چرا جنگ حماس و اسرائیل بازارهای اقتصادی ایران را تکان داد؟
یک اقتصاددان با اشاره واکنش بازارهای جهانی و ایران به حمله حماس به اسرائیل و حمله متقابل اسرائیل به فلسطین، گفت: بازارهای جهانی این پیغام را میدهند که این جنگ ادامه دار یا فراگیر نخواهد بود، لذا بازار ایران نیز به تدریج از این مساله آگاهی پیدا کرده و خودش را همراه کرده و نوسان اولیه فروکش خواهد کرد.
به گزارش تازهنیوز، شاید شنبه صبح کمتر کسی منتظر چنان حمله بزرگ و فراگیری از سوی حماس و نیروهای مقاومت فلسطین علیه اسرائیل بود، آنقدر که شگفتی بزرگ اول این بود که چطور دستگاه جاسوسی و سرویسهای امنیتی اسرائیل این طور دست و پا بسته شکست خوردند و در این دام افتادند.
اما در ادامه حمله بی سابقه و غافلگیر کننده حماس به سرزمینهای اشغالی، بسیار زودتر از آنچه تصور میشد نظامیان اسرائیل علاوه بر نوار غزه در مناطق دیگر وارد درگیری شدند. این نکته نشان میدهد که دیگر گروهای مقاومت در نشستهای اخیرشان در کشورهایی چون مصر و لبنان بسترهای اولیه را برای انجام این عملیات در دستور کار خود قرار داده بودند.
- رهبر انقلاب: آنها که میگویند حماسه اخیر کار غیر فلسطینیهاست دچار محاسبه غلط شدهاند
- جمهوری اسلامی قبل از آغاز روابط اسرائیل و عربستان ابتکار تاسیس کشور فلسطین را به دست گیرد
در حالی که خاورمیانه درگیر یک جنگ تمام عیار با تلفات سنگین بین طرفین است، اما واکنش بازارهای سرمایه در ایران نیز چنان جنگ زدهها بود و نه تنها دلار مرز مقاومت ۵۰ هزار تومان را شکست بلکه روز یکشنبه بورس یکپارچه قرمز بازگشایی شد و در ادامه نیز این روند به بازار طلا و سکه ایران نیز سرایت کرد.
این در حالی است که اقتصاد همواره در مسائل سیاسی در جهان پیشرو است، اما این واکنش تند اقتصاد و بازارهای سرمایه در ایران چه نشانهای را با خود حمل میکرد؟ برای پاسخ این پرسش به سراغ «وحید شقاقی شهری» اقتصاددان، استاد دانشگاه و رئیس دانشکده اقتصاد خوارزمی رفتیم و این استاد دانشگاه به پرسشهای اقتصاد ۲۴ در این زمینه پاسخ داد.
*وضعیت بازارها و واکنش اقتصاد جهان و ایران را به مساله جنگ اسرائیل و حماس چطور ارزیابی میکنید؟ آیا چنین واکنشی همچون افزایش قیمت دلار و سقوط بورس را از بازارهای ایران انتظار داشتید؟
– من پس از آغاز حملات حماس به رژیم اشغالگر قدس و جنگ میان اسرائیل و گروههای مقاومت فلسطین بازارهای جهانی را رصد کردم و متوجه شدم که آغاز این جنگ تغییرات ویژهای در شاخصهای اقتصادی جهانی ایجاد نکرده است. اگر شما نگاهی به واکنش بازارهای جهانی طلا یا نفت بیاندازید و یا واکنش بازار جهانی دلار را ببینید تقریبا متوجه میشوید این شاخصهای کلیدی جهانی چندان واکنش قابل توجهی به بحث حمله حماس به اسرائیل از خود نشان ندادند؛ لذا من معتقد هستم که اگر قرار بود تبعات سنگین تری بر بازارها میگذاشت پس اصولا باید شاخصهای جهانی واکنش شارپ و بیشتری از خود نشان میدادند.
کما اینکه میدانید به طور معمول این شاخصهای اصلی سرمایه در جهان، وقایع و رویدادها را پیش بینی میکنند و حساسیت بالا و جدی نیز دارند. حتی بورسهای جهانی نیز چنین کارکردی دارند.
از همین منظر من روزهای یکشنبه و دوشنبه که این شاخصها و متغییرهای کلیدی در دنیا همچون نفت و طلا را که رصد میکردم و همین طور نسبت به بازارهای معروف بورس و متغییر قیمت نفت ارزیابی کرد، همگی نشان از واکنش محدود داشت. این نشان میدهد که جهان حداقل مجاب نشده است که این جنگ تبعات بزرگتری را میتواند در بر بگیرد.
