حمله به پناهیان؛ دانشآموزان برای حمایت از مظلومان لباس رزم بپوشند؟
سخنان اخیر پناهیان درباره آموزش و پرورش و تعطیل شدن آن همچنان با انتقاد رو به رو است.
به گزارش تازهنیوز، «پناهیان با بیان اینکه ما واقعاً زندگیمان گره خورده به همه مظلومین دنیا، گفت: «این مطلبی است که باید فهم کرد، باید آموزش داد. اگر آموزش و پروش نتواند این را به کودکان ما آموزش بدهد که در این چهل سال نتوانست آموزش بدهد، باید این آموزش و پرورش را تعطیل کرد. او با مثال زدن جوان صهیونیست که میگوید فلسطینیها در ملک عاریتی هستند و هر لحظه بخواهیم بیرونشان میکنیم و ما قوم برگزیده هستیم و یک دین تحریف شده و غیرانسانی را ترویج میدهد، گفت:
«ولی دانش آموز ایرانی چه باید بگوید که نمیگوید؟ آموزش و پروش، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی آموزش و پرورش که تاکنون در این چهل سال وظیفه خود را قطعا انجام ندادهاید. هر دانش آموز ایرانی باید بگوید، همه مظلومان جهان منتظر ما ایرانیها هستند تا ما آنها را نجات بدهیم. حوزه علمیه! اگر هر بچه مسجدی این جملات را نگوید و از عمق جان باور نداشته باشد، در مقابل آن جوان صهیونیستی که خاخامها او را تربیت کردند، شما رسالت خود را انجام ندادهاید و آن این است که هر جوان مذهبی بگوید من جهان را آزاد نکنم، آرام نخواهم گرفت. اظهارات پناهیان را میبینید و میشنوید.»
روزنامه اطلاعات در واکنش به این اظهارات نوشت:
یکی از مشاهیر منبریانِ این سالها، اخیراً در نقد سکون نسبی در حمایت ملّی از وقایع جنگ غزه، چنگ به صورت آموزشوپرورش کشیده و در غیظ و بغض، حکم به تعطیلی آموزشوپرورشی کرده، که به زعم ایشان، بچهها را یاریگر مظلومان تربیت نمیکند.
سکهی رایج برخی از اهل منابر است که در جوّها و موقعیتهای «خودمخاطبپنداری»، چیزهایی میگویند که به روایت و حکایتِ سعدیِ جان، بعد از گفتن، تازه با خود میاندیشند که چه گفتهاند؟! (دیباچهی گلستان)
- حمله عباس عبدی به پناهیان؛ روحانیت است که وظیفه خود را انجام نداده نه آموزش و پرورش
- پناهیان: یهودیان در اتوبوس بین دختران و پسران دانشجو پرده میکشند تا مشغول هم نباشند!
۱-آموزشوپرورش دقیقاً باید چه کند تا محصولاتش حامی مظلومان باشند؟ انباشتن کتابهای درسی از روایت فداکاریهای جانبرکفان دفاع مقدس، سنگینکردن کفهی جهاد و ایثار و خروش علیه ظالمان در مقابل دیگر سازههای اخلاقی- که در دین و ملّیت ما موج میزند- و دیگر تعلیمات و تبلیغات مستمر در حمایت از مظلومان فلسطین و یمن و لبنان و عراق، چرا (به زعم آن بزرگوار)، همچنان نتوانسته روحیهی حمایت از مظلوم را در دانشآموزان به وجود آورَد؟ دقیقاً مشکل کجاست؟!
۲-چرا این بزرگواران، همهی معنای «حمایت از مظلوم» را در کف خیابانها و برافراشتن بیرقها خلاصه میکنند؟ اگر بعد از اینهمه حمایت زبانی و خیابانی، خودِ این بزرگان، یکبار لباس رزم بپوشند و در میدانها حضور یابند، آیا بچههای مدرسهای الگو نمیگیرند؟ و آنگاه از این حالت بیعملی و بیاحساسی نسبت به مظلومان به در نمیآیند؟!
۳-بچههای دانشآموز دقیقاً چه کنند تا نشان دهند حامی مظلومان عالم هستند؟ پول بدهند؟ کلاسهای درس را تعطیل کنند؟ لباس رزم بپوشند؟ انشا بنویسند؟ …چه کنند؟ بزرگترهاشان چهکردهاند که اینان نیز همان کنند؟ اگر بگویید تقصیر از آموزشوپرورشی است که چنین حال بیحسی و بیرگی را دامن زده، گویم: متولّی و متکفّل آموزشوپرورش چه کسانی بوده و هستند؟ ا خب! برای آنها فکری کنید؛ چرا بچهها را از مدرسه و تحصیلشان محروم فرمایید؟!
۴-به شما بزرگواران بگویم: اگر اجازه دهید تا آموزشوپرورش به وظیفهی ذاتی خود-که تربیت نسل برای آینده است- عمل کند، و در عمل، این نهاد عظیم را در آخرین ردیفِ بودجه و توجه و احترام ننشانید، مطمئن باشید، بدون دستور شما و خارج از دغدغهها و نگرانیهای شما در دفاع از مظلوم، حامی عملی و عقلی و منطقی محرومان در سراسر جهان خواهندشد؛ بنا به فطرت انسانی.
…اما نمیشود یکپا بر گاز ماشین باشد و همزمان پای دیگر بر ترمز؛ و ناله سر دهیم و شکوِه آوریم که چرا نمیرود!