدیدات موشکی علیه شهرهای عربستان را کاهش دهد و شانس حل و فصل مناقشه یمن را با فرض پایبندی ایران به توافق تقویت کند.
بهبود موقعیت ژئوپولیتیکی تهران میتواند تصمیم آن کشور را برای عدم استفاده از برنامه هستهای خود حداقل در حال حاضر تقویت کند. مطمئنا برخی در داخل ایران ممکن است برای عبور از آستانه هستهای لابی گری کنند. با این وجود، برنامه هستهای ایران همیشه وسیلهای برای رسیدن به هدف امنیت، استقلال و نفوذ بین المللی آن کشور بوده و هدف اصلی قلمداد نشده است. اگر تهران این منافع را کسب کند ممکن است به این نتیجه برسد که حرکت به سوی ساخت بمب اتمی ضروری نیست و این دستاوردها را معرض خطر قرار میدهد.
مشخص نیست وضعیت موجود جدید تا چه زمانی ادامه خواهد داشت. حتی در محدوده طرح C اقداماتی وجود دارد که واشنگتن باید برای کاهش سرعت پیشرفت هستهای ایران و روابط رو به رشد آن کشور با چین و روسیه انجام دهد.
در نهایت حتی اگر شانس توافق کم به نظر برسد واشنگتن نباید به طور کلی از دیپلماسی صرفنظر کند. برای مثال، آمریکا باید بررسی کند تا دریابد که چگونه دیپلماسی ایران و عربستان میتواند درها را برای محدودیتهای هستهای منطقهای باز کند. دلیل کمی وجود دارد که باور کنیم با توجه به شکاف عظیم بین ظرفیتهای هستهای ایران و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس تهران انگیزهای برای محدود کردن معنادار برنامه غنیسازی خود داشته باشد. این که تنشها بین ایران و عربستان دقیقا زمانی که برنامه هستهای ایران به اوجهای جدیدی میرسد در حال کاهش است احتمالا این باور تهران را تقویت میکند که هم میتواند به برنامه هسته ای اش بپردازد و هم روابط بهتری با همسایگان خود داشته باشد. با این وجود، این امکان وجود دارد که کشورهای حوزه خلیج فارس بتوانند در مورد شفافیت بیشتر، پادمانهای هستهای قویتر، تعهد به عدم بازفرآوری سوخت هستهای یا تولید اورانیوم کافی برای ساخت تسلیحات و شاید حتی سازوکارهایی برای همکاری صلحآمیز هستهای به توافق برسند.
این اقدامات با محدودیتهای سختگیرانه در برجام بسیار فاصله دارد و ایالات متحده هم چنان باید با ایران به عنوان یک کشور هستهای مجازی مقابله کند. با این وجود، در غیاب هر گونه شانس واقعی برای حصول یک توافق جامع هستهای این اقدامات ممکن است بهترین کاری باشند که دولت بایدن میتواند نسبت به انجام آن امیدوار باشد.