تفاوت واکنش بازارها به جنگ روسیه و اوکراین در مقابل حماس و اسرائیل
برای مثال در بحث جنگ روسیه و اوکراین، بازار انرژی یک واکنش جدی و شدیدی از خود نشان داد و قیمت انرژی یک رشد قابل توجه را تجربه کرد و نشان میداد که حداقل برای یک دوره کوتاه مدت بازار انرژی نسبت به جنگ روسیه و اوکراین واکنش نشان داده است. البته به تدریج و در طول زمان این اثرات تخلیه شد. ولی جالب است که در ۷۲ ساعت گذشته و پس از حمله حماس به رژیم اشغالگر قدس حتی همین بازار حساس، یعنی بازار انرژی و تقریبا اصلیترین بازارهای سرمایه خیلی واکنش قابل توجهی را در متغیرهای اقتصادی و مالی جهانی از خود نشان نداده است.
*اما بازارهای سرمایه در ایران واکنشهای پرهیجان و احساسی از خود نشان داد!
– موضوع این است که برخلاف روند جهانی در شاخصهای اقتصادی ایران اثرات این جنگ خود را بیشتر از تاثیرات بر سایر کشورهای خاورمیانه و دیگر کشورهای جهان نشان داد.
روز یکشنبه دیدیم که یک ریزش ۵۲ هزار واحدی در بورس رخ داد، و این ریزش در وضعیتی اتفاق افتاد که قیمتها بسیار مناسب و ارزنده بودند و این ریزش ۵۲ هزار واحدی واقعا بسیار عجیب است.
قیمت دلار هم با آغاز جنگ از ۵۳ هزار تومان عبور کرد و در واقع یک مقاومت ۵۰ هزار تومانی، ماهها بود که شکسته نشده بود و چندین بار مقاومت قیمت دلار روی کانال ۵۰ هزار تومان به تلاش بازار برای عبور واکنش نشان داده بود و آن مقاومت ۵۰ هزار تومان نشکست، بعد از این آغاز حملات حماس به اسرائیل شکسته شد و نشان داد که این واقعه بر روی بازار طلا و دلار ما نیز اثر داشت و رقمی حدود ۳۰۰۰ تومان از مرز مقاومت ۵۰ هزار تومان بالا رفته است.
البته پیش بینی من این است که نهایت واکنشی که بازار نشان خواهد داد ۱۰ درصد است و براورد من نهایت یک صعود ۱۰ درصدی در بازار دلار است.
با توجه به عدم توجهی که بازارهای جهانی و شاخص آنها به این جنگ نشان دادند برداشت من این است که روند این جنگ پایدار نخواهد بود و یک دامنه وسیع پیدا نخواهد کرد لذا از آن پیش بینی جهانی استفاده میکنم و به این نتیجه میرسم که در روند اقتصاد داخلی ما هم با اینکه بیشتر از سایر اقتصادهای دنیا حتی اقتصادهای کشورهای خاورمیانه نسبت به این مساله واکنش منفی نشان داد، اما تصورم این است که در کوتاه مدت این روند فروکش خواهد کرد.
*در واقع پالسهای اقتصاد به سیاست این است که روند این جنگ طولانی نیست و در اقتصاد ایران نیز ادامه دار نخواهد بود؟
– حتی این احتمال را میدهم که طی روزهای آتی رقمها به ماههای گذشته بازخواهد گشت.
اما در عین حال از بابت تاثیر و نقش سیاست خارجی در اقتصاد ایران معتقد هستم که از نیمه دوم سال آینده (سال ۱۴۰۳) قیمت دلار و همچنین در حوزه تورم تغییرات جدیتر و ماندگارتری را در پیش خواهیم داشت و احساس من این است که مساله جنگ اسرائیل و حماس یک اثرات کوتاه مدت و موقتی بر بازار بورس و قیمت دلار و طلا خواهد داشت و دوباره قیمتها به سطوح قبلی باز میگردد.
سال ۱۴۰۳ سال سرنوشت ساز اقتصاد ایران
من نگران زمان دیگری هستم و آن سال ۱۴۰۳ است. برای نیمه دوم سال آتی تحلیل من این است بحث انتخابات آمریکا و امکان تغییرات جدی که ممکن است در مورد تحریمهای ایران رخ بدهد، میتواند اثرات جدیتر، بیشتر و پابرجاتری را در حوزه تورم و انتظارات تورمی و قیمت دولت در اقتصاد ایران ایجاد کند.
در واقع بازارهای ایران هرچند اکنون نسبت به سایر بازارهای جهانی درباره این جنگ واکنش بیشتری نشان داد اما پیش بینی من این است که بیش از ۱۰ درصد نهایتا اثرگذار نخواهد بود و حتی احتمال زیاد میدهم که این مساله موقتی و زودگذر باشد و دوباره یک برگشتی به پایین را داشته باشیم و این تغییرات خیلی ماندگاری نخواهد داشت، اما من برای اقتصاد ایران سال ۱۴۰۳ و به خصوص نیمه دوم سال آینده را بسیار مهمتر ارزیابی میکنم.
*در واقع نظر شما این است که با توجه به واکنشی که بازارهای جهانی و همچنین نوع رفتاری که اقتصاد جهانی تاکنون به جنگ حماس و اسرائیل (یک مساله سیاسی) از خود نشان داده است، این جنگ مداوم و طولانی و احتمالا فراگیر نخواهد شد؟ در واقع برخلاف تهدیدات، احتمالا جنگ به ایران کشیده نمیشود اما در کوتاه مدت تا اینجا در اقتصاد نشان داده که خاتمه خواهد یافت. یعنی به نوعی نقشه راهی که بازارها و اقتصاد جهانی از خود درباره این واقعه سیاسی نشان داده، کنترل شدن جنگ و طولانی نبودن آن است؟
– بله چیزی که بازار جهانی و واکنش آن فعلا و در شرایط فعلی و با این رویدادها به ما نشان میدهد همین است که این روند طولانی نخواهد بود. برای مثال بازار نفت، یا بازارهای مهم بورس در کشورهای جهان، یا قیمت طلای جهانی، یا قیمت جهانی دلار چنین مسالهای را به ما نشان میدهد و حتی شاخصهای اقتصادی خود کشورهای پیرامونی و همسایه همین دو کشور درگیر در جنگ فعلا به ما نشان میدهد که این کشورها خیلی واکنش و تاثیری از این جنگ ندیدند.
باید توجه داشت که بسیاری از این بازارها، بازارهایی هستند که وقایع را پیش خور میکنند یعنی اگر احتمال میدادند دامنه این درگیری وسیعتر شود قطعا واکنشهای شدیدتری از خود نشان میدادند و چون این مساله را محدود و موقتی در نظر گرفته اند، واکنش تند و هیجانی از خود نشان نداده اند.
اتفاقا بازار ایران نسبت به این واقعه واکنش تندتری از خود نشان داد و همین سقوط ۵۲ هزار واحدی بورس در این قیمتها جدا بی سابقه بود. یا شکست مقاومت ۵۰ هزار تومانی واقعا بعد از ماهها ایستادگی بسیار عجیب بود.
بازارهای جهانی این پیغام را میدهند که این جنگ ادامه دار یا فراگیر نخواهد بود، لذا بازار ایران نیز به تدریج از این مساله آگاهی پیدا کرده و خودش را همراه کرده و نوسان اولیه فروکش خواهد کرد.
من معتقدم این حد از نوسان برای امسال در همین حد باقی میماند مگر این که رخداد غیرقابل کنترل یا غیرقابل پیش بینی دیگری رخ بدهد که خب من الان آینده را نمیدانم، اما از نیمه دوم سال آینده اتفاقا برای اقتصاد ایران باید منتظر شرایط پیچیده و کلیدی باشیم. مساله انتخابات آمریکا که میتواند انتظارات تورمی را دوباره افزایش دهد و خود تورم میتواند افزایش پیدا کند و این خود میتواند عامل افزایش یا جهش قیمت دلار شود؛ لذا دولت برای سال آتی باید یک برنامه بسیار هوشمندانه را برای رویارویی با شرایط تحریمی، شرایط انتخابات آمریکا و شرایط تشدید انتظارات تورمی داشته باشد. پس من مباحث سال آینده را بیشتر بر اقتصاد ایران اثرگذار میدانم تا جنگی که اکنون بین حماس و رژیم صهیونستی درگرفته است و این جنگ را در سایه تحلیل بازارهای جهانی یک روند زودگذر و موقتی میدانم.
* پس سیاست خارجی را دخیل میدانید، اما وزن آنچه در سال آتی در سیاست خارجی و مناسبات جهانی در پیش داریم دارای اهمیت بیشتری در اقتصاد ایران خواهد بود؟
آنچه در بازار ایران بعد از این حادثه رخ داد نسبت به بسیاری کشورهای دنیا هر چند هیجان بیشتری از خود نشان داد، ولی کوتاه مدت و موقتی است، اما احتمالا از تابستان سال آینده شرایط ایران، شرایط ویژهای خواهد بود و میتواند التهابها و انتظارات تورمی را افزایش دهد و میتواند مسبب تورمهای بالاتر شده و به جهش قیمت دلار نیز منتج شود، لذا دولت باید از همین حالا به سال آتی فکر کند.
توجه کنید که امکان شدت گرفتن تحریمها در سال آینده بسیار جدی است. اکنون حدود دو سال است از تشدید و شدت تحریمها کاسته شده است و روی کاغذ اکنون تحریم وجود دارد، اما به مراتب سیاستهای سهل گیرانه تری در حوزه صادرات نفت اتخاذ شده است، اما سال آینده این اتفاق ممکن است به این شکل نباشد و ممکن است شرایط در موضوع تحریمها به سالهای قبل بازگردد و این میتواند مسیر کاهنده تورم را برعکس کند. مسیر تورم اکنون برای ایران در وضعیت نقطه به نقشه یک روند کاهنده است، اما در سال آتی میتواند دوباره التهاب ایجاد کند و ورق را برای ایران برگرداند.
به همین خاطر دولت نباید فریب شاید آرامش نسبی موجود در بازاراها را بخورد و برنامه ریزی را برای روزهای سخت آتی بیشتر کند.